تیترما- دکتر علی خوشهچین / تاریخ داستاننویسی در ایران به شکلهای مختلف آن، اعم از قصه و حکایت، داستان کوتاه و… به سدههای گذشته برمیگردد. داستاننویسی و ادبیات داستانی امروز را میتوان ادامهی ادبیات داستانی گذشته دانست، اگرچه تئوریها و سبکهای جدیدی در دهههای گذشته، وارد ادبیات ما شده که به داستاننویسی فارسی چه به شکل کوتاه، و چه رمان، تأثیر بسیار گذاشته است. ادبیات داستانی معاصر ایران همواره عرصهی حضور جریانها و تجربههای گوناگون و گاه ناهمگون بوده است.
ظهور زنان داستاننویس در عرصهی ادبیات کشور تقریبا به اواخر دههی سی برمیگردد؛ اما دگرگونیهای فرهنگی صورت گرفته در ایران پس از انقلاب، جلوهی تازهای از حضور زنان در این عرصه را رقم زده، به گونهای که آثار پرشماری از آنان طی سالهای اخیر به چاپ رسیده است.
داستان کوتاه، گونهای از ادبیات داستانی است که نسبت به رمان یا داستان بلند، حجم بسیار کمتری دارد. این نوع از داستان به شکل و الگوی امروزی در قرن نوزدهم ظهور کرد. با گذشت زمان، داستان کوتاه تنوع و تکامل بسیاری یافت و انواع گوناگونی از آن بهوجود آمد. داستان کوتاه را به مفهوم عام آن میتوان چنین تعریف کرد:
«روایتی منثور از باز آفرینی وقایعی دربارهی اشخاص به گونهای که ایجاد کنندهی انتظار و صمیمیت باشد.»
همچنین میتوان گفت داستان کوتاه اثری است که نویسنده به یاری یک طرح منظم و منسجم، شخصیتی اصلی را در یک واقعهی مهم نشان میدهد و این اثر، بر روی هم تاثیری واحد را القا میکند و نویسنده برشی از زندگی یا حوادث را مطرح مینماید که بتوان در یک نشست نیم ساعته تا دو ساعته آن را خواند.
کوتاه دربارهی نویسنده
سوسن پیلهور متولد سال ۱۳۴۰ رشت است. اولین اثر او مجموعهی داستان کوتاه «پروازهای عاشقانه» است که در سال ۱۴۰۱ توسط انتشارات سپیدقلم انزلی به چاپ رسیده است. او با آنکه نوشتن را دیر زمانی نیست که آغاز کرده است، اما تلاش کرده تا در آفرینش داستانهایش ساختار تازهای را با به کارگیری زاویهی دید جدید و شکستن فاصلهی نویسنده با راوی ایجاد کند. او از نویسندگانی است که توانسته است برخی ماجراهای شخصی خود را با ذوقی طبیعی و احساساتی قوی و ناب در تار و پود جملات بازگو کند.
پیلهور نویسندهی پرکاری نیست، اما از تجربههای فراموش شده مینویسد و گاهی تجربههای زندگی خودش را در قالبی احساسی، به نمایش میگذارد و با نثری شاعرانه به آفرینش داستان میپردازد. سوژهی او از میان عشقها و رنجهای انسانی انتخاب میشود و گاهی قصهی زنان و مردانی است که زمانی امنیت خاطری دست پیدا میکنند، ایثار کنند و در معنویت پناهگاهی جستوجو می کنند.
تحلیلی بر کتاب «پرواز های عاشقانه»
مجموعه داستان «پروازهای عاشقانه» از ۹ داستان کوتاه به نام های «آرزوی مریم، بانو، جغد دانا، حنا، داستان علی و آرزوی بزرگش، ریحان، عشق نافرجام، کاش پول نوشابه را داده بودم، گلنار، گل های صورتی و نبات شکل گرفته است.
به جز داستان «جغد دانا» که محتوایی قصه مانند دارد و حکایت کوتاهی از حیوانات یک جنگل است، بیشتر داستانهای این مجموعه، روایت و رویدادهای ملموس زندگی انسانهایی است که در اطرافمان مشاهده میکنیم. پیلهور با درایت خاصی تلاش کرده است که رخدادهای داستانهایش را کاملا محسوس و دست یافتنی انتخاب کند و تصویرسازیها و گفتوگوها کاملا به سادگی و صراحت بیان گردد.
از نظر فرم داستانها باید اشاره کرد که خانم پیلهور، در به کاربردن واژگان، چندان صرفهجویی انجام نداده است. به نحوی که تمام حالات شخصیتهای داستان هایش را با تمام جزییات عموما برای مخاطب، توصیف میکند. او مقدمه و میانه و فرجام داستانهایش را بسیار شفاف و ساده نوشته و فرم و ساختار روان و شیوایی را انتخاب کرده است. این شفّافیت به مخاطب کمک بسیاری میکند که درک و دریافت بهتری نسبت به اثر پیدا کند و با انگیزهی بیشتری دنبالش کند. بنابراین هر کدام از داستانها برشی از زندگی هستند، برشی که از جایی شروع میشوند و در جایی به پایان میرسند.
از نظر شیوه روایتگری نیز باید گفت که بیشتر داستانهای این کتاب از شیوهی روایت اول شخص یا منِ راوی، استفاده شده است. در این داستانها، راوی خود یکی از شخصیتهای داستان است. نویسنده در پشت سر راوی خود را پنهان کرده و توسط راوی، داستان را پیش میبرد و سعی میکند ردپایی از خودش در داستان به جا نگذارد. پس راوی، پیرنگ داستان را با فرم «من»، یا اوقاتی به صورت جمع «ما» نشان میدهد. اگرچه گاهی نیز گفتوگوهایی توسط شخصیتهای داستان انجام میشود.
از نظر محتوایی نیز باید اشاره کرد که بسیاری از داستانهای این مجموعه، ناراحتیها و گرفتاریها و مسائل اجتماعی و احساسی است که در زندگی بسیاری از آدمها اتفاق میافتد. گاه در این داستانها راوی با سفری ذهنی به گذشته، رنجهای انباشته شدهی زنان و مردان را به خاطر میآورد و چالشهایی را نیز در ذهن مخاطب به وجود میآورد. به هرشکل گفتوگوهایی که بین شخصیتهای داستانها رخ میدهد و گفتمانی که راوی، روایت میکند، محتوای داستانها را شکل میدهد.
فرار از وضع موجود، پناه بردن به دلخوشیهایی برای ادامهی زندگی، ترس از تنهایی و مرگ و نداشتن قدرت کافی برای تغییر سرنوشت، انتخابهای اجباری، التماس، گریه، بیماری، از درونمایههای اکثر داستانهای این مجموعه میباشند.
همچنین استفاده از موضوعات ساده و گاه تکراری زندگی و تبدیل آنها به ماجراهایی تاثیر گذار، به کار گیری نوع بیان ساده، نثر گویا و تا حدی بدون زوائد و از همه مهمتر انتقال دقیق احساسات و هیجانات زندگی و گاهی حتی زنده و واقعی جلوه دادنِ گفتوگوها از ویژگیهای دیگر داستانهای سوسن پیله ور است. گاهی نیز نویسنده تلاش میکند در نوشتههای خود، شناختی درونی و هنرمندانه از فضای عاطفی و اجتماعی شخصیتهای داستانهایش را به مخاطب ارائه دهد.
از نظر شخصیتپردازی نیز باید اشاره داشت که پیلهور در ساختار شخصیتها و پردازش آنها و حتی انتخاب اسامی قهرمانان داستان بسیار ملموس و خوب عمل کرده است. توصیفات مستقیم شخصیتها و استفاده از نحوهی بیان رفتارها و گفتوگوهای آن ها از شاخصههای دیگر این اثر است.
به هر صورت این کتاب به عنوان تجربهی آغازین در مسیر داستاننویسی سوسن پیلهور، میتواند نقطهی عطف و سکوی پروازی برای آثار برجستهتر و شایستهتر باشد.
*تیتر از سردبیر است
دکتر علی خوشه چین. بهمن ۱۴۰۱
- نویسنده : دکتر علی خوشه چین
- منبع خبر : اختصاصی