غرق شدهام در این حماقت کبود
خوانش و مکث واکاوانه بر همهی شعرهای معشوری در این مجموعه، بر ذهنِ نگارندهی این سطور، هرگونه وابستگیِ مانیفستیاش را به جنبشِهای شعریِ شناسهمند، رد میکند و با اینکه گرایشِ فرمیک به ساختارِ شعرِ «موجناب» دارد؛ اما در درونمایهی شعرهایش، استفادهی ابزاری از فکر دیده نمیشود، چون آفرینههایش، تراوشِ اساسمندِ ذهنیت و تفکر اوست، نه ابزار اندیشهاش.
شلتوک طارم گیلان را در خوزستان کشت کردم
تصمیم گرفتم کارهایی در باغ انجام دهم که نه تنها کودکان، بلکه حتی اغلب معلمان در چهار فصل از دیدن آن محروم بودند. به همین خاطر درختان شکوفهدار کاشتم که بچهها شکوفه ها را در بهار ببینند. یا درختانی کاشتم که در پاییز رنگ برگهایش زرد و نارنجی شود، تا بچهها این چیزهایی را که در کتاب میخوانند در باغ لمس کنند. همانطور که میدانید آبادان منطقهی گرمسیری است و درختان شکوفهدار و یا رنگ برگ زرد و نارنجی که در شمال ما بسیار میبینیم و لذت میبریم محروم هستند. در ادامه بعد از کاشتن درختان، امسال تصمیم گرفتم که شالیزار درست کنم تا هم بچهها و هم معلمان از دیدن آن لذت ببرند.
«آقای فراستی» هذا گوی، هذا میدان!
تيپ و ظاهر پوششي او ترکيبي از يک چريک آمريکاي جنوبي و يک هيپي آمريکاي شمالي دهه هفتاد ميلادي است که عينکي امروزي به چشم دارد. ديگر از آن قاب عينکهاي کلفت، مستطيلي شکل چريکهاي آن زمان خبري نيست بلکه فريم عينکش نازک و بيضي شده است.
دوهفتهنامهی خردورز منتشر شد
هشتادوهشتمین شمارهی دوهفتهنامهی خردورز منتشر شد.
از رومینا نمى نویسم
همهی ما كه لباس مدرنيته بر تن داريم و ادكلن فرانسوى مىزنيم و هنوز به عطر ناب گلاب ايمان داريم، در ريخته شدن خون رومينا مقصريم. چه بخواهيم و چه نخواهيم.