افشین معشوری- تیترما// اگر کمترین دستی هم بر قلم داشته باشید، حتی نخواهید به خبرها، گزارشها و مصاحبههای رسانهها توجه کنید، باز مطالبی بهقول امروزیها وایرال میشود که نمیتوان از کنارشان رد شد. نکات زیر تنها بخشی از بازتان خبرها و گزارشهایی است که عصر یک روز تعطیل از دریچهی دید نگارنده گذشت که بد ندیدم چند خطی دربارهاش بنویسم.
یک: محسن هاشمی رییس شورای شهر تهران اعلام کرد حدود بیست میلیون تومان حقوق میگیرد و این دریافتی را به دلار با دوران ریاستاش بر مترو مقایسه کرده و گفته است که به نسبت، دریافتی امروزش کمتر است.
پس از آن بود که عدهیی در شبکههای اجتماعی او -و دیگر مسئولان را- با واژههایی مانند وقیح و زیادهخواه و… نواختهاند. جدای از اینکه مدیران ما چقدر باید بگیرند یا نگیرند، من معتقدم اگر «محسن هاشمی رفسنجانی» میزان دریافتیاش را درست گفته باشد؛ باید مجسمهاش را بهعنوان مدیر راستگو بسازند و وسط شهر تهران نصب کنند. حالا یکی هم که راست گفته ما چرا ناراحت باشیم؟!
دو: جواد خیابانی میخواهد فیلمی از تاریخ ورزش ایران بسازد. آقا جواد البته اعلام کرده است فیلماش از تاریخ باستان آغاز خواهد شد؛ اما او اصرار دارد «غلامرضا تختی» خودکشی نکرده است و مدارک بسیاری دارد که این موضوع را ثابت میکند.
از آنسو خانوادهی تختی اعلام کردهاند «جهانپهلوان» خودکشی کرده است و عدم تمایلشان را به کشدادن موضوع اعلام کردهاند.
با این حال خیابانی اصرار داد «چندصد ساعت راش» از این موضوع در اختیار دارد و از « امیرهوشنگ ابتهاج سمیعی» شاعر گیلانی ساکن آلمان که به گفتهی او اطلاعات کاملی در این خصوص دارد درخواست مصاحبه کرده است.
اینکه ارتباط «ه. الف سایه» با پروندهی خودکشی چیست موضوع جالبی است؛ اما بد نیست در این باره نقبی بزنم و آنچه برخی نفرات دربارهی جهانپهلوان تختی گفتهاند را مرور کنیم.
جلال آلاحمد در جایی نوشته است «تختی خودکشی کرد؛ ما چون دنبال کسی میگشتیم که پشت جنازهاش را برویم و حرف بزنیم، گفتیم ساواک او را شهید کرده است./ن قل به مضمون» یا همین دو سه سال پیش «زندهیاد جمشید مشایخی» که همین حرفها به نوعی دیگر را تکرار کرد. با اینحال اصرار جواد خیابانی را نمیفهمم.
سه: سیدجواد حسینی کیا نمایندهی مجلس در توییتر درخواست محدودیت بیشتر این شبکهی اجتماعی و دیگر اپلیکیشنها را کرده است؛ به گمانم حضرت استاد یا بعد از جلسات مجلس به خارج از ایران تشریف میبرند و استراحت میکنند و یا اساسا سیمشان بهجایی وصل است که از فیلتر خبری نیست.
چهار: محمدرضا مهدوی پیش از بازی «پرسپولیس با گلگهر» در پاسخ محمدرضا احمدی مجری «فوتبال برتر» که میپرسد چرا گلمحمدی فلان بازیکن را در ترکیب نگذاشته میگوید «مربی تشخیص میدهد کدام بازیکن برای چه بازییی به زمین برود!»
احتمالا این حرف درست را اگر یک کارشناس «استقلالی» در تلویزیون دربارهی آبیها میگفت، چندصد تلویزیون در خانههای مخالفین «محمود فکری» خرد و خاکشیر میشد.
پنج: اینکه هر سلبریتییی حق دارد هرکجا زندگی کند و فیلم بسازد یا بازی کند؛ یک موضوع است و اینکه اینور فیلم بسازد، آنور زندگی کند و بعد وقت جشنواره بیاید لیچار بار ِ تحریمکنندگان کند و مثل «شهاب حسینی صله بگیرد و همرفیق بسازد و برود آنطرف «واکسن فایزر» بزند، حتما و بیشک یکجای کار میلنگد؛ اما ماندهام آن برگ گیاه ماریجوآنا روی ماسک آقای سلبریتی معنایش چه بود؛ آیا آقای سلبریتی دوتابعیتی نمیشناخت یا پیامی را بههمراه داشت که نیاز به رمزگشایی دارد؟!
- نویسنده : افشین معشوری
- منبع خبر : اختصاصی