پرهام پارسا
.
این روزها، روزهای اوج انتقاد از اعضای شورای اسلامی شهر رشت به ویژه عضو نارنجیپوش این شوراست.نیاز به تکرار نیست که در پنج دوره برقراری شوراهای اسلامی شهرها، رشت همواره با پدیدهی رنگ عوض کردن منتخبین روبهرو بوده و اگر انگشتشمار افراد راهیافته به شورای شهر را در ادوار گوناگون کنار بگذاریم، آنچه ته غربال باقی میماند؛ مشتی اپورتونیست است که در فرصتهای گوناگون با راهکارهای پوپولیستی به اهدافشان رسیدهاند.
سالها پیش مقالهیی خوانده بودم با عنوان «شورش حاشیه علیه متن» که در آن نویسنده به برخاستن طبقهی زیر متوسط و حاشیهنشینها علیه قدرتمداران اشاره کرده بود.
بهگمانم، محمدحسن علیپور و به تعبیری ولیالله رستمینژاد عضو شورای اسلامی شهر خرمآباد که در دورهی گذشته به عنوان نفر اول وارد شورا شد، مصداق بارز همین «شورش حاشیه علیه متن» است، با این تفاوت که در مقالهی مورد اشاره «شورشگران آرمانخواه» با رسیدن به هدف، «آرمانهای اجتماعی» را برمیگزیدند و اینجا؛ برگزیدگان «حاشیهنشین» نه تنها در فکر تغییرات مثبت اجتماعی نیستند، که «آرمانخواهی فردی» را در اولویت میگذارند و این، هر انسان متفکری را به اندیشه وا میدارد که بهراستی چرا نظریههای اثبات شدهی جامعهشناسان برجسته در خصوص شهروندان ایرانی پاسخگو نیست!؟
بهنظر میرسد «چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید»۱
- نویسنده : پرهام پارسا