معضل فاضلاب، زبالهی لاهیجان و پویش باتری
محیط زیست لاهیجان در گفتوگو با محبوبه امینپور
گفتوگو: سیدمرتضی میرحسینی
اشاره: نگرانیهای زیستمحیطی ما لاهیجانیها، یکی دو تا نیست و با انبوهی از مشکلات و معضلات و مسائل حلنشده در این حوزه مواجهایم. برخی از این مسائل را در گفتوشنود با «محبوبه امینپور» از فعالان اجتماعی که در این حوزه از چهرههای آشنای لاهیجان است؛ بررسی کردهایم.
برای آغاز گفتوگویمان، تصویری از وضعیت عمومی محیط زیست شهرستان لاهیجان ارائه کنید.
لاهیجان گسترهی وسیعی از کوه تا دریا را شامل میشود، به همین دلیل دارای تنوع زیستی بسیار بالایی است. وجود بیش از ۵۰ تالاب کوچک و بزرگ، زمینهساز حضور انواع پرندگان مهاجر در تالابهای این شهرستان است، مثل تالاب بینالمللی امیر کلایه که از مهمترین این تالابهاست و سالانه میزبان انواع پرندگان مهاجر است.
در مناطق کوهستانی این شهرستان نیز پرندگانی چون قرقاول وجود دارد و در کنارآن گزارشهایی از حضور پلنگ و خرس در برخی زیستگاهها به گوش میرسد. اما اینها روی مثبت محیط زیست لاهیجان است و صد البته وسعت وگستردگی شهرستان، محیط زیست آن را شکننده کرده است. از آلودگی رودخانهی لاهیجان گرفته تا جایگاه دفن زباله در تموشل، مدیریت نامناسب پسماند، آلودگی ناشی از شهرک صنعتی، صید و شکار، فاضلاب شهری و…
اگر موافق باشید دربارهی تک تک چالشهایی که فهرست کردید بحث کنیم. اول از زباله و جایگاه دفن زباله تموشل شروع کنیم. نظرتان دراین خصوص چیست؟
بهتراست که پسماند را از جایگاه دفن زباله تفکیک کنیم. اول پسماند: یکی از مشکلاتی که در حوزهی لاهیجان با آن مواجه هستیم، مسئلهی پسماند است که من تمایل دارم آن را به دو بخش شهری و روستایی تقسیم کنم.
دربخش زبالهی شهری، مهمترین چالش ما عدم تفکیک زباله است. هرچند در بخش روستایی نیزاین مشکل وجود دارد، اما با وجود تعهدات و ضرورت تفکیک زباله، متاسفانه در بخش لاهیجان و رودبنه تاکنون پیمانکاری برای این کار انتخاب نشده و در کنار آن آموزش لازم صورت نگرفته است.
ببخشید خانم امینپور که صحبتتان را قطع میکنم، اما چندی پیش شما اقدام به عقد تفاهمنامهای در مورد آموزش تفکیک پسماند با شهرداری لاهیجان کرده بودید و بعد تقریباً ناگهانی این تفاهمنامه را، آنهم به شکل یکجانبه لغو کردید. میتوانید در این خصوص هم توضیح بدهید؟
تفاهمنامه مذکور در خصوص آموزش تفکیک زباله بود و قرار نبود سمنها، پیمانکار تفکیک زباله باشند. در همان مقطع کارگروه پسماند شهرستان لاهیجان، شهرداریهای لاهیجان و رودبنه را مکلف به انتخاب پیمانکاری در این زمینه کرده بود و شهرداری لاهیجان طی نامهای به محیط زیست که به نظر ما صحیح نبود، چنان جلوه داد که این تفاهمنامه آموزشی در حقیقت قرارداد پیمانکاری است.
یعنی شما احساس میکنید در زمینهی پسماند نیاز به آموزش نیست؟
چرا اتفاقاً قبل از تفکیک باید این کار صورت بگیرد، کما اینکه ما درهمین مدت بر اساس تفاهمنامههایی که با آموزش و پرورش لاهیجان و رودبنه داریم، در قالب برنامه یشاد چندین محتوا با همین عنوان تولید و منتشر کردیم. علاوه بر این کماکان آمادگی آموزش زیستمحیطی در راستای اهداف سازمانهای مردم نهاد را داریم.
اما برگردیم به بحث اصلی زباله؛ عملا و تا امروز فقط در کل شهرستان لاهیجان، زباله جمعآوری و دفن میگردد و تفکیکی هم اگر صورت بگیرد بسیار ناقص و ناچیز است. با انجام تفکیک درست و اصولی، غیر از اینکه خیلی از پسماندها میتوانند دوباره به چرخهی تولید یا طبیعت برگردند، با کاهش حجم پسماند، ورودی زبالهی ما به جایگاه دفن زباله تموشل کمتر خواهد شد. اما همانگونه که قبلاً عرض کردم زبالهی شهری و روستایی دو مقولهی جداگانه است.
اول اینکه مدیریت شهری یکپارچه است و حداقل مشخص است که متولی پسماند چه کسی است، اما در روستاها با پیچیدگی همراه هستیم. در داخل طرح هادی متولی پسماند، دهیاری است و قاعدتا باید حداقل تمام تلاش را صرف کاهش حداقل پسماند تَرنماید، که عملاً چنین چیزی در روستاها مشاهده نمیشود.
در روستاها یک مسئلهی دیگر داریم و آن اینکه متولی پسماند خارج از طرح هادی بخشداری است که عملاً حداقل بخشداریهای لاهیجان و رودبنه در دو سال اخیر در این بخش نقش کمرنگی داشتهاند که امیدواریم با تغییر مدیریتهای بخشداری رودبنه و مرکزی، رویکردها هم به مسئلهی پسماند عوض شود. اتفاقاً یکی از دغدغههای اصلی من و بسیاری از دوستان همین زبالهی روستایی است که به صورت مفصل به آن خواهیم پرداخت.
اما جایگاه دفن زباله تموشل؛ که مشکل سی سالهی لاهیجان است و اخیرا شهرداری لاهیجان با استفاده از اعتبارات سفر رییسجمهور به لاهیجان، درصدد ساماندهی جایگاه دفن زباله است. با توجه به بررسیهای صورت گرفته، این پروژه در مراحل اولیهی اجراییست و با توجه به اینکه هنوز در مورد تحویل زمین از سوی منابع طبیعی اقدامی صورت نگرفته، قطعا با توجه به نظر مشاور پروژه تغییراتی در اجرا رخ خواهد داد. در حال حاضر با توجه به اجرای پروژه، همهی شیرابه جایگاه دفن زباله وارد طبیعت میشود و اگر هرچه زودتر به نقطهی مطلوبتری نرسد، آلودگی ناشی از شیرابه زیادتر خواهد شد. البته حتی اگر پروژه مفروض به نتیجه برسد و در اجرا با مشکل مواجه نشود، با توجه به ادعای مشاور پروژهی ساماندهی جایگاه دفن زباله، جایگاه موجود نهایتا دو تا سه سال ظرفیت پذیرش زباله را خواهد داشت و قاعدتا از الان مدیریت شهری باید به دنبال لندفیل جدید باشد که سمنهای لاهیجان در این خصوص مکاتبهای با فرماندار شهرستان لاهیجان داشتهاند.
آلودگی رودخانهی لاهیجان را نیز یکی معضلات زیست محیطی لاهیجان دانستید؛ در این خصوص نظرتان چیست؟
با توسعه شهری و افزایش شهرنشینی، رودخانهای که زمانی به زلال بودن آبش مشهور بود و محلی برای شنا و ماهیگیری مردم بومی منطقه به شمار میآمد، تبدیل به کانال حمل فاضلاب روباز شهری شده است. در بخش غربی شهرلاهیجان، اصولا سیستم مدرن انتقال فاضلاب وجود ندارد و همهی فاضلاب شهری به واسطهی شبکههای سنتی انتقال فاضلاب که در طی چند دهه اخیر احداث شده است به رودخانه متصل میشود. در سال جاری و در پی فشارهای افکار عمومی، آب و فاضلاب اقدام به احداث پمپاژ و شبکهی انتقال فاضلاب در بخش شمالی شهر نموده و بخشی از فاضلاب را که قبلا به کانال آببر نخجیرکلایه وارد میشد، به تصفیهخانهی فاضلاب شهر انتقال داده و البته با این اقدام هنوز مشکل کانال نخجیرکلایه حل نشده؛ چون در برخی نقاط هنوز فاضلاب وارد کانال مذکور میشود و این جدای از زیرگذری است که بخشی از فاضلاب را به سمت مزارع و رودخانه لاهیجان میبرد. عملا با این پروژه میزان ۱۰ هزار متر مکعب فاضلاب شهری به صورت روزانه به تصفیهخانهی فاضلاب شهر انتقال داده میشود. این در شرایطی است که بر اساس مطالعات اولیه قرار بوده تصفیهخانهی فاضلاب شهر با توجه به جمعیت شهری به ظرفیت ۲۴ هزار متر مکعب در روز برسد. با یک حساب سرانگشتی و نگاه کاملاً خوشبینانه میتوان گفت که حدودا ۱۴ هزار متر مکعب فاضلاب شهری وارد رودخانه لاهیجان و سایر نهرها میشود.
پس این طرح ساماندهی لاهیجان رودخانه چه مشکلی از رودخانه لاهیجان را حل خواهد کرد؟
متاسفانه این پروژه به درستی برای مردم توضیح داده نشده است. پروژهی مذکور در اصل دیوارسازی درحاشیهی رودخانه برای جلوگیری از ریزش حاشیهی جاده است و گویا قرار است مجدداً فاضلاب دوباره از همان نقاط قبلی به داخل رودخانه سرریز شود. ای کاش این بودجه به جای دیوارسازی به احداث شبکهی انتقال فاضلاب در بخش غربی شهر اختصاص مییافت و شهرداری با اعتبارات خود اقدام به دیوارسازی میکرد. قاعدتا اتصال مجدد فاضلاب از حد فاصل دیوارهی احداث شده از لحاظ زیستمحیطی صد درصد اشکال دارد و انجمنهای محیط زیستی امیدوارند نهادهایی مثل محیط زیست و شهرداری در مقابل این اقدام واکنش نشان دهند. این نکته را هم متذکر شوم که حتی اگر همین فردا شبکه انتقال فاضلاب شهر لاهیجان کامل شود، دیگر تصفیهخانهی فاضلاب شهر ظرفیت پذیرش فاضلاب جدیدی را ندارد. اما متاسفانه اخیرا کارگروه پسماند مصوب کرده فاضلاب شهر رودبنه نیز به تصفیهخانه لاهیجان انتقال یابد. تا زمانی که فاز دوم تصفیهخانه (که طراحی شده) اجرایی نشود انتقال فاضلاب از رودبنه منطقی به نظر نمیرسد.
در مورد شهرک صنعتی نیز اخیرا سمنها به دادستان نامهای نوشتند. موضوع آلودگی خروجی شهرک چیست؟
با احداث شهرک صنعتی لاهیجان یکی از دغدغههای مردم منطقه آلودگی ناشی از خروجی فاضلاب آن بود که بارها اعتراض مردم را همراه داشت. اما هر ساله با شروع فصل کشاورزی مجددا شاهد ورود فاضلاب شهرک صنعتی به نهرهای کشاورزی هستیم. در همین راستا دهیاران روستاهای منطقه و سمنها طی نامههایی جداگانه از دادستان لاهیجان درخواست رسیدگی به مسئله را مطرح و تا جایی که میدانم پروندهی مدیریت شهرک در حوزهی قضایی لاهیجان در حال بررسی است.
به نظر میرسد که حتی با احداث فاز دوم تصفیهخانهی شهرک صنعتی مشکل مردم روستاهای پایین دست شهرک به راحتی حل نخواهد شد. اشکال اصلی اینجاست که شهرک صنعتی قدرت اجرایی و قانونی برخورد با صنایع متخلف را ندارد و متاسفانه محیط زیست طی یک تفاهمنامه غیراصولی، بخشی از وظایف قانونی و حاکمیتی خود را به شرکت شهرکهای صنعتی سپرده وهیچ شرکتی به اخطارهای مدیریت شهرک توجه نمیکند. اگر کارخانهها فاقد پیشتصفیه باشند، بهترین تصفیهخانه هم به راحتی از دور خارج میشود و درواقع احداث تصفیهخانه، مصداق بارز آب در هاون کوبیدن خواهد شد.
اخیرا شاهد شکلگیری پویشی موسوم به پویش باتری بودیم. این پویش چیست و چرا شکل گرفت؟
باتریها از جمله پسماندهای خیلی خطرناکی هستند که به دلیل حجم کم و اقتصادی نبودن، تفکیک نشده و به مراکز دفن ارسال میشوند. باتریها به دلیل داشتن فلزات سنگین و سمی بودن، تهدیدی جدی برای سلامت جانداران و انسان هستند و چون فلزات سنگین از بدن موجودات زنده دفع نمیشوند با تجمع در بدن آنها، میتوانند تاثیرات دایمی بر سلامتشان داشته باشند. باتوجه به غیراقتصادی بودن جمعآوری باتری، نیازمند حضور مردم در این حرکت محیطزیستی بودیم و هستیم تا به مرور، این پویش جایگاه خود را در جامعه پیدا کند و باتری وارد چرخه بازیافت شود. انجمنهای محیط زیستی شهرستان لاهیجان در یک طرح هماهنگ با همکاری یک موسسهی خیریه و با همیاری فعالان محیطزیستی شهرستان، اقدام به راهاندازی پویش جمعآوری انواع باتریهای خانگی و ارایه به یک شرکت بازیافتی کردند که برای اولین بار در ایران و شهرستان لاهیجان شروع شد.
همچنین تمامی منافع مالی این کار در لاهیجان و در برای اهداف خیر هزینه خواهد شد. یکی دیگر از اهداف این پویش، توجه مردم به پسماندهای خطرناک و تفکیک از مبدا است، کاری که بدون جلب مشارکت مردم امکانپذیر نبود و نیست. این پویش از ایده تا شکلگیری و عملیاتی شدن، یک کار گروهی بود که همهی انجمنهای محیطزیستی لاهیجان در مورد آن توافق داشتند و با همکاری هم آن را به یک پویش مردمی تبدیل و عملیاتی کردند. شرط دوام و موفقیت این پویش، مشارکت داوطلبان است.
در پایان بد نیست به یک مسئلهی فرعی اما پررنگ هم بپردازیم. به نظر میرسد بسیاری از کسانی که ادعای فعالیتهای اجتماعی دارند، معمولاً دیر یا زود از اندک اعتباری که با برچسب «فعال اجتماعی» کسب کردهاند برای پیشبرد اهداف دیگری بهره میگیرند و کمشمارند افرادی که صادقانه، بدون اهداف شخصی در این مسیر گام برمیدارند. شما با این حرف موافقاید؟
این یک واقعیت تلخ است، که متاسفانه فقط معطوف به یک تفکر نیست. ما میتوانیم مثالهای زیادی در این مورد را در سطح کلان کشوری بیان کنیم و در اطراف خودمان نیز افراد زیادی را بیابیم که با هدفی خاص وارد فعالیتهای اجتماعی میشوند. اما کشورهایی را میشناسم که یک نفر در دو یا سه سمن فعال است، فارغ از اینکه به دنبال نام و بعداً نانی از این فعالیت باشد. شاید تبدیل شدن این اتفاق به یک روند در کشور ما، ناشی از آموزش غلط و نامناسب باشد. یک فعال اجتماعی که در حوزهی خیریه کار میکند، قطعا باید آموزش ببیند که از فرصتهای پیش آمده برای کمک به نیازمندان استفاده نماید. یا یک فعال محیطزیستی باید در راستای اهداف فعالیت خود متمرکز بر وقایع زیست محیطی باشد، که متاسفانه در بسیاری از موارد اینگونه نیست و افراد برای اهداف شخصی به این مسائل ورود میکنند. البته یکی دیگر از دلایل این اقدام، بیبرنامه بودن فضای سیاسی کشور است که هر کسی به خود اجازه میدهد با کسب اعتبار در حوزه اجتماعی برای رسیدن به قدرت میانبر بزند. در سیاست باید مشق کرد و استخوان ترکاند، اما در کشور ما چون مسیر رشد سیاسی هموار نیست و اصولا حزب و نتیجتا تحزبگرایی نداریم، خیلی از فرصتطلبان از این موقعیت استفاده میکنند.
گفتوشنود: مرتضی میرحسینی
*- تیتر اصلی از سردبیر «تیترما» است
- منبع خبر : اختصاصی