یادداشتی بر «طنین کومه باران» سرودهی احمد خویشتندار لنگرودی؛ ترانه از در و دیوار خانه میبارد
نگاهی به «آهو» داستان عاشقانهی هادی غلامدوست آنکس که نه آدمیست، گرگ است*
دربارهی ادبیات بومی استان کرمانشاه مرا نمیتوانید از گهوارهام جدا کنید
اگر تراکتورسازی هم به فینال رفته بود بازی به تعویق میافتاد؟!
آیا این همه یک بام و دو هوا در فوتبال ایران که تازه این مورد یکی بیارزشترین آنهاست؛ مدعیان بیطرفی و بیغرضی را شرمنده نکرده است که هنوز هم روز روشن جانبداری از یک تیم خاص را در دستور کار خودشان قرار دادهاند؟
دوباره سیاهپوشمان میکند
از لحاظ روحی- روانی واقعا دچار آسیب شدهایم. مگر بچههایمان چه گناهی کردهاند که بزرگترها قایل به انضباط نیستند تا این گروه آیندهساز کشورمان در سایهی آرامش روزگار خوشی داشته باشند؟!
فوتبال ایران بهشتی برای دلالان
این سوال همیشه در ذهن علاقهمندان واقعی و قدیمی است که از چه چیز این فوتبال لذت میبریم؟
جریمهی شما چقدر است آقای رییسجمهور؟!
ماجرا اینجاست که حسن روحانی بهعنوان شخصی که برآمده از آرای مردم است و قسم یاد کرده است حافظ منافع ملی باشد؛ میخواهد کاستیهای خود و کابینهاش را به گردن این و آن بیاندازد.
در سوگ شرافت
آنقدر انسانی زیست که همچون تصنیفهایش به عالمی دیگر سفر کرده است، سبک بال و عاقبت به خیر، و حالا ما مانده ایم و این ماتمکده، این اشکهای جاری، که قرار است سهم خودمان باشد.