سرانجام قرنطینه
دولت دو هفته قرنطینه اعلام کرده هنوز برخی باور نکردهاند تعطیلات دو هفتهیی برای این است که «ویروس» از نقطهی «الف» به منطقهی «ب» هجرت نکند و بالعکس، آنها همچنان جریمههای 500 هزارتومانی را به جان خریدهاند و به ویلایشان در منطقهی «ب» رفتهاند، نگران عبور و مرورشان نباشید، آنقدر توان مالی دارند که اتومبیل نمرهی منطقه را هم در پارکینگ داشته باشند یا در غیر اینصورت روزانه اجاره کنند و به تعطیلات کروناییشان برسند.
در لاهیجان پتانسیل انتشار «روزنامه» هم وجود دارد*
مطبوعات مکتوب رقیبهای قدری پیدا کرده اند و این موضوع فقط برای مطبوعات محلی نیست. چندی پیش همهی ما شنیدیم یک نشریهی معروف خارجی با تیراژ بالا تصمیم گرفت الکترونیکی منتشر شود. این امر به یقین در سالهای آینده به سراغ ما هم خواهد آمد؛ اما تا آن زمان تغییرات فاحش خواهد بود. بعضی از موارد دست ما نیست.
دوباره سیاهپوشمان میکند
از لحاظ روحی- روانی واقعا دچار آسیب شدهایم. مگر بچههایمان چه گناهی کردهاند که بزرگترها قایل به انضباط نیستند تا این گروه آیندهساز کشورمان در سایهی آرامش روزگار خوشی داشته باشند؟!
عزمی برای نجات مطبوعات مستقل وجود ندارد
همهی آنها که دم از فرهنگ میزنند؛ آدمهای کتابخوان –نه بودند و نه هستند- پس نباید به افزایش جمعیت نگاه کرد. میزان کتابخوانها و روزنامهخوانها ثابت است و البته برخی هم برای «پز روشنفکری» دادن گاهی دست به جیب میشوند و کتاب یا روزنامه و مجله میخرند. شما دو روز متوالی صبح تا شب بروید توی یک کیوسک روزنامهفروشی بنشینید؛ میبینید 80 درصد آدمهایی که میآیند به قصد خرید روزنامه، مشتریهای هر روزهاند؛ این آمار واقعی است نه آن چیز که ادعا میکنند.
ماموریت پایان یافت
در شرایط بحرانی هماکنون ایران (و جهان) که نیاز به همدلی و همیاری همه است، بکوشیم تا روزگار به سامانی داشته باشیم و بسیاری از بازیهای رایج سیاسی را به احترام مردمی که مهربان هستند؛ کنار بگذاریم.