«سوشیال مدیا» اسب تروای ادبیات گیلکی
چیزی که مسلم است، هیچ شاعری در فوران شعری خود نمیگوید که این طوفان کلماتی که به ذهنم حمله کرده است را در غزل بنویسم یا رباعی یا نو و فرانو و سایر قالبهای موجود شعر، که اگر این کار را انجام دهد؛ آسیب جدی به زبان شعری شاعر و نوع ارائهی موضوع شعری اوست
«از دهملا تا لندن» منتشر شد
کتاب «از دهملا تا لندن» نوشتهی «علی متور» در انتشارات «یانا»ی لنگرود منتشر شد.
نقدی بر کتاب «سرخی بعد از سحرگه» نوشتهی مهناز رضایی
«به آشپزخانه می روم، در یخچال را باز می کنم و می بندم. به هال برمی گردم.خودم هم نمی دانم چه می خواهم. می نشینم روی مبل، خیز بر می دارم سمت پنجره و باز سرجایم می نشینم.یعنی کجا مانده مادر؟ خودش نیست اما از فکرم بیرون نمی رود.بیرون نمی رود که آرام بگیرم...»
بازیهای زبانی در تعامل با اندیشه و احساس*
«زبان» در این مجموعه به عنوان نقطهی مرکزی و محوری شعر، بارها در کلیت کتاب دچار دگرديسي و شكلپذيريهاي متنوعی میشود. گاه عروج ميكند و گاه تقليل مييابد، اما فرايند توسعه و تقليل آن، بيانگر اين مفهوم نيست كه شعر به تنهايي بار زبان را به دوش ميكشد.
به احترام پرستاران و پزشکان شاغل در حوزهی کرونا کلاه از سر برداریم
از یک طیف خاص حرف نمیزنم. بقالی که در روزهای ابتدای هجوم ویروس ماسک یکبار مصرف دستساخت را از 15 هزارتومان تا فلان مقدار تومان به مشتریاش -که تا دیروز از او ماست و پنیر و کره میخرید- فروخت، همانقدر «نامردم» است که فلان پزشک نامسئولِ «نامردم» در روزهای ابتدایی دست زن و بچهاش را گرفت و به دیگر کشورها رفت.