نگاهی به سه ژانر محبوب و پرمخاطب سینما
نگاهی به سه ژانر محبوب و پرمخاطب سینما
بعضی اعتقاد دارند که وسترن اصیل‌ترین گونه و مادر تمام ژانرها است. با وسترن است که سینما آغاز می‌شود و مفهوم «حرکت» به مثابه جوهر سینما را مبنای روایت و سازمان خود قرار می‌دهد.

اسطورهای سینما+ هنر هفتم+ حسن درخشیده

تیترما – حسن درخشیده * / ژانرها نیز همانند دنیای سینما از گذشته تا به امروز رشد پیدا کرده‌اند. در روزهای ابتدایی صعنت فیلم‌سازی، تنها چندین ژانر با تعاریف روشن و مشخص وجود داشتند و شما به راحتی می‌توانستید فیلم‌ها را با توجه موضوع و سبک‌شان، در دسته‌های مربوطه قرار بدهید.

امروزه، ژانرها بسیار زیاد هستند و فیلم‌ها نیز در چندین ژانر مختلف و به صورت ترکیبی قرار می‌گیرند. فیلم‌سازان با ترکیب ژانرهای مختلف سعی دارند تا بیننده‌های بیش‌تری را جلب کنند و بیننده‌ها نیز انتظار دارند که فیلم‌سازان بتوانند داستان‌ها را به شیوه‌های مختلف برای آن‌ها روایت کنند.

درک ژانر فیلم‌ها مسئله مهمی است و می‌تواند به شما کمک کند تا بهتر فیلم‌های مورد علاقه خودتان را انتخاب کنید و بهتر به تحلیل فیلم‌ها بپردازید. در ابتدا بهتر است که با تعریف ژانر آشنا شویم. ژانر یک دسته‌بندی برای اثری هنری بر اساس معیارهای خاص است و این معیارها می‌توانند مربوط به محتوا و همچنین سبک باشند. محیط، کاراکترها، داستان، موضوع، درون‌مایه و لحن و همچنین نحوه داستان‌سرایی همگی معیارهایی به شمار می‌روند که بر اساس آن‌ها می‌توان ژانر فیلم را مشخص کرد. پس توجه به این مسائل همیشه می‌تواند تشخیص را راحت‌تر کند.

اکثر فیلم‌ها نیز در قالب ژانرهای ترکیبی قرار می‌گیرند و عناصر چندین ژانر را درون خود دارند. همین نیز باعث شده تا گاهی اوقات قرار دادن یک فیلم در ژانری خاص دشوار باشد. با این حال، دسته‌بندی‌های اصلی اکثر اوقات کمک می‌کند تا ژانر اصلی فیلم مشخص شود.

بسیاری از افراد راهی ساده را برای تقسیم بندی فیلم‌ها در پیش می‌گیرند و آثار دنیای سینما را به دو بخش، آثاری که دوست دارند و آثاری که دوست ندارند، تقسیم می‌کنند. این روش دوگانه مزیت‌های خودش را دارد و شما به راحتی می‌توانید فیلم‌های مورد نظر خود را انتخاب کنید.

قدمت ژانرهای اصلی دنیای سینما به دوران ابتدایی هالیوود و صنعت فیلم‌سازی باز می‌گردد. در آن زمان، همه فیلم‌ها به صورت لایو اکشن بودند و سپس، تکنیک‌های انیمیشنی و جلوه‌های ویژه سبب شدند تا ژانر کاملا جدیدی به نام انیمیشن شکل بگیرد.

«اکشن، کمدی، مستند، درام، فانتزی، ترسناک، موزیکال، رازآلود (معمایی وجنایی)، عاشقانه، علمی-تخیلی، مهیج (دلهره‌آور)، وسترن و پلیسی» ژانرهای اصلی در هنر سینماست و هر کدام از این ژانرها نیز دارای زیرژانرهایی هستند که در سال‌های اخیر گسترش زیادی پیدا کرده‌اند.

ژانر جنایی

موضوع اصلیِ نوشته، معمایی و جنایی است. در طول چنین داستان‌هایی، فردی مثل کارآگاه به دنبال راه حلی برای معمای داستان است. برخی از رمان‌هایی که در ژانر معمایی نوشته شده‌اند، توسط فیلم‌سازان به فیلم‌های تلویزیونی تبدیل شده‌اند که طرفداران زیادی نیز داشته‌اند.

معمولا یکی از شخصیت‌های داستان که فردی باهوش است به دنبال راه حل معما در داستان می‌گردد. سبک یا ژانر معمایی نام دارد. معمولاً فردی که به دنبال حل معما در داستان است، یک کارآگاه خبره و باهوش است که با استدلال‌های منطقی، معمای ماجرا را حل و حقایق داستان را برملا می‌کند.

ادبیات معمایی را نباید با داستان‌های خشونت‌آمیزی که بر واقع‌گراییِ منفی‌گرایانه متمرکز هستند، اشتباه گرفت. اغلب مضمون‌هایی که در داستان‌های معمایی وجود دارند، با اهداف و انگیزه‌های عقلانی و قابل توجیه در یک فرصت مناسب و در یک جای داستان برای ارتکاب یک جرم به داخل داستان آورده می‌شوند. جذابیت این رمان‌ها با ژانر معمایی آن‌قدر زیاد است که افراد زیادی را به خواندن خود تشویق می‌کند و خواننده را مشتاق می‌سازد تا هر چه سریع‌تر داستان را به پایان برساند و راه حل معما را کشف کند.

ژانر پلیسی

گسترده ترین و کهن ترین گونه‌های سینمایی است. چرا که در این گونه؛ فرهنگ اجتماع و فرهنگ عمومی به خوبی قابل مشاهده است. در ژانرپلیسی قاعده ها، بسیار شاخص اما سختگیرانه است. در سینمای پلیسی یک طرف ماجرا قطعا یک پلیس است و آدم‌های دیگر داستان شخصیت‌هایی هستند که به نحوی مشخص با پلیس قصه سرو کار پیدا می‌کنند.

همین روند و شاخصه‌ها باعث می‌شود ژانر پلیسی بسیار به ملودرام اجتماعی نزدیک باشد. با این تفاوت که در ملودرام صرف اجتماعی شخصیت‌های منفی،تاریک و بد ذات قصه از اول مشخص هستند و به موازات آن قهرمان ماجرا نیز معرفی شده است.

در گونه‌ی پلیسی هرگز نمی توان کاراکترهای مثبت و منفی را از همان ابتدا به ساکن شناخت. چرا که دیگر جذابیتی برای ادامه داستان وجود نخواهد نداشت و این از قواعد ژانر پلیسی است که با تزریق تعلیق؛ تماشاگر را مدام به پرسش و پاسخ وابدارد.یعنی ممکن است در اواسط و یا حتی در پایان ماجرا خود پلیس قصه شخص منفی از کار دربیاید. ضمن اینکه داستانهای کوتاه معمایی نیز روند شکل گیری کل قصه را پی می‌گیرند. داستان‌های کوتاهی که می‌توانند معماهای جنایی نیز خلق کنند.

ژانر وسترن

سینمای وسترن کهن‌ترین گونه سینمای داستانی است. اقبال تاریخی تماشاگران به سینمای وسترن در مقاطع مختلف زمانی تقریبا سرآمد بر تمامی دیگر ژانرهای سینما بوده است.

وسترن ژانری هنری است که در فیلم، تلویزیون، رادیو،‌‌‌‌‌‌بازی ویدئویی، ادبیات، نقاشی و سایر هنرهای تجسمی مورد استفاده قرار می‌گیرد. داستان‌های این ژانر بیش‌تر در نیمه دوم قرن ۱۹ میلادی و در آمریکای قدیم و پس از نبرد آلامو در سال ۱۸۳۶ و به ویژه پس از پایان جنگ داخلی آمریکا در سال ۱۸۶۵ و کشتار زانوی زخمی در سال ۱۸۹۰ اتفاق می‌افتد.

در کنار موسیقی جز و ادبیات قرن بیستم، وسترن اصیل ترین فرم هنری زاده شده در ایالات متحده آمریکا است. فرمی که پیش از تولد سینما، در قالب ادبیات عامه پسند و پاورقی‌ها و هم‌زمان با شکل‌گیری این سرزمین، آغاز به روایت سینمایی شکل‌گیری تمدن و غلبه سلطه طلبانه آن بر شیوه‌های سنتی زندگی ساکنان و مالکان اصلی این سرزمین کرد و با سرقت بزرگ قطار بود که تماشاگران حیرت‌زده آغاز هزاره جذابیت و افسون مقاومت نا پذیر سینما را درک کردند.

بعضی اعتقاد دارند که وسترن اصیل‌ترین گونه و مادر تمام ژانرها است. با وسترن است که سینما آغاز می‌شود و مفهوم «حرکت» به مثابه جوهر سینما را مبنای روایت و سازمان خود قرار می‌دهد. به قول آندره بازن، نظریه‌پرداز بزرگ سینما، اگر سینما یعنی حرکت، پس وسترن عالی‌ترین مصداق سینما و مظهر و عصاره آن است. هیچ فرم هنری دیگری همچون وسترن نتوانست با معدودترین و کم شمارترین کلیشه‌ها دهه‌ها کار کند و هربار نامکررتر و بکرتر جلوه کند. وسترن، محبوبترین ژانر سینمای هالیوود از اوایل قرن بیستم تا دهه ۶۰ میلادی بود.

وسترن‌های اولیه اغلب همانند دیگر فیلم‌های اولیه  هالیوود در استودیو فیلم‌برداری می‌شدند. اما وقتی تصویربرداری در محل از دهه ۱۹۳۰ رایج‌تر شد، تولیدکنندگان وسترن از گوشه و کناره‌های متروک آریزونا، کالیفرنیا، کولورادو، کانزاس، مونتانا، نوادا، نیو مکزیکو، اوکلاهما، تگزاس، یوتا یا وایومینگ استفاده کردند.

 

شش اسطوره از سه ژانر

اسطوره های ژانر پلیسی

 

۱-سرجیو نیکولایسکو (کمیسر مولدوان)

سرجیو یا سرگئی نیکولایسکو در سال ۱۹۳۰ در شهر تروگوژی کشور رومانی دیده به جهان گشود. وی از نوجوانی علاقه زیادی به سینما داشت و در دوران تحصیل زمان زیادی برای دیدن فیلم صرف می‌کرد. وی در همان دوران با دوستان و همکلاسی‌های خود در زادگاهش در چند نمایش ایفای نقش کرده است.

نیکولایسکو پس از پایان تحصیل رو به سینما آورد و از سال ۱۹۶۲ به شکل حرفه‌ای حدود ۵ دهه فعالیت کرد و بیش از ۶۰ فیلم ساخت.

وی سال ۱۹۶۷ با بازی در اولین فیلم تاریخی خود با عنوان «Dacii» در رومانی به شهرت رسید و در پنجمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم مسکو نمایش داده شد.

این مجموعه فیلم‌ها که گذشته رومانی را باشکوه جلوه می‌داد، نیکلائسکو را نه تنها محبوب عامه مردم کرد، بلکه باعث محبوبیت او در میان سران رژیم کمونیستی حاکم بر این کشور شد.

فیلم «میکائیل شجاع» (۱۹۷۱) به کارگردانی او یکی از کلاسیک‌های سینمای رومانی است.

نیکولایسکو بیش از همه برای بازی در نقش کمیسر مولدوان در درام جنایی«کمیسر متهم می‌کند» (۱۹۷۳) به کارگردانی خودش به شهرت رسید. این فیلم بر اساس قتل‌عام ییلاوا در سال ۱۹۴۰ ساخته شد.

سرگئی نیکولایسکو کارگردان، بازیگر و سیاستمدار رومانیایی، با ساخت چهار فیلم بر اساس شخصیت کمیسر مولدوان خود را در عالم سینما به شهرت رساند.

سرگئی نیکولایسکو کارگردان، بازیگر و سیاستمدار رومانیایی، اواخر سال ۲۰۱۲ برای انجام یک جراحی در ناحیه شکم در بیمارستانی در بخارست بستری شد و ۳ ژانویه سال ۲۰۱۳ بر اثر نارسایی قلبی درگذشت.

 

۲-ادریس البا (کار آگاه جان لوتر)

ادریسا آکونا اِلبا، زاده  ۶ سپتامبر ۱۹۷۲  بازیگر و موسیقی‌دان انگلستانی است. او جوایز مختلفی از جمله یک جایزه  گلدن‌گلوب و دو جایزه  انجمن بازیگران فیلم برنده شده ‌است. مجله  تایم در سال ۲۰۱۶ او را یکی از ۱۰۰ نفر از تاثیرگزارترین اشخاص جهان معرفی کرد.  تا مه  ۲۰۱۹، فیلم‌هایش بیش از ۹٫۸ میلیارد دلار در گیشه  جهانی فروش داشته‌ است.

البا در فیلم‌های گانگستر آمریکایی  ۲۰۰۷  و پرومتئوس  ۲۰۱۲  از ریدلی اسکات حضور داشته‌است. اولین نقش بازیگری البا در کرایم‌واچ بود که داستانش درباره  اظهارنظر درباره  قتل بود. در ۱۹۹۴ او در درامای کودکانه بی‌بی‌سی که بند خیابان چکمه‌ای نام داشت بازی کرد.

 

افسانه‌های ژانر جنایی

 

۱-جرمی برت (شرلوک هولمز)

جِرِمی برِت با نامِ اصلی پیتر جِرمی ویلیام هاگینز، زاده  ۳ نوامبر ۱۹۳۳ ، بازیگر انگلیسی بود که به خاطر بازی در نقش به‌یادماندنی کاراگاه شرلوک هولمز در سری تلویزیونی ماجراهای شرلوک هولمز ساخت بریتانیا معروف است. او به خاطر بازی درخشان در این نقش لقب بهترین شرلوک هلمز تاریخ را از آن خود کرد.

برت در مدرسه مرکزی گفتار و نمایش در لندن بازیگری را آموخت. آغاز حرفه‌ای کار او در تئاتر کتابخانه در شهر منچستر در سال ۱۹۵۴ بود، و اولین نمایش روی صحنه  او با شرکت اولد ویک بود. در نقش جیمز باند در سریال «در دستگاه امنیتی علیاحضرت» تا قبل از اینکه شون کانری سریال را متوقف کند، بازی کرد، اما در ادامه نقش جیمز باند به جرج لازنبی داده شد. شرکت در تست انتخاب هنرپیشه ۰۰۷ در «زندگی کن و بگذار بمیرد» هم ناموفق بود و بالاخره راجر مور به عنوان بازیگر انتخاب شد.

در ۲۴ مه ۱۹۵۹، بِرِت با آنا مسی دختر ریموند مسی ازدواج کرد. پسر آن‌ها دیوید هاگینز در ۱۹۵۹ متولد شد و هم‌اکنون او یک کاریکاتوریست و تصویرگر و داستان‌نویس بریتانیایی است. برت و مسی در ۲۲ نوامبر ۱۹۶۲ از یکدیگر جدا شدند. سرانجام در سن ۶۱ سالگی در ۱۲ سپتامبر ۱۹۹۵ درگذشت.

۲-دیوید سوشی (هرکول پوآرو)

سِـر دیوید کورتنی سوشِـی، بازیگر بریتانیایی تئاتر، سینما و تلویزیون و دارای نشان «فرمانده  والامقام امپراتوری بریتانیا» است.  او نقش ادوارد تلر را در مجموعه  تلویزیونی اوپنهایمر ایفا نمود و جایزه  انجمن سلطنتی تلویزیون و اتحادیه  مطبوعاتی صدا و سیما را بابت هنرنمایی در سریال راه و رسم زندگی ماا دریافت نمود. از جمله معروف‌ترین کارهای وی، ایفای نقش هرکول پوآرو در سریال پوآرو از ۱۹۸۹ تا ۲۰۱۳ است که برای او شهرت بین‌المللی را به ارمغان آورد و در سال ۱۹۹۱ نامزدِ دریافت جایزه  بَـفتا شد.

دیوید سوشی در سال ۱۹۸۸ در آخرین قسمت مجموعه تلویزیونی داستان‌های باورنکردنی نیز ظاهر شد. او در قسمتِ «زمانی برای مُردن» در نقش «ایو دروآر» ، یک مرد فاسق شیاد، بازی کرد.

در سال ۱۹۸۹ وی نقش اصلی سریال پوآرو هنرنمایی نمود. در سال ۲۰۰۱ او نقش اصلی سریال راه و رسم زندگی ما به کارگردانی دیوید ییتس را به عهده گرفت.

در نوامبر ۲۰۱۱، سوشی و شبکه  آی‌تی‌وی اعلام کردند که وی بازی در نقش پوآرو را در مجموعه رمان‌های پوآرو، با ایفای نقش در فصل سیزدهم و آخر پوآرو پایان می‌دهد.

سوشی در نقش هرکول پوآرو در تمامی رمان‌ها و داستان‌های آگاتا کریستی که این شخصیت در آنها وجود داشت، بازی کرد. در اوت ۲۰۱۴، سوشی یکی از ۲۰۰ چهره  معروفی بود که در نامه‌ای به گاردین، ابراز امیدواری کرد که ساکنان اسکاتلند در همه‌پرسی استقلال اسکاتلند، رأی به ماندن آن کشور به عنوان بخشی از بریتانیا بدهند.

 

پیشگامان ژانر وسترن

 

۱-جان وین

ماریون میچل موریسون متولد ۱۹۰۷ که بیش‌تر با نام هُنَریِ جان وین  شناخته می‌شود، بازیگر، کارگردان و تهیه‌کننده  آمریکایی بود. او در سال ۱۹۶۹ به خاطر بازی در فیلم شجاعت واقعی برنده  جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.

جان وین در کالیفرنیا بزرگ شد و با کسب بورس ورزشی به دانشگاه کالیفرنیای جنوبی رفت. در تعطیلات تابستان کارگر استودیوی فوکس شد و خیلی زود توانست رابطه‌ای صمیمی با جان فورد که نقشی تعیین‌کننده در آینده جان وین به عنوان ستاره داشت، برقرار کند. جان وین که در ابتدای فعالیت بازیگری از نام دوک موریسن استفاده می‌کرد، از جمله هنرپیشه‌های مشهور سینمای وسترن آمریکا به‌شمار می‌آید.

جان وین با بازی در فیلم‌های حماسی جان فورد مانند قلعه آپاچی، ریو گرانده، در جستجوی خواهر، دختری با روبان زرد، آخرین فرمان، مردی که لیبرتی والانس را کشت و سواره نظام شهرت زیادی کسب کرد و در آمریکا به یک ستاره تبدیل شد.

وی در سال ۱۹۲۶ یعنی در زمان سینمای صامت وارد عرصه بازیگری شد و در ۱۹۲۸ نقش‌های کوتاهی در فیلم‌های فورد و دیگر کارگردان‌ها ایفا کرد و در دوران بازیگری خود در ۱۷۰ فیلم نقش‌آفرینی کرد. در سال ۱۹۶۹ با فیلم  شجاعت واقعی  موفق به دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد شد. جان وین در سال ۱۹۷۹ و در سن ۷۲ سالگی بر اثر سرطان در لس‌آنجلس درگذشت.

 

۲-کلینت ایستوود

کلینتون ایستوود جونیور، زاده  ۳۱ مه ۱۹۳۰  بازیگر، کارگردان فیلم، آهنگساز و تهیه‌کننده آمریکایی است. ایستوود شهرت جهانیش را با بازی در فیلم‌های سه‌گانه  دلار، به نام‌های به خاطر یک مشت دلار، به خاطر چند دلار بیش‌تر و خوب بد زشت اثر کارگردان ایتالیایی، سرجو لئونه کسب کرده‌است.

ایستوود علاوه بر کارگردانی، در عمده فیلم‌های خودش به‌عنوان بازیگر نیز ظاهر شده‌است. از سال ۱۹۶۷ کلینت ایستوود مالک شرکت تهیه  فیلم خود به نام مالپاسو پروداکشنز است و تقریباً همه  فیلم‌های آمریکایی‌اش به جز چهار عدد، همگی از محصولات این کمپانی هستند. وی همچنین از پنج زن، صاحب هفت فرزند است؛ درحالی‌که رسماً فقط دو بار ازدواج کرده‌است.

 

سخن پایانی

مفهوم ژانر، برگرفته از کلمه‌ای فرانسوی به معنای «نوع»، «دسته» و مشتق از واژه  لاتین genus است. تا پیش از قرن بیستم نام‌های ژانری به عنوان رده‌هایی عام برای تنظیم و دسته‌بندی شمار زیادی از متون، کاربرد گسترده‌ای داشتند. به‌ویژه این مفهوم نقش مهمی در طبقه‌بندی و ارزش‌گذاری ادبیات ایفا کرده بود. در بررسی‌های ادبی، اصطلاح ژانر به اشکال مختلف به کار می‌رود تا به تمایزهای میان انواع متن اشاره کند.

ژانر معمولاً عبارت مبهمی است که هیچ مرز مشخصی ندارد. خیلی از کارها در یک ژانر نمی‌گنجند و ترکیبی از چندین ژانر هستند. بر این اساس رابرت استم در کتاب نظریه  فیلم خود ذکر می‌کند که بیش‌تر از آن که ژانر مفهومی موجود باشد تنها ساخته و پرداخته  منتقدین است.

بسیاری از ژانرها بر اساس مخاطبین و منشوراتی که از آن‌ها حمایت می‌کنند مثل نشریات و سایت‌ها، ساخته شده‌اند. تقسیم‌بندی فیلم به ژانر تقریباً ناموفق بوده ‌است. بر همین اساس می‌توان گفت که ژانربندی فیلم برای اماکن فروش فیلم، نقد فیلم و بازار مصرف مناسب هستند.

ژانر یک متن کامل نشده‌ است که در چندین فیلم و بر اساس انتظارات برآورده نشده  بینندگان بر پایه  یک تصویر پیوسته و گسسته، شبیه به رنگین کمان، دریافت می‌شود و زمینه  انتقالی هم دارد اما عینیت و جسمانیت ندارد.

 

منابع و ماخذ

۱- مجله  همشهری جوان، شماره ۱۴۳ مقاله  مربوط به پوآرو

۲-همشهری آنلاین – محمد ملاحسینی و مهدی تهرانی

۳-  ” پلیس لندن” اثر “کونن دویل”  ترجمه عبدالحسین میرزا مؤید الدوله  ،سال ۱۲۸۳ شمسی

۴-” کتاب “شرلوک هولمز در ایران و عثمانی” ترجمه میراسماعیل موسوی عبداللّه زاده  ،سال۱۳۲۳ در تهران
۵-مقدمه ی کتاب مجموعه ساعت فاجعه۱، دکتر حسن خزائل، نشر دبیر.

۶-آندره بازن در (مقاله ) وسترن: ترجمه: علیرضا مجیدی   فارابی , پاییز ۱۳۸۷

۷-  کلینت ایستوود . همشهری انلاین. ۱ آبان ۱۳۸۷

۸-گونه سینمایی، لحن، و نظام ارزشی. علیرضا کاوه.

 

*وکیل دادگستری و دکترای حقوق

  • نویسنده : حسن درخشیده