جمعه, ۷ دی , ۱۴۰۳ Friday, 27 December , 2024
  • شاید برای همیشه گم شده باشم 11 آبان 1403

    نگاهی به تازه‌ترین مجموعه‌شعر «محسن بافکر لیالستانی»
    شاید برای همیشه گم شده باشم

    شاعر در این سروده با قلبی کاردآجین به سرنوشت جوان‌های این مرزو بوم خیره شده است و آن‌ها را به چشم نوه‌هایش می‌بیند، چیزی که شعر اجتماعی سخت به آن نیاز دارد.

زندگی در بستر مرگ 11 مرداد 1403

نگاهی به کتاب  «رقص منور» خاطرات مستند سرباز وظیفه «بهروز نیک بین» از جنگ زندگی در بستر مرگ

ترانه از در و دیوار خانه می‌بارد 04 اردیبهشت 1403

یادداشتی بر «طنین کومه باران» سروده‌ی احمد خویشتن‌دار لنگرودی؛ ترانه از در و دیوار خانه می‌بارد

آن‌کس که نه آدمی‌ست، گرگ است* 21 اسفند 1402

نگاهی به «آهو» داستان عاشقانه‌ی هادی غلام‌دوست آن‌کس که نه آدمی‌ست، گرگ است*

نخستین رمان نویس گیلان چه کسی بود؟ 02 دی 1401
خان گیلان، رمان محمدعلی صفاری؛

نخستین رمان نویس گیلان چه کسی بود؟

«خان گيلان» نخستين رمان یک نويسندۀ گيلانی است. يعنی پيش از اين كتاب، هيچ يك از نويسندگان گيلاني «رمان» ننوشته بود. رمان «خان گيلان» را محمدعلی صفاری در سال 1310 نوشته است.

آفرین بر رشت 07 شهریور 1401

آفرین بر رشت

در فضای"خود‌تخریبی" که میل شگرفی درگرفته چوب حراج به همۀ داشته‌های خود بزنیم، وداع با شکوه با سایه در زادگاه او درخور ستایش است...

«سوشیال مدیا» اسب تروای ادبیات گیلکی 08 مرداد 1401
نگاه شاعر گیلکی‌سُرا به قالب‌های نوین شعر گیلکی؛

«سوشیال مدیا» اسب تروای ادبیات گیلکی

چیزی که مسلم است، هیچ شاعری در فوران شعری خود نمی‌گوید که این طوفان کلماتی که به ذهنم حمله کرده است را در غزل بنویسم یا رباعی یا نو و فرانو و سایر قالب‌های موجود شعر، که اگر این کار را انجام دهد؛ آسیب جدی به زبان شعری شاعر و نوع ارائه‌ی موضوع شعری اوست

نقدی بر کتاب «سرخی بعد از سحرگه» نوشته‌ی مهناز رضایی 03 مرداد 1401

نقدی بر کتاب «سرخی بعد از سحرگه» نوشته‌ی مهناز رضایی

«به آشپزخانه می روم، در یخچال را باز می کنم و می بندم. به هال برمی گردم.خودم هم نمی دانم چه می خواهم. می نشینم روی مبل، خیز بر می دارم سمت پنجره و باز سرجایم می نشینم.یعنی کجا مانده مادر؟ خودش نیست اما از فکرم بیرون نمی رود.بیرون نمی رود که آرام بگیرم...»

بازی‌های زبانی در تعامل با اندیشه و احساس* 29 تیر 1401
نقدی بر مجموعه‌‌شعر«کجای جهان بودیم روبسپیر» سروده‌ی افشین معشوری

بازی‌های زبانی در تعامل با اندیشه و احساس*

«زبان» در این مجموعه به عنوان نقطه‌ی مرکزی و محوری شعر، بارها در کلیت کتاب دچار دگرديسي و شكل‌پذيري‌هاي متنوعی می‌شود. گاه عروج مي‌كند و گاه تقليل مي‌يابد، اما فرايند توسعه و تقليل آن،  بيانگر اين مفهوم نيست كه شعر به تنهايي بار زبان را به دوش  مي‌كشد.