اگر از نمایشهای سنتی و رقصهای نمایشی گیلان بگذریم، نخستین حرکت تئاتری این منطقه مدیون گروههای روسی است. گروههای تئاتر قفقاز و بادکوبه از راه آبی (انزلی) به رشت میآمدند و برای مردم برنامههایی اجرا میکردند و نیز واریتههایی به صحنه میآوردند. این اجراها زمینه را برای آشنایی مردم با تئاتر اروپایی فراهم کرد. تاریخچۀ تئاتر گیلان به پنج دوره تقسیم میشود:
پیش از ۱۳۱۰
۱۳۱۰ تا ۱۳۲۰
۱۳۲۰ تا ۱۳۳۶
۱۳۳۶ تا ۱۳۵۷
پس از انقلاب ۱۳۵۷٫
در اردیبهشت ۱۲۸۹ نخستین گروه تئاتر گیلان با عنوان «مجمع امید ترقی» با سرپرستی میرزا حسن ناصر کار خود را آغاز کرد. ناصر برخی نمایشنامههای معروف را برای اجرای این گروه به فارسی برگرداند که مهمترین آنها خسیس (مولیر) بود.
با پیوستن دایی نمایشی (میرزا محمدحسینخان دایی تبریزی) به «امید ترقی» تغییراتی در اجراها رخ داد و ویژگیهای بومی و مسائل اجتماعی گیلان نیز به این ترجمهها راه یافت. محلیشدن اجرای این نمایشنامههای جهانی، استقبال بیش از پیش تماشاگران را در پی داشت.
سپس گروههای تئاتری دیگری نیز در گیلان شکل گرفت که مهمترین آنها عبارتند از «رفاه آدمیت» (به سرپرستی میرزا عبدالکریم نایینی)، «محمدیه» (عبدالمجید فرساد)، «آکتورال آزاد» (جهانگیر سرتیپپور)، «جمعیت اخوت رشت» (علیاکبر افشار)، «جمعیت آزاد ایران»، «جمعیت فرهنگ رشت» و…
گروه محمدیه نخستین گروهی بود که با «سونا قفقازی» پای زنان را به صحنۀ نمایش باز کرد. پس از قفقازی، مریم گرجی و فاطمه نثوری نیز به بازی در نمایشها پرداختند.
در نخستین سالهای قرن ۱۳ش، مردی با نام گریگور یقگیان به گروههای نمایشی گیلان میپیوندد که کوششهای او تحول فراوانی در تئاتر گیلان به وجود میآورد. یقیگیان تعدادی نمایشنامۀ خارجی را به فارسی برگرداند و نمایشنامههایی هم نوشت. او و همسرش در برخی نمایشها به عنوان بازیگر نیز حاضر شدند. اما مهمترین کار وی نگارش نمایشنامۀ داریوش سوم یا کودومانوس بود که توانسته بود در آن ترکیب مناسبی از روایتهای شاهنامۀ فردوسی را با ویژگیهای تئاتر یونانی بیامیزد.
تئاتر گیلان که به سرعت در حال پیشرفت بود پس از ۱۳۰۴ و به دلیل سانسور شدید حکومتی، اندکی از حرکت رو به رشدش کم شد و تبعید برخی اهالی نمایش در ۱۳۰۷ رکودی در تئاتر این منطقه پیش آورد، تا اینکه در حدود ۱۳۱۰ رو به خاموشی نهاد.
دورهی دوم، دورهی رکود تئاتر در گیلان بود.
پس از شهریور ۱۳۲۰ و دگرگونی جامعه، حرکتی در تئاتر گیلان شروع شد که آغازگر دورهی سوم بود. در سال ۱۳۲۳ مهدی گرامی، شرکتی با عنوان «سهامی هنر» ایجاد کرد که کارگردان آن میر علینقی میرکیا از شاگردان علی دریابیگی بود. میرکیا با اجرای آرایشگر شهر سویل (بومارشه) تحولی در تئاتر گیلان به وجود آورد.
در این دوره گروههایی مانند «کانون آینه»، «استودیو درام گیلان» (که به جز رشت در شهرهای دیگر گیلان نیز به اجرای نمایش پرداخت)، «کانون هنرپیشگان پیروز» و «تماشاخانه» شکل گرفتند. «تماشاخانه» (به سرپرستی مهدی گرامی) که در مهرماه ۱۳۲۴ ایجاد شد، سبب پیوستن بسیاری از اهالی نمایش و اتحاد ایشان گردید. در این دوره به تقلید از نمایشهای تهران، پیشپردهخوانی در گیلان گسترش یافت.
در نیمهی دوم دههی ۱۳۳۰ به دلیل اکران فیلمهای خارجی، استقبال از نمایشها کاهش یافت و اجرای سطحی و بازاری گروههای سیار تهرانی، که جای گروه گیلانی را گرفته بودند، تماشاخانه را در ۱۳۳۷ به تعطیلی کشاند.
در این دوره گروههای بسیاری چون گروه «فرامرز بهبود»، «خورشید گیلان»، «پاسارگاد»، «جوانان گیلان»، «آتوسا» و… تشکیل شد و افراد بسیاری به این گروهها پیوستند.
در دیماه ۱۳۴۸ گروه آتوسا از حمایت ادارهی برنامههای تئاتر برخوردار شد و تا ۱۳۵۵ به کار خود ادامه داد.
با افتتاح کاخ جوانان در رشت (۱۳۴۸) عدهای از جوانان برای فعالیتهای نمایشی به آنجا رفتند و نمایشهایی به اجرا درآوردند. در مهرماه ۱۳۴۹ «مرکز آموزش تئاتر» ادارهی کل فرهنگ و هنر گیلان در رشت شکل گرفت. پرویز خضرایی، مسعود فقیه و سعید پورصمیمی از مربیان این مرکز بودند.
تئاتر گیلان در دورهی انقلاب ۱۳۵۷ و پس از آن رو به افول نهاد و نتوانست دانشآموختگان دانشگاهی پس از انقلاب را به کار گیرد. بسیاری از این دانشجویان تئاتر یا در تهران ماندند و یا به شهرشان بازگشتند و جذب فعالیتهای دیگری همچون تولید رادیو و تلویزیون شدند.
اکنون تئاتر گیلان نه به شکل مداوم بلکه به صورت گهگاهی و فقط در جشنوارههای چندروزه دیده میشود.
دیگر هنرمندان مشهور تئاتر گیلان عبارتند از منیره و خسرو تسلیمی (مادر و پدر سوسن تسلیمی)، علیرضا مجلل، فریدون نوزاد، ملکه رنجبر، علی حاج
علی عسگری، محمود طیاری، فرامرز طالبی و….
- نویسنده : رضا روزبهانی