نگاهی به کتاب «رقص منور» خاطرات مستند سرباز وظیفه «بهروز نیک بین» از جنگ زندگی در بستر مرگ
تخریب یک خانهی قدیمی دیگر در لنگرود؛ مرا دردیست!
گشت ارشاد، فیلترینگ و اخراج استادان و دانشجویان؛ آیا رئیسجمهور می تواند کاری کند؟
داستانهایی به مثابهِ محاکمهی تقدیر*
شمیم مهرزاد نشان داده است، جرات نوشتن و انتشار آن را دارد که باارزش است و اولین قدم محکم را برداشته است. نویسندگان جوان باید بدانند، هر داستانی که مینویسند حتی شده ۳۰ بار باز نویسی کنند. آنقدر آرایش و پیرایش کنند که برای ویراستار کاری باقی نماند.
رضا رویگری در آسایشگاه سالمندان/ چه بدکرداری ای چرخ!
رضا رویگری تنها یک جزء ضعیف از بدنهی سینماست که سالها با نقشهایش برای ما ایرانیها خاطرهسازی کرده است.
یک یک مردم ایران هم «حق» دارند و هم «لیاقت» که حال دنیا را ببرند
کسانی که با سیاست های نادرست خود، مردم را حسرت به دل این موارد کرده اند، حق ندارند بیش از آنچه برای مردم عملاً منع کرده اند، برخوردار باشند.
نگاهی به «مجموعه داستان شال ِسُرخ» نوشتهی شمیم مهرزاد
شمیم مهرزاد، در این داستانها ضمن روایت فقر و تنگدستی و فلاکتی که بخشی از افراد جامعه با آن روبهرو هستند و آنها را زیر فشار ظالمانهی خود له میکند؛ به هیچوجه قصد تطهیر و تبرئه کردن آنها را ندارد و با بیرحمی و صراحت تمام، به پلشتیهای آنها نیز، اشارههای روشن و آشکاری دارد.
یحیی گلمحمدی؛ بازندهی بزرگ سال
مگر یحیی گلمحمدی و پرسپولیس در همین سیستم و داوران فدراسیون پنج سال متوالی قهرمان نشدهاند که حالا زمین و زمان را به هم میدوزند و رسما با واژههای تازهتری میگویند" نمیخوان ما قهرمان بشیم"؟!