«محمود احمدی‌نژاد» پرچم‌دار جریان پنجم است
«محمود احمدی‌نژاد» پرچم‌دار جریان پنجم است
رییس جمهوری اسبق ایران که در سال های ریاست جمهوری مدام آمریکا و اسراییل را به همآوردی می‌طلبید و جورج بوش را نصیحت می کرد حالا به صراحت از برقراری رابطه دفاع و تنها شخص جو بایدن را سرزنش کرده است.

محمود احمدی نژاد+ جو بایدن+ مهرداد خدیر

مهرداد خدیر / واکنش دفتر محمود احمدی‌نژاد رییس جمهوری پیشین ایران به اعلام تحریم او در بیانیه کاخ سفید با ادبیات رسمی جمهوری اسلامی ایران کاملا متفاوت است. ( دفتر احمدی‌نژاد البته به شخص جو بایدن نسبت داده نه کاخ سفید).

   چرا که معمولا در این‌گونه موارد مقامات ایران استقبال می‌کنند و با ادبیاتی شبیه هم می‌گویند نه دارایی‌یی در آن کشور داریم و نه قصد سفر و نشان‌دهنده استمرار خصومت است و به تازگی تحریم یک شخص حقیقی یا حقوقی را علامت حقانیت تحریم شونده هم می‌دانند و این که نشان میدهد در جای درست قرار گرفته‌اند. رییس جمهوری اسبق اما  که ظاهرا راه خود را از رفقای سابق جدا کرده به جای این تعابیر و در قالب عبارات منتسب به دفتر خود به سرزنش شخص جو بایدن بسنده کرده است.

آقای احمدی‌نژاد که در سال‌های ریاست جمهوری مدام آمریکا و اسراییل را به همآوردی می‌طلبید یا جورج‌بوش را نصیحت می‌کرد و نامه‌ای به او نوشت که آیت‌الله جنتی در نماز جمعه ستود و دیگران پیامبرانه خواندند و در خور درج در کتب درسی و بر روی حساس‌ترین نقطه سیاست خارجی آمریکا و اروپا – هولوکاست یا نسل‌کشی یهودیان – دست می‌گذاشت حالا از برقراری رابطه بی‌هیچ قید و شرطی دفاع و تنها شخص جو بایدن را سرزنش می‌کند و نه سیاست‌های ایالات متحده یا حتی زمینه اصلی تشدید تحریم‌ها و رفتار دونالد ترامپ در خروج از برجام را و مهم‌تر این که مدعی توافقات پشت پرده سیاست‌بازان در دو کشور هم شده است.

او البته نه به حسن روحانی رییس جمهوری پیشین ایران به خاطر توافق برجام اشاره کرده و نه به ابراهیم رییسی رییس جمهوری کنونی به سبب توافق اخیر تبادل زندانیان و آزاد‌سازی اموال بلوکه شده در کره بلکه تنها تعبیر توافقات پشت پرده را به کار برده است. از این رو بر چند نکته می توان درنگ کرد.

۱٫ توصیف جو بایدن به عنوان «رییس جمهور محترم آمریکا» و پرهیز از ادبیات رسمی و شعارهای اصول‌گرایی رادیکال ایرانی از زبان او که روزی نمادشان بود قابل توجه است. همچنین تعابیری چون «کشور بزرگ آمریکا» و «ملت بزرگ آمریکا‌» و «دو ملت شریف ایران و آمریکا».

۲٫ در بیانیه آمده «از نحوه این اتهام‌زنی غیرمسئولانه، به روشنی می‌توان دریافت که این امر محصول توافقات پشت صحنه برخی از سیاست‌بازان در ایالات متحده و ایران است که با هدف تعمیق شکاف و قرار دادن مانع بر سر راه نزدیکی بیشتر و همکاری‌های گسترده‌تر بین دو ملت و دو دولت انجام شده است.» آیا مراد او این است که توافقات، محدود به توافق اخیر نخواهد ماند و قرار است مثلا بر اساس سند سپتامبر -آنچه وزیر خارجه ایران در شهریور سال پیش موافقت خود را اعلام کرد- آمریکا به برجام بازگردد؟ اگر این اتفاق بیفتد که خوب است و چرا استقبال نکرده‌؟ مگر در سطح رسمی توافق نمی‌شود؟

۳٫ در بیانیه بر رفع موانع و برقراری روابط کامل و بدون قید و شرط بین دو دولت آمریکا و ایران و توسعه همکاری‌های دو جانبه و بین‌المللی دو کشور و تعمیق دوستی و ارتباط بین دو ملت و گسترش هرچه بیشتر مناسبات اقتصادی، علمی و فرهنگی فیمابین تاکید و در عین حال شخص بایدن رییس جمهوری فعلی و نه دولت آمریکا محکوم شده و آمد‌ه: «اقداماتی نظیر آنچه آقای جو بایدن بر خلاف مصالح بشری، ملی و جهانی انجام داده، ایشان (‌احمدی‌نژاد) را از ادامه مسیر انسانی- الهی باز نخواهد داشت». به بیان روشن‌تر احمدی‌نژاد هوادار رابطه ایران و امریکاست در حالی که کسانی در ایران و بایدن در آمریکا مخالف‌اند ولو در پشت پرده توافق شده باشد.

مهم‌ترین نکته قابل توجه در بیانیه اما این است که تنها به شخص جو بایدن تاخته و حتی در حد انذار او از تکرار نکردن تجربه ترامپ هم اشاره نشده تا بتوان این گونه تفسیر کرد که در نگاه احمدی‌نژاد ترامپ رییس جمهوری مطلوب‌تری بود!

در این واکنش حتی نیامده بیانیه کاخ سفید بلکه به شخص بایدن منتسب کرده و نه از شعار و ادبیات رسمی و انقلابی خبری هست نه به تبعات خروج ترامپ از برجام پرداخته  و نه بر ضرورت بازگشت به آن به عنوان سند بین المللی تاکید شده و این احتمال را به میان می‌آورد که  ایده‌آل احمدی‌نژاد توافقی غیر برجامی میان ایران و آمریکاست اما نه با جو بایدن که با رییس جمهوری بعدی آمریکا. آن وقت از ایران که؟ ابراهیم رییسی یا او؟!

واقعیت این است که محمود احمدی نژاد اصرار دارد ورای سه جریان «اصول‌گرایان»، «اعتدال گرایان/اصلاح‌طلبان» و «براندازان» خود را به مثابه جریان چهارم معرفی کند در حالی که جریان چهارم ایده احمد زیدآبادی بوده -که این روزها آماج حملات کسانی قرار گرفته که توصیف او از نحوه مواجهه حکومت با شخص او و نه دیگران در دو سال اخیر را نپسندیده‌اند- و اگر کپی رایت در ایران برقرار بود باید پرچم جریان پنجم را برمی‌داشت چون ۴ جریان دیگر شناسه‌ها و نمادهای خود را دارند.

برخی هم ممکن است بپرسند او در این یک سال کجا بود؟ پیش‌تر نوشته بودم. اعتراض طبقه متوسط و با رنگ فرهنگی و مطالبه سبک زندگی را پیش بینی نمی‌کرد و می‌پنداشت در شورش فرودستان به او نیاز خواهند داشت. از این رو در مواجهه با پدیده پاییز ۱۴۰۱ غافل‌گیر شد و نتوانست هیچ نقشی ایفا کند.

  • نویسنده : مهرداد خدیر
  • منبع خبر : عصر ایران