نگاهی به «آهو» داستان عاشقانهی هادی غلامدوست آنکس که نه آدمیست، گرگ است*
دربارهی ادبیات بومی استان کرمانشاه مرا نمیتوانید از گهوارهام جدا کنید
نگاهی به «خواب اسب» نوشتهی هادی غلامدوست از «صفیالله» تا «نیازعلی» ندارد
گیلکها نمیتوانند به میراث زبان و هویت قومیِ خود آسیب برسانند
دبیر علمیِ «سرخط» با محاسبات نادرست و تصورِ سرپرستی بر تمامِ امور سرخط، با تحمیلِ پیشوند «آ» به فعلهای مرکب اسنادی، به شرح آنچه که در فرهنگ رانکوه نگاشته است، با بدآموزیاش زبان گیلکی را تخریب کرده است. در زبان تاتی، افعالی که نخستین حرفش «آ» باشد وجود دارد، اما زبان گیلکی آن را نمیپذیرد.
بی در زدن وارد شو
ترکیبات بکر و نو که مختص قلم این شاعر است و نمونهبرداری و کپی از آن را برای هر شاعر دیگر امکانناپذیر مینماید.
زبان و رنج نوشتن
«خط» از اندیشیدن و انعکاس کنشی آن در زبان پیروی میکند و در سیر تحول خود برای ارتباط از «واژهنگار» به «هجانگاری» و سپس به «خط الفبایی» میرسد. چیزی که امروز ما نیز از آن بهره میبریم.
شیوهنامهی پیشنهادیِ الفبا و گیلکی نویسیِ «سر خط» و چند نکته
بدون شک زبان گیلکی وقتی میتواند بالندگیِ مناسب خود را داشته باشد که در حوزهی نوشتار یا در نظام نوشتاری، خط، آن ساختار مناسب خود را به دست آورد تا مشکلات نوشتاری و خوانداریاش رو به کاستی نهد.
خواننده گمگشتهی خود را بازمییابد
روایت داستان، روایت گمگشتگی است و من خواننده در پایان انگار خود گمگشته را باز مییابم که منتظرش نبودم. چرا که به اندیشهی سوال برانگیزم خدشه میزند و ذهنم را به جان مایهی دیگر میکشاند که دیگر جنگل نیست.