سه شنبه, ۳ تیر , ۱۴۰۴ Tuesday, 24 June , 2025
  • پرواز با پرندگان سنگ‌شده 17 خرداد 1404

    نگاهی به مجموعه شعر پرندگان سنگ شده از رحمان کاظمی
    پرواز با پرندگان سنگ‌شده

    آنچه مرتبه‌ی کلام را تا حد شعر بالا می‌برد، فرم شعر است. در شعر کهن و بسیاری از شعرهای امروز، فرم صوری یا ظاهری (وجود مصراع‌ها و قافیه‌ها و علائم جداکننده مصراع، وزن، آرایه‌ها و... ) فضایی ظاهری ایجاد می‌کند که شعر بر آن متکی است.

زن‌های سنتی که دغدغه‌ی مدرن دارند 02 خرداد 1404

نگاهی به آثار داستانی«عارفه قیطانی»؛ زن‌های سنتی که دغدغه‌ی مدرن دارند

 با این شعرها در همه‌جای جهان سیر می‌کنیم 06 اردیبهشت 1404

نگاهی به مجموعه شعر «خواب بامداد دیده بودم» سروده‌ی افشین معشوری  با این شعرها در همه‌جای جهان سیر می‌کنیم

رُمانی شاعرانه که تخیل خواننده را برمی‌انگیزاند 05 فروردین 1404
رمان «آتیه‌ی او»، نوشته‌ی «افشین معشوری» در یک نگاه

رُمانی شاعرانه که تخیل خواننده را برمی‌انگیزاند

«او» آتیه را دوست می‌دارد، ولی چون سرباز دوره‌ی جنگ است، حجله‌ی مرگش را بر حجله‌ی عروسی‌اش در دسترس‌تر می‌داند و خود را دور از آتیه. این است که تمام و نهایت ارتباطش با آتیه، همان نامه‌هایی است که پیش‌تر برای آتیه نوشته و آتیه هم این نامه‌ها را که می‌دیده، فرض بر این گذاشته است که عشق‌شان و وصال شان قطعی است.

معنای اجبار زندگی‌ست 10 اسفند 1403
درباره ‌ی رمان آتیه‌ی او، نوشته‌ی افشین معشوری

معنای اجبار زندگی‌ست

نویسنده از دل معمولی‌ترین شخصیت‌ها، دو شخصیت اصلی را طوری کنار هم و سپس مقابل هم قرار داده است که نه می‌توان دلیلی برای جدایی‌شان متصور شد و نه می‌توان به پایان این فراق فکر کرد و این، شاید همان معنای اجبار در زندگی است.

آتیه و او نیمه‌ی پنهان هم‌دیگرند 25 بهمن 1403
نگاهی به رمان «آتیه‌ی او» نوشته‌ی افشین معشوری؛

آتیه و او نیمه‌ی پنهان هم‌دیگرند

«آتیه‌ی او» از جنبه‌ی زمان‌مندی خارج از محدوده‌ی یک زمان ساعت‌واره و تقویم‌گراست، بلکه یک جنس دیگر از زمان را به ما معرفی می‌کند که به اصطلاح هایدگری «زمانی که در  پرتوِ حضور امرِ حاضر است.» یعنی این‌که گذشته و آینده در یک حال‌یافت متمرکز می‌شوند.

آوارِ اندوهِ آتیه 29 دی 1403
نگاهی به تازه‌ترین اثر داستانی افشین معشوری؛

آوارِ اندوهِ آتیه

رمان «آتیه‌ی او» ساختاری جالب دارد و با  نثری روان و سلیس  نوشته شده است. آتیه که زنی سنتی است، درحالی‌که روی بالکن خانه‌اش نشسته و به کوه مِه گرفته‌ی پیش‌رو چشم دوخته، حوادث از سر گذشته‌ی زندگی‌اش را در ذهنش مرور می‌کند.

شاید برای همیشه گم شده باشم 11 آبان 1403
نگاهی به تازه‌ترین مجموعه‌شعر «محسن بافکر لیالستانی»

شاید برای همیشه گم شده باشم

شاعر در این سروده با قلبی کاردآجین به سرنوشت جوان‌های این مرزو بوم خیره شده است و آن‌ها را به چشم نوه‌هایش می‌بیند، چیزی که شعر اجتماعی سخت به آن نیاز دارد.