یکشنبه, ۲ دی , ۱۴۰۳ Sunday, 22 December , 2024
  • شاید برای همیشه گم شده باشم 11 آبان 1403

    نگاهی به تازه‌ترین مجموعه‌شعر «محسن بافکر لیالستانی»
    شاید برای همیشه گم شده باشم

    شاعر در این سروده با قلبی کاردآجین به سرنوشت جوان‌های این مرزو بوم خیره شده است و آن‌ها را به چشم نوه‌هایش می‌بیند، چیزی که شعر اجتماعی سخت به آن نیاز دارد.

زندگی در بستر مرگ 11 مرداد 1403

نگاهی به کتاب  «رقص منور» خاطرات مستند سرباز وظیفه «بهروز نیک بین» از جنگ زندگی در بستر مرگ

مرا دردی‌ست! 24 تیر 1403

تخریب یک خانه‌ی قدیمی دیگر در لنگرود؛ مرا دردی‌ست!

آیا رئیس‌جمهور می تواند  کاری کند؟ 14 تیر 1403

گشت ارشاد، فیلترینگ و اخراج استادان و دانشجویان؛ آیا رئیس‌جمهور می تواند  کاری کند؟

عاشقانه‌هایی که می‌خندند/آفرینه‌ی فرامرز محمدی‌پور 30 اردیبهشت 1399
چکیده‌ای از درنگ بر مجموعه‌ی شعر سپیدِ

عاشقانه‌هایی که می‌خندند/آفرینه‌ی فرامرز محمدی‌پور

برآیندِ نگرشِ کلی بر آفرینه‌های این شاعر، نشان می‌دهد که پدیده‌ی "زیبایی‌شناختیِ" ذاتیِ محمدی‌پور، که نشات‌گرفته از تراوش‌های ناشی از  خردورزی‌های پی‌گیرِ مطالعاتیِ اوست، پیوسته او را یاری می‌دهد تا ضمنِ جلوه‌بخشی به ساخت‌واره‌ی سروده‌هایش، معنابخشیِ چندوجهی را تثبیت کند

دست بجنبانید 28 اردیبهشت 1399
درباره‌ی فوتبال در گل‌ولای؛

دست بجنبانید

خدا را چه دیدید!؟ شاید با ثبت این ورزش و به رسمت شناختن‌اش توسط  FIFA   راهی باز شد تا ایران با میزبانی «آستانه‌اشرفیه» مسابقات آسیایی و جهانی این رشته را در گیلان برگزار کرد و همه‌ی افتخارش در رزومه‌ی شما ثبت شد.

لیگ برگزار شود یا نه؟! 28 اردیبهشت 1399
چه کسی راست می‌گوید؟

لیگ برگزار شود یا نه؟!

چیزی که اصلا مهم نیست، سلامت اجتماعی است که هر روز رنگ می‌بازد، حالا این سلامت اجتماعی می‌تواند سلامت اقتصادی باشد یا سلامت جسمانی.

ایران‌گردِ ایران‌خراب‌کنِ بی‌مبالات 28 اردیبهشت 1399

ایران‌گردِ ایران‌خراب‌کنِ بی‌مبالات

مدارس را تعطیل یا به زعم مسئولین «آنلاین» نکرده‌اند که پدرومادرها دوچرخه‌های بچه‌های‌شان را بار اتومبیل‌ها کنند و در گیلان، مازندران، گلستان و شهرها و استان‌های دیگر جولان بدهند.

دادخواهی لای دایره‌یی از رنج‌های بی‌شمار 28 اردیبهشت 1399

دادخواهی لای دایره‌یی از رنج‌های بی‌شمار

این‌جا دقیقا مرز باریک میان فهم جرم است تا صادر نمودن حکم، پرونده‌هایی که در ظاهر بسته می‌شوند؛ اما در باطن شعله‌های عمیق کینه‌ورزی را در جامعه رواج می‌دهند و نتیجه‌اش هم تولید پرحجم جرم و جنایت است.