‍ «چنین ناکام و خالی از…»
‍ «چنین ناکام و خالی از…»
زبان فارسی، میراث ماندگار پیشینیان ماست و آن‌چه در چند سال گذشته در برنامه‌سازی به‌وفور دیده شده است؛ استفاده از مجریان کارنابلد، کارشناسان مکتب‌ندیده، میهمانانی که برخی‌شان حتی در فامیل خودشان کسی رغبت نمی‌کند آن‌ها را به میهمانی خانوادگی دعوت کند.

افشین معشوریتیترما – افشین معشوری / رسانه، ابزار مدرن دو قرن اخیر چنان گسترش یافته است که گریزی از آن نیست و این روزها از من ِ روزنامه‌نگار دل‌زده از کاغذ و قلم و رسانه‌ی چاپی و غیرچاپی تا آن روستایی باشرف فلان روستا در شرق، غرب یا جنوب کشور که صبح گله‌ی گوسفندان‌اش را به صحرا می‌برد یا آن کشاورز؛ هر کدام با در دست گرفتن یک گوشی هوش‌مند می‌توانیم رسانه‌ی شخصی خودمان را داشته باشیم و با همین رسانه‌ی خودمان، افکارمان، محصولات دامی و کشاورزی‌مان را به‌فروش برسانیم که تا این‌جای کار هیچ ایرادی ندارد.


اما باید دانست که رسانه علی‌رغم توان‌مندی‌ها و محاسن فراوان کژکارکردهای نیز دارد. به‌عنوان مثال ساخت برنامه‌های غیرعلمی در حوزه‌ی پزشکی، روان‌شناسی، هنری، مذهبی، سیاسی، اقتصادی و… کژکارکردهایی‌ست که به‌وفور در سال‌های اخیر رایج شده است که بر اساس قانون -ظاهرا- تا وقتی که شاکی خصوصی نداشته باشد، تهدیدی متوجه سازنده نیست و تنها در برخی موارد چنان‌چه مدعی‌العموم صلاح بداند دخالت کرده و جلوی صدمه‌ی بیش‌تر به بدنه‌ی جامعه را می‌گیرد.

این‌همه را نوشتم تا به برنامه‌سازان تلویزیون در شب‌چله (یلدا) بپردازم.

زبان فارسی، میراث ماندگار پیشینیان ماست و آن‌چه در چند سال گذشته در برنامه‌سازی به‌وفور دیده شده است؛ استفاده از مجریان کارنابلد، کارشناسان مکتب‌ندیده، میهمانانی که برخی‌شان حتی در فامیل خودشان کسی رغبت نمی‌کند آن‌ها را به میهمانی خانوادگی دعوت کند و …

حالا در یکی از شب‌های پربیننده (احتمالا پربیننده‌ترین بعد از برنامه‌ی سال نو) تلویزیون، نوجوانی را که با عبارت ساده‌ی “واگعیه یا کیکه” به یک چهره‌ی فضای مجازی بدل می‌شود، دعوت می‌کند و…

در این ماجرا دو اتفاق افتاده است:

یک: استفاده از گویش منطقه‌ی شمال‌غرب کشور+ یک اشتباه در تلفظ واژه‌ی “فیک” که بار اول احتمالا تعمدی نبوده و همین جاذبه‌یی شد برای ویدیوهای خلاقانه و پول‌ساز.

دو: بی‌توجهی به اصل آموزش در بزرگ‌ترین رسانه‌ی دیداری کشور.

بی‌گمان هر کارشناس تازه‌کار رسانه هم می‌داند، آموزش، اطلاع‌رسانی و سرگرمی سه وظیفه‌ی اصلی رسانه‌هاست. با این وصف، دعوت از این نوجوان در دسته‌ی سوم می‌گنجد؛ اما پرسش بنیادین این است:

آیا محتوایی که این نوجوان تاکنون تولید کرده است با معیارهای صداوسیمایی که چهره‌های علمی، هنری و فرهنگی بسیاری را در خود پرورش داده است هم‌خوانی دارد؟

مدیران رسانه‌ی ملی با اقدامات چندساله‌ی گذشته، دارند، روح رودکی، فردوسی، سعدی، حافظ، مولوی و صدها پاس‌دار فرهنگ‌وهنر ایران را در گور می‌‌‌لرزانند.

  • نویسنده : افشین معشوری
  • منبع خبر : اختصاصی