نگاهی به «آهو» داستان عاشقانهی هادی غلامدوست آنکس که نه آدمیست، گرگ است*
دربارهی ادبیات بومی استان کرمانشاه مرا نمیتوانید از گهوارهام جدا کنید
نگاهی به «خواب اسب» نوشتهی هادی غلامدوست از «صفیالله» تا «نیازعلی» ندارد
نقطه، سرِ خط
تا کنون تلاشهای بسیاری در جهت ایجاد یک دبیرهی استاندارد صورت گرفته است که پیشنهادهی «سرخط» نیز، علیرغم نام نه چندان دلپذیرش، یکی از آنهاست. بیگمان تا این پیشنهاده منتشر نشود، نمیتوان در موردش نظر قطعی و صائبی داد.
مهمانی مهماننوازان
اين گفتهی هرمان هسه كه نقش نويسنده را همواره و بيش از هر چيز در پاسداشت گذشتهها با واژگان و نوسازي يادبودها با كلام و توصيف مهرآميز آنها دانسته است؛ در داستانهاي گردآوري شده در شبنشيني با شيطان آشكارتر از هر كتاب ديگري پيش روي ما قرار گرفته است.
فارق درست است یا فارغ؟
یک خانم بعد از فارغ شدن در جشن فارغالتحصیلی شرکت کرده است و ز غوغای جهان فارغ دارد به کودکش نگاه میکند.
قدری عصبیت و تعصب در ستایش کامران فانی
خودم را کوتولهای میدیدم که همه دارند با انگشت و البته خیلی عیان، نشان میدهند و ریشخند میکنند. جوانکی بلند شد و دست من را کشید که حاجیآقا بفرمایید بشینید.
پیشتر یا پیشتر؟
تردید بر سر جدانویسی «تر» از «پیش» روا نیست و طبق قاعدۀ کلی مصوب فرهنگستان، صورت «پیشتر» مرجح است.