سه شنبه, ۲۷ شهریور , ۱۴۰۳ Tuesday, 17 September , 2024
  • زندگی در بستر مرگ 11 مرداد 1403

    نگاهی به کتاب  «رقص منور» خاطرات مستند سرباز وظیفه «بهروز نیک بین» از جنگ
    زندگی در بستر مرگ

    «چند گلوله با صدای بسیار مرگ‌بار در فاصله‌ی بسیار نزدیک منفجر شد. روزی ده‌ها بار مرگ از کنارمان می‌گذرد، ولی برای ما عادی شده است. گویی از بدو ورود با عادت کردن به این سوت‌های مرگ، مردن عادی شده است! منتظر فرصت بودم تا از تانکر آب برای حمام کردن استفاده کنم.»

ترانه از در و دیوار خانه می‌بارد 04 اردیبهشت 1403

یادداشتی بر «طنین کومه باران» سروده‌ی احمد خویشتن‌دار لنگرودی؛ ترانه از در و دیوار خانه می‌بارد

آن‌کس که نه آدمی‌ست، گرگ است* 21 اسفند 1402

نگاهی به «آهو» داستان عاشقانه‌ی هادی غلام‌دوست آن‌کس که نه آدمی‌ست، گرگ است*

مرا نمی‌توانید از گهواره‌ام جدا کنید 26 بهمن 1402

درباره‌­ی ادبیات بومی استان کرمانشاه مرا نمی‌توانید از گهواره‌ام جدا کنید

از «صفی‌الله» تا «نیازعلی» ندارد 19 بهمن 1402
نگاهی به «خواب اسب» نوشته‌ی هادی غلام‌دوست

از «صفی‌الله» تا «نیازعلی» ندارد

از مزایای قلم هادی غلام‌دوست یکی هم این است که با ادبیات بومی گیلان بسیار آشناست و لازم به ذکر نیست که او چندین اثر ارزشمند در حوزه‌ی فولکلور گیلان و زنجان منتشر کرده است و این پژوهش دیرین در حوزه‌ی فولکلور دو استان گیلان و زنجان، در جای جای داستان‌ها به شیرین‌تر شدن روایت‌ها کمک کرده است.

در کوچه باد می‌آید 08 بهمن 1402
تحلیلی بر دو داستان کوتاه از « کتاب همه داستان های من» نوشته ی مهناز رضایی

در کوچه باد می‌آید

پنهان کردن نام شخصیت های داستان خاصه در داستان کوتاه امری رایج است، اما به نظر می رسد خانم رضایی عمدی در این مساله داشته است زیرا  اسامی در یک داستان می توانند گاهی ذهنیت درست یا نادرستی در اندیشه ی مخاطب ایجاد کنند و این امر بالطبع در اینجا نیز ممکن بود اتفاق بیفتد.

یکی حال مرا بعد از تو در این‌جا نمی‌پرسد 02 بهمن 1402
نقدی بر مجموعه‌ی غزل پیغمبر نام آشنا ، سروده‌ی فریبا نجفی

یکی حال مرا بعد از تو در این‌جا نمی‌پرسد

هر شعری اگر از تصاویر و نشانه ها فاصله بگیرد به شعار تبدیل می شود .این مهم در شعر فریبا نجفی با وسواس خاصی و به زیبایی خوش نشسته است.

آنومی از جهان‌سوم می‌آید 02 بهمن 1402
نگاهی به «آنومی و سرزمین بزرگ‌اندازه‌ها» نوشته‌ی الهه برزگر

آنومی از جهان‌سوم می‌آید

آنومی حالا در سرزمین بزرگ‌اندازه‌ها شکل و شمایل یک بزرگ‌اندازه را یافته و اگرچه مثل آن‌ها راه می‌رود، می‌خوابد، به پارتی دعوت می‌شود و... ؛ اما سر از مناسبات آن‌ها درنمی‌آورد و دست آخر عاشق می‌شود و این عشق؛ غصه‌یی کنج دل دخترک لولیتایی می‌اندازد که می‌کوشد راهی پیدا کند تا معشوق را از کف ندهد.

فرم و ساختار مناسبی که پای مضمون‌اش می‌لنگد 21 تیر 1402
نگاهی به مجموعه‌داستان این‌خواب‌ها نمی‌گذارند، نوشته‌ی افشین معشوری

فرم و ساختار مناسبی که پای مضمون‌اش می‌لنگد

داستان‌های این مجموعه موجزند و حوصله سر بر نیستند. ولی پاره‌ای از موضوعات داستان شده‌ منهای فرم و ساختار، از نظر مضمون و محتوا یک جایی (شاید هم چند جا) پایش می‌لنگد.