به گفته معاون وزیر ورزش، 65 درصد ایرانیان دچار اضافه وزن و چاقی هستند. به بیان ساده‌تر از هر سه ایرانی، دو نفر با معضل اضافه وزن و تبعات آن دست به گریبان هستند. آمار نگران کننده دیگری که عبدالحمید احمدی از آن صحبت کرد، به کودکان و نوجوانان برمی‌گشت. آنجا که آمارها نشان می‌دهد تقریباً از هر 4 دانش آموز ایرانی، یک نفر دچار اضافه وزن یا چاقی است.

 

 

 

 

علی مغانی

گاهی آنقدر در خبرهای داغ فوتبال غرق می‌شویم که یادمان می‌رود در اطراف‌مان چه می‌گذرد. لابه‌لای هیاهوی قهر و آشتی دنباله‌دار استراماچونی، داستان فسخ قرارداد مارک ویلموتس، ضرب‌الاجل گابریل کالدرون به ویلموتس، مربی آینده تیم ملی، قرعه کشی لیگ قهرمانان اروپا و ده‌ها خبر پرمشتری فوتبالی، دیروز همایش یک روزه‌ای با عنوان «ورزش برای همه» برگزار شد و عبدالحمید احمدی آمار تکان دهنده‌ای از وضعیت ناخوشایند ورزش همگانی ارائه کرد.
به گفته معاون وزیر ورزش، ۶۵ درصد ایرانیان دچار اضافه وزن و چاقی هستند. به بیان ساده‌تر از هر سه ایرانی، دو نفر با معضل اضافه وزن و تبعات آن دست به گریبان هستند. آمار نگران کننده دیگری که عبدالحمید احمدی از آن صحبت کرد، به کودکان و نوجوانان برمی‌گشت. آنجا که آمارها نشان می‌دهد تقریباً از هر ۴ دانش آموز ایرانی، یک نفر دچار اضافه وزن یا چاقی است. این آمار و ارقام وحشتناک، چه زمانی قرار است ما را بیدار کند؟
عادات خاص زندگی شهری، سبک زندگی امروزی، کم تحرکی، تغذیه غلط و بسیاری عوامل دیگر در این وضعیتی که امروز به آن دچار شده‌ایم مؤثر است اما از همه این فاکتورها مهم‌تر، بی‌توجهی عمومی ایرانیان به ورزش همگانی است. بخش بزرگی از جامعه، اساساً یا فرصتی برای ورزش کردن ندارند یا دلیلی برای ورزش کردن نمی‌بینند. اقبال عمومی به ورزش کردن به صورت منظم (۳ روز در هفته و هر جلسه حداقل ۴۵ دقیقه) هیچ رشد امیدوارکننده‌ای ندارد و انگار هرچه می‌گذرد، میل به ورزش کردن کمتر می‌شود. این بی‌علاقگی به ورزش کردن با هدف سلامتی در میان ایرانیان را با عطش باورنکردنی برای پیگیری اخبار ورزش قهرمانی مقایسه کنید و ببینید این تناقض، تا چه اندازه دردناک است.
در همین روزهای گذشته، پروژه بازگشت استراماچونی تبدیل به مطالبه اصلی میلیون‌ها هوادار استقلال شده. خواسته‌ای که البته به حق است و هواداران حق دارند خواستار حضور مربی محبوبشان باشند که پس از ۱۳۰۰ روز استقلال را به صدر جدول لیگ آورده اما آیا چنین مطالباتی هیچ وقت درباره ورزش همگانی وجود داشته؟ ورزش کردن، لزوماً به معنی فعالیت‌های عمدتاً نمایشی و یا کم بازدهی مثل چند دقیقه پیاده روی و استفاده از وسایل عموماً بی‌تأثیر در پارک‌ها نیست. اگر این قشر ورزشکاران تفریحی که معمولاً منفعتی از چند دقیقه وقت گذراندن در پارک‌ها نمی‌برند را نادیده بگیریم، آمارها می‌گوید که تقریباً از ۱۰ ایرانی، فقط یک نفر به صورت منظم ورزش می‌کند.
نتیجه این قهر عمومی با ورزش کردن، آمار تکان دهنده‌ای است که اخیراً معاون سلامت وزارت بهداشت منتشر کرده و گفته هر سال ۴۵ هزار میلیارد تومان بودجه خرج مبارزه با بیماری‌های غیرواگیردار نظیر دیابت و کبدچرب و… می‌شود. در حالی که با سرمایه‌گذاری روی ورزش، با درصد بسیار کمتر از این مبلغ هنگفت می‌توان از ابتلا به خیلی از بیماری‌ها پیشگیری کرد. برای اینکه بدانیم ۴۵ هزار میلیارد تومان چه عدد بزرگی است، کافی است با گردش مالی یک سال لیگ برتر فوتبال مقایسه کنیم که عدد آن به هزار میلیارد تومان هم نمی‌رسد.
در وضعیتی که سرانه فضای ورزشی در ایران، بسیار پایین‌تر از استانداردهای جهانی است، دیگر کسی به سراغ آمارهای خوشبینانه نمی‌رود. واقعیت این است که بیش از نیمی از ایرانیان دچار کم تحرکی هستند و اگر وضعیت به همین منوال ادامه یابد، دیر نیست که آمار تکان‌دهنده‌تری از وضعیت سلامت عمومی مردم منتشر شود.

  • نویسنده : علی مغانی
  • منبع خبر : ایران ورزشی