مسافرتهای غیرضروری در روزهای اخیر چنان عادی شده است که گاهی فکر میکنم ما که ماهها در خانه نشستهایم و حتیالامکان غیر از کارهای ضروری از خانه بیرون نیامدیم، اشتباه کردهایم. اینکه اقتصاد باید بچرخد، البته بسیار حرف درستی است؛ اما فکر کنید درست در روزهایی که رستورانها بسته است و کمتر اغذیهفروشی است که اجازهی خدماتدهی داشته باشد، برخی از مسافران، خاصه آنها که در مقصد یا در مسیر شهرهای محل عبورشان جایی نیز برای اقامت ندارند؛ با کدام توجیه شال و کلاه میکنند و بار سفر میبندند و در فضای سبز شهرها بساط صبحانه، ناهار و شامشان را علم میکنند؟
قصد ندارم در این یادداشت کوتاه پدربزرگوار نصیحت کنم، که نه از کودکی نصیحت شنیدن را دوست میداشتم و نه حالا در میانسالی اعتقادی به نصیحت کردن دارم؛ اما واقعیت این است که «کرونا» هنوز دارد قربانی میگیرد و شرایط عادی نیست. بیمارستانها هنوز به سختی در حال کنترل بیماری هستند و هیچ تضمینی برای عدم بازگشت هولناک دوبارهی این غول چینی وجود ندارد.
مدارس را تعطیل یا به زعم مسئولین «آنلاین» نکردهاند که پدرومادرها دوچرخههای بچههایشان را بار اتومبیلها کنند و در گیلان، مازندران، گلستان و شهرها و استانهای دیگر جولان بدهند.
درست است، ایران مال همهی ایرانیهاست؛ اما اگر ما نخواهیم از «شمایِ ایرانگرد ِایران خرابکنِ بیمبالات» کرونا بگیریم، چگونه باید حالیتان کنیم که شرایط خوب نیست و از سفرهای غیرضروری پرهیز کنید؟!
افشین معشوری ۲۸/۲/۱۳۹۹
- نویسنده : افشین معشوری
- منبع خبر : اختصاصی
سیمایی
تاریخ : ۲۹ - اردیبهشت - ۱۳۹۹
مگه به خرجشون می ره؟
اگه از کرونا نمیریم، از زبون نفهمی بعضیا میمیریم