جمعه, ۲۸ اردیبهشت , ۱۴۰۳ Friday, 17 May , 2024
  • «خواب بامداد دیده بودم» منتشر شد 26 اردیبهشت 1403

    انتشارات یانا اعلام کرد؛
    «خواب بامداد دیده بودم» منتشر شد

    مجموعه شعر «خواب بامداد دیده بودم» سروده‌ی افشین معشوری منتشر شد و در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفت.

مجموعه‌رباعی «شکوفه خواهد خندید» منتشر شد 25 اردیبهشت 1403

انتشارات یانا اعلام کرد؛ مجموعه‌رباعی «شکوفه خواهد خندید» منتشر شد

محمدحسین ضیایی: در استقلال بازی کرده‌ام 22 اردیبهشت 1403

رییس آکادمی استقلال: پرسپولیسی نیستم محمدحسین ضیایی: در استقلال بازی کرده‌ام

هنر درمانی و تاب‌آوری 01 مرداد 1399
Art therapy and resilience

هنر درمانی و تاب‌آوری

اثر هنر در درمان را زمانی متوجه می‌شویم که می‌بینیم بیماران در مورد آثار خلاقانه‌ی هنری‌شان صحبت می‌کنند؛ در حالی‌که متوجه این موضوع نیستند که در حال بیان مسایل درونی خود هستند و همین مسئله راه نفوذ به ناخودآگاه را در محیطی ایمن و به دور از استرس و ناامنی فراهم می‌کند.

این قاتل همان مقتول است 31 تیر 1399
نقدی بر کتاب اَدیل

این قاتل همان مقتول است

«برادرم را کشتم! کف اتاقش را کندم و خوب دوباره‌اش حسابی پاکوب و سفت کردم من هرگز نمی‌روم از لای پرده سپیدش توی اتاق را نگاه کنم. نه از ترس، نه! بلکه نمی‌خواهم چشمم احیانن به سبزه و یا یک جوری گل‌های ریز بنفشی که معلومن در مزرعه‌ها در دوروبر گور مرده‌ها می‌رویند بیفتد.»

بوی نوشتن 31 تیر 1399
نقدی بر بوی برف نوشته ی شهلا شهابیان

بوی نوشتن

کمی بعد کامیون ها از راه می رسند. سه کامیون یشمی رنگ پر از سالدات روس. افسری پیاده می شود. به اشاره دستش سرباز ایرانی نگهبان ساختمان شهرداری رشت جلو می دود. دیلماج از زبان افسر روس می گوید سرباز تفنگش را تحویل بدهد. سرباز ناباور نگاه می کند." تاواریش ما سالدات پادشاه! "افسر روس عصبانی می شود. فریاد می کشد. دستور می دهد. عزیزه جان نه ساله می ترسد.

صنعت گیلان در کماست 30 تیر 1399
گذر و نظری بر شهرک‌های صنعتی شرق گیلان؛

صنعت گیلان در کماست

پتانسیل موجود در شهرک‌های صنعتی استان -و به ویژه لاهیجان و لنگرود- آن‌قدر بالاست که با اعمال مدیریت درست توسط مدیریت «شرکت شهرک‌‌های صنعتی استان گیلان» می‌توان سروسامانی به چرخ تولید داد و از برکت چرخش چرخ‌دنده‌های تولید، بسیاری از جوانان استان که بیکار روزها را به شب می‌رسانند به کار تولید گماشت.

واسازی گیلکی در فارسی 26 تیر 1399
زبان‌ورزی واژگان بومی، مثل‌ها و متل‌ها در رمان «بند محکومین»

واسازی گیلکی در فارسی

«شب‌هایی که بعدازظهرش ملاقات بود و چپ بچه‌ها پر، از دولتی‌شان چیزی می‌رسید دخل و خرج را کله به کله بیاورم. در عوض می‌خواستند حالی بدهم به جمع. همه نشسته سر تخت‌ها، چای کنارشان، سیگار دست‌شان، رو به من فتوا می‌دادند: برو در پوست خلق‌الله بند محکومین. بعد مثل آهنگ درخواستی، نام زندانیان را می‌بردند. من حکایت یکی یکی‌شان را دقیق با ادا و زبان و صدای خودشان تعریف می‌کردم.