امید به کدام تدبیر؟!
امید به کدام تدبیر؟!
همان مدیرانی که پیش‌تر مدعی بودند دیگران درخواست استفاده از تجربیات‌شان را دارند، این‌بار در فراری رو به جلو، روبه‌روی مجری تلویزیون می‌نشینند و با گفته‌های‌شان افکارعمومی را به سخره می‌گیرند و در پاسخ پرسش مجری می‌گویند «نمی‌توانیم مسببین این معضلات را معرفی کنیم» و بی‌مسماتر از آن، این‌که فوندانسیون ساختمانی را نشان می‌دهند که در مرحله‌ی بتن‌ریزی است و می‌گویند قرار است این‌جا واکسن کرونا بسازیم!

دوهفته‌نامه‌ی خردورز – افشین معشوری / علی‌القاعده نخستین شماره‌ی هر نشریه پس از تعطیلات نوروزی می‌باید پر باشد از بهار، از گل، از شکوفه و غنچه، و این یعنی که سال نو شده است، زمین سبز می‌شود و نوید رشد می‌دهد.

اما شوربختانه این دومین نوروز است که این آب‌وخاک -به سبب آن‌چه جهان کنونی ما را زیر یوغ خود کشیده است- بی‌آن‌که نشانی از رشد و رویش در جامعه به چشم بیاید؛ سال آغاز می‌شود و نشانی از طراوت اجتماعی دیده نمی‌شود.

افشین معشوری

این درست که جهان دارد زیر بار سنگین «ویروس کرونا» خم می‌شود و تبعات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حتی فرهنگی و ورزشی بسیاری را بر ملت‌ها تحمیل کرده است و باز؛ این درست که احتمالا در تمام جهان سیاست‌مداران همه‌ی آن‌چه حقیقت است را برای شهروندان‌شان برملا نمی‌کنند؛ اما در ۱۵ ماه پشت سر دولت‌مردان ایرانی چنان بلبشویی از اطلاعات درست و نادرست را به خورد خلایق داده‌اند که به‌سختی می‌توان راست را از ناراست و به تعبیری سره از ناسره را تشخیص داد.

از یک سو اعلام می‌شود در مبارزه با کووید۱۹ آن‌قدر موفق بوده‌ایم که دیگر کشورها خواستار استفاده از تجربیات‌مان هستند و درهای استان‌ها را باز می‌گذارند تا مسافران-که حرجی بر آن‌ها نیست- در تعطیلات نوروزی به سایر استان‌ها و به ویژه سه استان شمالی و استان‌های جنوبی مقصد هجوم ببرند و اسف‌ناک این‌که ویروس را –دانسته و نادانسته- با خود به این سو و آن‌سو حمل کنند و از سوی دیگر؛ همان مدیرانی که پیش‌تر مدعی بودند دیگران درخواست استفاده از تجربیات‌شان را دارند، این‌بار در فراری رو به جلو، روبه‌روی مجری تلویزیون می‌نشینند و با گفته‌های‌شان افکارعمومی را به سخره می‌گیرند و در پاسخ پرسش مجری می‌گویند «نمی‌توانیم مسببین این معضلات را معرفی کنیم» و بی‌مسماتر از آن، این‌که فوندانسیون ساختمانی را نشان می‌دهند که در مرحله‌ی بتن‌ریزی است و می‌گویند قرار است این‌جا واکسن کرونا بسازیم!

در دیگر سو؛ در استان‌های مقصد مسافران، مردمی که –اغلب- در تعطیلات سعی کردند در خانه‌های‌شان بمانند و به قطع این زنجیره کمک کنند، حالا دوباره متضرر شده‌اند و به عنوان نمونه دو شهر «لاهیجان و لنگرود» در «گیلان» تاوان این «بی‌تدبیری مسئولین» را با افزایش بیماران بستری در بیمارستان‌های شهر و استان می‌دهند.

با این حال، این پایان ماجرا نیست و به همه‌ی مشکلات گذشته معضلات تازه‌یی نیز افزوده شده است. هنگامی که این یادداشت نوشته می‌شود، چند روزی است که «شهروندان لنگرودی» اعتراض‌های‌شان به کم‌بود امکانات در «بیمارستان شهید حسین‌پور» این شهر را در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های استان جار زده‌اند و «بیمارستان پیروز لاهیجان» نیز دچار کم‌بودهایی است که دست یاری به سوی شهروندان دراز کرده است، تا جایی که «دکتر بهمن مشفقی» پزشک متعهد لاهیجانی در صفحه‌ی شخصی‌اش نوشته است:

«در اطلاعیه‌ای که امروز از سوی مدیریت بیمارستان دکتر پیروز به اینجانب  رسیده است، به لزوم جاگذاری و راه انداختن «دستگاه اکسیژن‌ساز» که از دانشگاه علوم پزشکی گیلان دریافت نموده است، برای نجات جانِ بیماران کرونایی که تعداد شان چشمگیر است، نیاز به مبلغ  «سیصد و سی و دو میلیون تومان » پول دارد، تا هرچه زودتر زیرساخت‌های برق‌رسانی و لوله‌کشی و ساختِ فونداسیون صورت گیرد. از همه‌ی وجدان‌های آگاه و مسئول تقاضا دارد دراین امرحیاتی ازهیچ کوششی خودداری ننمایند. انتظار دارد علاقمندان به این عملِ خیر هرچه زود تردر فراهم کردن مبلغ یاد شده اقدام مقتضی بعمل آورند.

زمان بسیار حساس و بحرانی است، با هم باشیم و زمان منتظر کسی نمی‌ماند- لاهیجان- دکتر بهمن مشفقی- پزشک پیشکسوت و شهروند لاهیجانی- چهار شنبه- هیجدهم فروردین ماه ۱۴۰۰»

این البته پایان کار نیست و در لنگرود نیز وضعیت مشابهی در جریان است تا جایی که پرویز محمدنژاد نماینده‌ی مردم لنگرود در مجلس «خیریه»یی را معرفی می‌کند تا شهروندان برای تهیه‌ی اکسیژن‌ساز هدایای نقدی‌شان را به آن‌جا بپردازند و «رحیم حیدری» فرماندار شهرستان لنگرود نیز در گفت‌وگویی می‌گوید:

«یکی از چالش‌های چند وقت اخیر کپسول‌های اکسیژن در بیمارستان است که به دلیل ازدیاد بیماران کرونایی استفاده از آن بیش‌تر شده و از خیرین درخواست می‌شود برای تهیه کپسول‌های اکسیژن و کمک به بیمارستان و بیماران کرونایی مانند همیشه در این مسیر وارد عمل شوند.»

این‌که در مواقع ضروری خیرین و شهروندان متعهد دست به کار شوند و کم‌بودها را جبران کنند البته کار نیکویی است و شاید آخرین راه برای نجات یک قوم باشد؛ اما این درخواست از نیکوکاران و شهروندان دیگر تبدیل به یک «مانیفست» در بین مسئولان کشور شده است. سیل می‌آید؛ می‌گویید آی مردم کمک کنید. زلزله اتفاق می‌افتد؛ مردم عزیز کمک کنید. جنگ را هم که جوانان این مملکت با خون‌شان مدیریت کردند! پس چه زمانی باید مسئولان در برابر حقوقی که برای مدیریت‌شان می‌گیرند، پاسخ‌گو باشند؟!

روی این نوشته به مدیریت بیمارستان‌های لنگرود و لاهیجان و هم‌چنین نماینده و فرماندار لنگرود نیست؛ این رویه‌ی حل مشکل کشور توسط افراد خیر و شهروندان مسئول؛ خود تبدیل به یک «پاندمی» مدیریتی در سراسر کشور شده است. از سروسامان دادن به قشر فرودست جامعه، تا اسکان معتادان و حتی حیوانات بی‌خانمان، شده است دل‌مشغولی عده‌یی از شهروندان مسئول و تنها وقتی «مردم» به چشم می‌آیند که انتخاباتی در پیش باشد، خب! حالا که انتخابات ریاست‌جمهوری و شوراها در پیش است، دست‌کم آبروداری کنید و بخشی از پول‌های ملت را برای تامین سلامت مردم هزینه کنید، جای دوری نمی‌رود.

 

 

  • نویسنده : افشین معشوری
  • منبع خبر : دوهفته نامه خردورز، شماره 108 فروردین 1400