یکشنبه, ۲ دی , ۱۴۰۳ Sunday, 22 December , 2024
بایگانی‌های احمد خویشتن دار - تیترما
از سبزه‌میدان لنگرود  تا کوچه‌باغ‌های آمل 09 فروردین 1400
گفت‌وگو با احمد خویشتن‌دار لنگرودی؛

از سبزه‌میدان لنگرود تا کوچه‌باغ‌های آمل

ما سن و سالی داریم. مرحوم شکیبایی حرف خوبی می‌زد. اغلب وقتی می‌آمد تهران، می‌آمد خانه‌ی ما، می‌پرسیدم چه‌خبر؟ می‌گفت هم سالان من همه دارند می‌میرند، نوبت ما هم به زودی خواهد رسید. من هیچ‌موقع این حرف را فراموش نمی‌کنم. حالا هر وقت می‌آیم لنگرود، می‌بینم هم‌سن‌وسال‌هایم یکی‌یکی دارند می‌میرند.

شاعر نمی‌تواند نسبت به اجتماع بی‌تفاوت باشد 27 دی 1399
کریم رجب‌زاده: هیچ قالب شعری مهم نیست

شاعر نمی‌تواند نسبت به اجتماع بی‌تفاوت باشد

شاعر نمی‌تواند خودش را بی‌نیاز از پشتوانه‎ی فرهنگی کند. ما الان داریم به زبان سعدی صحبت می‌کنیم. حرف‌هایی که می‎زنیم واژه‌هایی است که سعدی برای ما آورده است؛ مگر می‌شود منکر آن بشویم؟ این زبانی است که روزمره با آن سروکار داریم. شوربختانه وقتی به ذخایر فرهنگی‌مان بی‌تفاوت باشیم و ندانیم آن‌ها چه کار سترگی کرده‌اند؛ توفیق هم کم‌تر خواهد بود.

ما گوش ِ هوش ِ جهانیم 14 آذر 1398
گفت‌وگو با اکبر اکسیر

ما گوش ِ هوش ِ جهانیم

اکبر اکسیر هنوز خودش را همان فوق‌دیپلم دانش‌سرای رشت می‌داند و هنگامی که با او از گذشته می‌گویید؛ دو سال زندگی و تحصیل در «رشت» و شرکت در انجمن ادبی کاخ جوانان سابق را عامل مهمی در شکل‌گیری شخصی ادبی‌اش می‌داند.