«مهدی رسولپناه دندانپزشک است. فارغالتحصیل دانشگاه شهید بهشتی، عضو شورای مرکزی و رئیس کمیته انتخابات حزب اعتماد ملی، در انتخابات دوره هشتم مجلس شورای اسلامی جزو کاندیداهای این حزب از حوزه انتخابیه تهران و شمیرانات بود و سالهاست در ورامین و تهران به ارایه خدمات درمانی دندانپزشکی مشغول است… اما چه ربطی به فوتبال دارد؟» این بخشی از یادداشت «آقای دندانپزشک، پرسپولیس را «سرویس» میکند؟» که اسفند ۹۸ منتشر کردیم.
او شب گذشته با انتشار بیانیهای از پرسپولیس خداحافظی کرد. بیانیهای حاوی ارائه گزارش عملکردی کوتاه از عملکردش؛«در طول حضورم توانستم از ۱۳ پرونده مطالباتی این باشگاه، ۹ پرونده را ببندم، بویژه پرداخت مطالبات برانکو ودستیارانش که مهمترین دغدغه هواداران بودودر پایان فصل گذشته برای اولین بار بیش از ۹۵ درصد مبلغ قرارداد بازیکنان را پرداخت کنم، املاک باشگاه را برگردانم و پرسپولیس را به خصوصی سازی برسانم».
به عنوان سرپرست باشگاهی که بسیاری از بازیکنان کلیدیاش مازندرانی هستند و خطاب به سرمربی و چند ستارهاش الفاظ رکیک به کار برده بود هم نوشت «از سوتفاهمات ایجاد شده برای مردم شریف و اصیل وخونگرم ومهمان نواز مازندران عذرخواهی کنم، از کادر فنی و بازیکنان پرسپولیس برای همه تلاش هایشان تشکر و اگر باعث آزردگی آنها شدم پوزش بخواهم».
در ویدئوی دردسرسازی که از او منتشر شد، این درجه از خامی، رفتار عجیب در درددل کردن با هوادار کف خیابان، عدم آشنایی با تبعات حرفهایش و البته تسلط در به کارگیری بیپروایانه واژههای رکیک شگفتانگیز بود. به ویژه اینکه رسولپناه دانشگاه رفته است و کاندیدای انتخابات مجلس و ….
واقعیت این است که بسیاری از مدیران عرصههای دیگر هم تفاوت چندانی با رسولپناه در رفتار و گفتار ندارند. ماجرا اینجاست که عرصه ورزش، عریان است، کوچکترین حاشیه آن به ویژه در مورد دو تیم پرسپولیس و استقلال توسط دهه رسانه بازتاب و توسط میلیونها نفر بررسی میشود، در طول یکسال گذشته کرونا زندگی، کسب و کار، سلامت، جان و آینده همه ما را به هم ریخته است، قیمت اجناس چند برابر شدهاند اما جایی کسی اعتراضی کرده است؟ در همین مدت جمعی از هواداران استقلال و پرسپولیس بارها مقابل وزارت ورزش، مجلس، ساختمان دو باشگاه و … علیرغم هشدارها در خصوص خطرات شیوع کرونا جمع شدهاند و حقخواهی کردهاند!
مهدی رسولپناه مثل اکثر اعضای هیات مدیره و مدیرعاملهای پرسپولیس و استقلال یک باره از اعماق به صحنه میآیند و بعد از مدتی کوتاه که برکنار میشوند یا استعفا میکنند چنان از یاد میروند که انگار هرگز وجود نداشتهاند! همین عدم سابقه و ریشه ورزشی خیلی اوقات اسباب دردسر است. بازیکن و مربی برایشان تره خرد نمیکنند و خودشان هم فاقد کفایت برای مدیریت صحنهای پرچالش مثل پرسپولیس و استقلال هستند که در این چند سال نامشان با شکایت، بدهی، کسر امتیاز، سقوط به دسته پایینتر و … گره خورده است. البته که چند مدیرعامل که سابقه ورزشی داشتند هم نتوانستند از این تلاطمها جان سالم به در ببرند.
رسولپناه دوازدهمین مدیرعامل پرسپولیس در ده سال اخیر است. عمر مدیریت در این باشگاه قدیمی کمتر از یک سال است! در یک سال چه کاری میشود کرد؟ اینجا محله برو بیا شده است.
فرد بعد از رسولپناه هم بعید است بتواند در یک ساختار معیوب معجزهای انجام دهد. ماجرا اما امتداد بیاعتمادیهاست. در همین ماجرای ویدئوی رسولپناه آشکارا میشود بیاعتمادی مدیرعامل به سرمربی و بازیکنان، بیاعتمادی بازیکنان به همدیگر، بیاعتمادی بازیکنان به مدیرعامل و …. را دید و حالا بیاعتمادی هوادار به همه اینها را هم اضافه کرد. آنها حالا با اطمینان میگویند بعد از چهار قهرمانی پرسپولیس، در وزارت ورزش تصمیم گرفته شده تا مانع موفقیت بیشتر پرسپولیس شوند و رسولپناه مامور بود تیم را نابود کند!
پرسپولیس بعد از قهرمانی چهارباره در لیگ تقریباً یک روز خوش نداشته است. شکست مقابل استقلال، جدایی یک باره مهدی ترابی و علی علیپور، ماجرای استعفای گلمحمدی، محرومیت آلکثیر، شکایت باشگاه النصر و ادعای محرومیت از فینال، شابعه رفتن بشار رسن، جدایی شجاع خلیلزاده و حالا رفتن محمد نادری به تیم رقیب و استعفا-برکناری رسولپناه! این در حالیست که آنها در ماه آینده باید فینال لیگ قهرمانان را مقابل تیمی از شرق آسیا برگزار کنند که بعید است مدیرعاملش با الفاظی ناشایست رازهای باشگاه را کف خیابان بریزد و تازه با اعتماد به نفس بگوید من مثل سعادتمند مدیرعامل استقلال (….) نیستم!
این فوتبال یک ویرانه تمام عیار است، مثل ساختمانی که کج بالا رفته است و دیر یا زود تمامش پایین میریزد، اما شما در را پشت سرت ببندد آقای رسولپناه، با این میزان خردمندی در درک فضا کسی دلش برایت تنگ نمیشود!
دیگر مطالب تیترما دربارهی مهدی رسولپناه را اینجا بخوانید
- نویسنده : احسان محمدی
- منبع خبر : عصرایران
هانیه موحد
تاریخ : ۳ - آبان - ۱۳۹۹
دست مریزاد به نویسنده