تیترما / افشین معشوری – یک روز در سرزمین خوشبخت و آرام لولیتا، که هیچ چیز باعث بر هم خوردن آرامشش نمیشد، اتفاقی افتاد که باعث شد خیلی چیزها تغییر کند. البته همه آن حس و حال خویش را مدیون اورنوهایی که بود که خیلی مراقب بودند دل همسایه، دوست و آشنا نشکند، حسابی هم مراقب بودند، پروفسور آپام درست مثل جد بزرگش، یوهن پیر، همه چیز را رصد میکرد. همه میدانند مهر و محبت بالاخره راه خودش را پیدا میکند.
جملههای بالا پاراگراف آغازین کتاب «آنومی و سرزمین بزرگاندازهها» نوشتهی الهه برزگر است که چاپ دوم آن در سال ۱۴۰۱ توسط «انتشارات بتهجقه» رامسر به بازار نشر آمده است. آنومی و سرزمین بزرگاندازهها داستانی است متفاوت از نویسندهیی جوان، الهه برزگر متولد ۱۳۷۲ اکنون در ۳۰ سالگی دارای چندین عنوان کتاب در حوزهی داستان کودک و بزرگسال است و از این منظر در حین جوانی، جزو نویسندگان باتجربه محسوب میشود.
برای نوشتن دربارهی «آنومی و سرزمین بزرگاندازهها» ابتدا باید از سبک داستانیاش گفت. میدانیم که سبکهای متعددی از جمله «رئال، علمی-تخیلی، رمانتیک، ترسناک،، فانتزی، معمایی، ماجراجویی، درام، سوررئال و رئالیسم جادویی» سبکهای شناخته شدهتریاند که اغلب در معرفی کتابها به یکی از این سبکها اشاره میشود.
جایی از قول یکی از نویسندگان مطرح جهان خوانده بودم که «به تعداد نویسندگان جهان، سبک وجود دارد» به این سبب باید به «آنومی و سرزمین بزرگاندازهها» از این منظر نگاه کرد. داستان الهه برزگر از سرزمینی خیالی به نام لولیتا آغاز میشود که ساکنان آن «اورنو» نامیده میشوند و به تعبیر برزگر ارتفاع قدشان به سه انگشت یک انسان میرسد. چیزی که پیشتر در داستان «گالیور» یا دیگر نوشتههای مشابه دیدهایم و این بار، آنومی دخترک سرزمین لولیتا سفری ناشناخته را آغاز میکند و در سرزمین بزرگاندازهها، جایی که میتواند آیندهی کرهزمین باشد، چشم میگشاید و با افرادی مواجه میشود که برایش تازگی دارند و رفتار و سکنات او را نمیفهمند، همانگونه که او بسیاری از مناسبات اجتماعی و رفتاهای شخصی «سیو، پدربزرگ، آرن، کارین و…» را درک نمیکند.
آنومی حالا در سرزمین بزرگاندازهها شکل و شمایل یک بزرگاندازه را یافته و اگرچه مثل آنها راه میرود، میخوابد، به پارتی دعوت میشود و… ؛ اما سر از مناسبات آنها درنمیآورد و دست آخر عاشق میشود و این عشق؛ غصهیی کنج دل دخترک لولیتایی میاندازد که میکوشد راهی پیدا کند تا معشوق را از کف ندهد. در همین هنگام دلباختهی دیگری میرسد و….
آنچه در مناسبات بزرگاندازهها از زبان «الهه برزگر» بهعنوان راوی میخوانیم، حقایق غلو شدهای است که البته هیچ بعید نیست در آیندهیی نه چندان نزدیک کرهزمین به آن دچار شود. از یاد نبریم که پیشتر نویسندگان تکنولوژیهایی نظیر «زیردریایی، رادار، هواپیما، تلفن همراه و حتی همین اینترنت» را پیشبینی کردهاند و امروز ما میدانیم که چندان بیراه نیز نبود و اغلب ما با این پدیدهها که عموما از اواخر سدهی نوزدهم، تمام سدهی بیستم و هماکنون که در سدهی بیستویکم میلادی حقیقی شدهاند، مواجه و از آنها بهرهمندیم و بی این تکنولوژیها، قطعا چیزهایی در زندگی کم داریم.
بزرگاندازهها دقیقا به زبان کوچهوبازار امروز ما صحبت میکنند؛ اما در مبحث تکنولوژی به آینده تعلق دارند، جایی که برزگر -احتمالا- با آیندهنگری و به نظر نگارنده با تیزهوشی به مخاطب میگوید دیر نیست و به زودی خواهد آمد و این مخاطب است که باید به هوش باشد.
از منظر دیگر، ما با یک داستان فانتزی رو به رو هستیم. خیال در این داستان به وفور نقش دارد. از آرزوهای بشر بسیار میتوان در «آنومی و سرزمین بزرگاندازهها» دید. حسرت، عشق، خانواده و… در این داستان فراوان دیده میشود. سایبورگها موجوداتی خیالی هستند که نمود عینی امروز آن کسانی هستند که قصد دارند مغز انسان را به تراشههایی مجهز کنند.
پیشتر نوشتهام «به تعداد نویسندگان جهان، سبک وجود دارد» و از این منظر نمیتوان داستان «آنومی و سرزمین بزرگاندازهها» را صرفا در یکی قالبهای پیشگفت گنجانید، زیرا شخصیتهای این داستان واقعی و معمولاً مبتنی بر وقایع و تجربیات واقعی نیستند و به توصیف زندگی روزمرهی انسانها و مسائل اجتماعی نمیپردازد، پس رئال یا واقعگرا نیست.
شامل عناصر و مشخصههای تخیلیست، داستانهای علمی-تخیلی معمولاً در دنیای آینده یا در دنیاهای موازی رخ میدهند و از تکنولوژی پیشرفته و علوم تخیلی استفاده میکنند، پس بخشی از آن در قالب سبک علمی تخیلی قابل تعریف است.
داستان دارای بخشهایی رمانتیک و عاشقانه است و بر روابط عاشقانه و احساسات شخصی و عاطفی میچرخد، پس میتواند رمانتیک باشد.
در بخشهایی از داستان، به ترس و وحشت، موجودات خونخوار یا نفرتانگیز میپردازد. موجودات ماورالطبیعی و ترسناک، در سبک ترسناک استفاده میشود، پس میتوان بخشی از آن را در سبک ترسناک جا داد.
«آنومی و…» شامل عناصر تخیلی، جهانهای خیالی و موجودات فانتزی مانند جادوگران، اژدهاها و شخصیتهای اسطورهایست پس بیراه نیست اگر در ردیف داستانهای تخیلی به شمار آید.
همچنین رگههایی از درام و ماجراجویی، با خود دارد و دست آخر وقایع و شخصیتها به طور عجیب و غریب رفتار میکنند، محیط و رویدادها نامعقول به نظر میآید و این پهلو به سبک «سوررئال» میزند و حتی اگر بگوییم «آنومی و سرزمین بزرگاندازهها» رگههایی از رئالیسم جادویی را با خود همراه دارد، به بیراهه نرفتهایم، زیرا عناصر فرضی داستان به گونهای واقعی و طبیعی تصویر میشوند که این احساس به مخاطب منتقل میشود که این عناصر جزئی از دنیای واقعی هستند. به عبارت دیگر، دنیای واقعی و عناصر خیالی به گونهای ترکیب میشوند که تفاوت آنها به نظر نمیرسد.
با این وصف؛ آنومی و سرزمین بزرگاندازهها همهی این سبکها هست و همهی این سبکها نیست. زیرا به نظر میرسد با نویسندهیی مواجه هستیم که میداند از نگارش داستان چه میخواهد. آنجا که راوی در داستان چندین بار از نویسندهیی نام میبرد به نام «الهه برزگر» که در لولیتا -که میتواند جهان سوم امروز باشد- داستانهای نوشته و برای آیندگان به یادگار گذاشته است.
ناگفته نماند که نویسندهی این کتاب با سه نقش در درون داستان حضور دارد. نخست؛ شخصیت «آنومی» که به نظر میرسد دختر رویایی اوست. دوم راوییی که داستان را روایت کرده است و سوم، الهه برزگری که راوی در روند داستان نام او و کتابهایش را برای سیو، پدربزرگ، آرن، کارین و دیگران بازگو میکند.
«آنومی و سرزمین بزرگاندازهها» سبک الهه برزگر است و این، سبک شخصی اوست، امید که بماند و بپوید و در نگارش آثار آیندهاش کاستیهای احتمالی کتاب کنونی را به کمترین میزان برساند.
دوم بهمن ۱۴۰۲-لنگرود
افشین معشوری
- نویسنده : افشین معشوری
- منبع خبر : اختصاصی