یادداشتی بر «طنین کومه باران» سرودهی احمد خویشتندار لنگرودی؛ ترانه از در و دیوار خانه میبارد
نگاهی به «آهو» داستان عاشقانهی هادی غلامدوست آنکس که نه آدمیست، گرگ است*
دربارهی ادبیات بومی استان کرمانشاه مرا نمیتوانید از گهوارهام جدا کنید
کمبود دود داری لعنتی؟!
هموطنی که تو این هوا فرت و فرت سیگار میکشی، لعنتی کمبود دود داری؟
این دود نباید به شیراز بیاید
شیراز یک شهر نیست. یک فرهنگ عمیق است. فرهنگ خوش بودن. اصلاً میشود با شیراز عکس دو نفره انداخت.
اسماعیل حلالی: چهرهاش به یادم ماند
یک بچه محل داشتیم شر بود. او دستگیرههای در ماشین را از داخل کنده بود. یعنی شما وقتی سوار میشدی، نمیتوانستی پیاده شوی مگر اینکه خودش پیاده میشد و در را از بیرون باز میکرد.
خانـهی تختـی قلـب مـردم اسـت، خیابان میخواهد چهکار؟
حتی اگر به افسانهها هم اعتقاد نداشته باشید، شانه بالا بیندازید و به کتابخانهتان که مملو از کتابهای فلسفی است تکیه کنید و بگویید این حرفها خرافه است، باز هم سخت است که بعضی نشانهها را نبینید. بعضیها که انگار «نظرکرده»اند.
اعتماد، حلقهی مفقوده در روابط بین فردی و ملی
اعتماد در روابط بین دو فرد، سازمان و یا گروههای اجتماعی مانند چسب است، که میتواند آنها را به همدیگر متصل کند و مایه وحدت، همبستگی، رشد عقلی و عاطفی و به تبع آن رشد اجتماعی و سیاسی باشد.