یکشنبه, ۶ فروردین , ۱۴۰۲ Sunday, 26 March , 2023
  • من چفت‌وبست ریل واگن‌های خسته‌ام 09 بهمن 1401

    درباره‌ی مجموعه‌شعر«سفره و سنگ» سروده‌ی بهرام خاراباف
    من چفت‌وبست ریل واگن‌های خسته‌ام

    شاعر، انسان دردمندی است که از پیرامون خود ایده می‌گیرد و می‌سراید و هر چه غیر این، به خط‌خطی‌هایی می‌ماند که حتی کودک نوخاسته‌یی نیز می‎تواند روی کاغذ سیاه کند.

هیچ‌وقت، هیچ‌داستانی بهترین نیست 09 بهمن 1401

به بهانه‌ی رونمایی کتاب «ما چهار نفر بودیم» هیچ‌وقت، هیچ‌داستانی بهترین نیست

درد می‌کشد و به یاد می‌آورد 05 بهمن 1401

نگاهی به مجموعه داستان تافی؛ نوشته‌ی حسن هامان درد می‌کشد و به یاد می‌آورد

گذری بر رمان «پاییز فصل آخر سال است» 05 بهمن 1401

روایت نسلی با رویاهای بی‌سرانجام گذری بر رمان «پاییز فصل آخر سال است»

داستان‌هایی به مثابهِ محاکمه‌ی تقدیر* 26 اردیبهشت 1401
نگاهی به مجموعه‌داستان شال سرخ، نوشته‌ی شمیم مهرزاد

داستان‌هایی به مثابهِ محاکمه‌ی تقدیر*

شمیم مهرزاد نشان داده است، جرات نوشتن و انتشار آن را دارد که باارزش است و اولین قدم محکم را برداشته است. نویسندگان جوان باید بدانند، هر داستانی که می‌نویسند حتی شده ۳۰ بار باز نویسی کنند. آن‌قدر آرایش و پیرایش کنند که برای ویراستار کاری باقی نماند.

اینک کدام پنجره باقی است؟! * 05 آذر 1400
نگاهی به «نان و ریحان» سروده‌ی محسن بافکر لیالستانی

اینک کدام پنجره باقی است؟! *

شاعر باید چکیده‌ی جهان‌بینی‌اش باشد و جهان پیرامون‌اش در سروده‌هایش تجلی داشته باشد. اگرچه «نان و ریحان» همه‌ی کارنامه‌ی شاعری محسن بافکر لیالستانی نیست، اما برگزیده‌یی از کمی بیش از پنجاه سال حضورش در ادبیات، سیاست، کار و تحصیل در دانشگاه است

یکی خنده‌های مرا بند بیاورد… * 30 فروردین 1400
یادداشت «اکبر اکسیر» بر کتاب؛ کجای جهان بودیم روبسپیر

یکی خنده‌های مرا بند بیاورد… *

شعر، صدای آدمی‌زادی‌ست، از هر گلویی که برآید شنیدنی‌ست. شعر امروز صندوق درد امروز است و شاعر، راوی دردهای سرزمین اجدادی، درد، همان درد است و کلمات، همان کلمات و فقط زبان شعر است که با گذشت ایام تغییر می‌یابد و «نو»تر می‌شود.

بی در زدن وارد شو 18 آذر 1399
نگاهی به کتاب دوزبانه‌ی محسن آریاپاد

بی در زدن وارد شو

ترکیبات بکر و نو که مختص قلم این شاعر است و نمونه‌برداری و کپی از آن را برای هر شاعر دیگر امکان‌ناپذیر می‌نماید.

با گونگادین در هاویه 18 مهر 1399
درباره‌ی علی میر دریک‌وندی و کتابش

با گونگادین در هاویه

من طی خدمت خودم در حدود ۱۰۰۰ كلمه‌ انگلیسی یاد گرفته‌ام. از آن‌جا كه به آموختن زبان انگلیسی علاقه‌ی بسیار دارم، با خودم قرار گذاشته‌ام ولو به قیمت تباه‌كردن خودم این زبان را یاد بگیرم. من اكنون بی‌كارم و بدون داشتن كار نمی‌توانم انگلیسی را بیاموزم. به این‌جا آمده‌ام كه از شما درخواست كنم كه در قسمت نظامی انگلیس به من كاری بدهید.