یکشنبه, ۲ دی , ۱۴۰۳ Sunday, 22 December , 2024
  • شاید برای همیشه گم شده باشم 11 آبان 1403

    نگاهی به تازه‌ترین مجموعه‌شعر «محسن بافکر لیالستانی»
    شاید برای همیشه گم شده باشم

    شاعر در این سروده با قلبی کاردآجین به سرنوشت جوان‌های این مرزو بوم خیره شده است و آن‌ها را به چشم نوه‌هایش می‌بیند، چیزی که شعر اجتماعی سخت به آن نیاز دارد.

زندگی در بستر مرگ 11 مرداد 1403

نگاهی به کتاب  «رقص منور» خاطرات مستند سرباز وظیفه «بهروز نیک بین» از جنگ زندگی در بستر مرگ

مرا دردی‌ست! 24 تیر 1403

تخریب یک خانه‌ی قدیمی دیگر در لنگرود؛ مرا دردی‌ست!

آیا رئیس‌جمهور می تواند  کاری کند؟ 14 تیر 1403

گشت ارشاد، فیلترینگ و اخراج استادان و دانشجویان؛ آیا رئیس‌جمهور می تواند  کاری کند؟

بعضی‌ها از مادر بازنده زاده می‌شوند 26 دی 1398
در سوگ تیم فوتبال امید ایران

بعضی‌ها از مادر بازنده زاده می‌شوند

حضور امیرحسین پیروانی، علیرضا امامی‌فر، رضا شاهرودی و ...که به عنوان دستیار حمید استیلی روی نیمکت نشستند، چه چیزی می‌توانست به بازیکنانی بیافزاید که اغلب‌ در تیم‌های‌شان زیر دست مربیان به مراتب بهتر مشغول بازی‌اند؟

25 دی 1398
درباره ی توقیف «انتخاب»

توقیف رسانه آسیب به وحدت ملی است

از نهادی که پیگیر توقیف سایت انتخاب بوده و از هیئت محترم نظارت بر مطبوعات تقاضا دارم با سعه صدری که متناسب با "آزادیِ" مندرج در شعار "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" است، در این باره تجدید نظر کنند.

خانم مجری، حرف شاه را تکرار نکنید! 24 دی 1398
مجری شبکه‌ی افق: اگر کسی اعتقاد ندارد، جمع کند و از ایران برود

خانم مجری، حرف شاه را تکرار نکنید!

«اگر کسی اعتقاد ندارد، جمع کند و از ایران برود. برود همان جاهایی که آن رفاه و آن مدل زندگی را دارند... همۀ ما ایرانی‌ها به زندگی سلحشورانه احتیاج داریم ...فقط مانده گام‌های عملیاتی تبیین شود.» این سخنان را خانم مجری شبکۀ افق در برنامۀ زندۀ تلویزیونی بر زبان آورد...

بازگشت دوباره‌ی یحیی به خانه 24 دی 1398
6سال بعد از یک فینال تلخ

بازگشت دوباره‌ی یحیی به خانه

مربیان کمی هستند که در تاریخ 50 ساله پرسپولیس بیشتر از یک بار به عنوان سرمربی معرفی شده‌اند و حالا بعد از علی پروین، حمید درخشان، علی دایی و مصطفی دنیزلی، پنجمین مربی تاریخ پرسپولیس است که دوباره مرد اول نیمکت قرمزها می‌شود.

سکوت می کنم 23 دی 1398

سکوت می کنم

سکوت می‌کنم و در رویاهایم، فریاد می‌کشم؛ با بغضی هزارساله می‌پرسم: به کجا باید گریخت؟!