افشین معشوری
عصر یک روز دم کرده بود! یادت میآید؟! تازه چند صباحی بود آمده بودی استقلال و همزمان هم در بزرگسالان بازی میکردی و هم در جوانان استقلال، یادت هست؟! همان سال فینال جوانان را برابر تیم خوب «هرازدان» سه بر یک بردید و قهرمان شدید، گمانم همان وقتها بود که با برگردان یک گل زیبا به گسترش زدی و ما را از روی سکوی «ورزشگاه پیر امجدیه» به هوا پرتاب کردی! حتما یادت هست که چقدر خوشحال بودی!؟ برگردان میزدی وقتی هنوز بعضی «هفتنماهای ظاهرفریب» پایشان به توپ پلاستیکی نخورده بود و «برگردان زدن» مُد نبود.ما با تو روزهای بد و خوب زیادی دیدیم، حتی همان وقت که یک پنالتی حساس را «گمانم» مقابل اکباتان* اوج گرفته با «احمد حاجعلیگل» از دست دادی و توی بغل «منصورخان» گریه کردی و از تونل زیر نورافکن وارد رختکن شدی!
آقا مجید؛ آن وقتها هنوز مُد نبود از ایران کسی توی اروپا بازی کند؛ اما بین دو بازی رفت و برگشت «ایران و الجزایر» که میگفتند نمایندگان «المپیک مارسی و بارسلون» بازیات را دیده و پسندیده و مترصد بازی برگشتاند تا به سراغات بیایند؛ ناگهان زور فدراسیون به استقلال چربید و «اکبر یوسفی» کنار پرچم کرنر روی قلم پایات چنان نقاشی کرد که دیگر نه از اروپا خبری شد و نه حتی دیگر آن «مجید نامجو»ی سابق شدی، بماند که «نامدیران» بیلیاقت آن سالهای آبیپوشان چنان معاملهیی با تو کردند که ناچار پیراهن رقیب را به تن کردی تا دست کم بتوانی به آلمان بروی و پایات را به جراح بسپاری!
آقا مجید؛ نمی خواستم این خطوط را در این هنگام که صحبت هلهله و شادی است و لابد حالا این برد بین مدیران استقلال «صد تا صاحاب» پیدا کرده، برایات بنویسم و گذاشته بودم این «نامهی تقدیر و تشکر» را زمانی برایات بنویسم که استقلال ناکام باشد و جای سوگنامه بنویسم که تو سالهاست باید روی این نیمکت مینشستی، چه همان زمان که به عنوان «دستیار ناصرخان» مطرح بودی و چه دفعات بعد که همراه نامهای دیگر به میان آمدی؛ اما آن حجب و حیا و آن شخصیتات هر بار این بخت را دریغ کرده و حالا…
حالا در روزهایی که استقلال تو، استقلال من و استقلال همهی استقلالیها (اصلا استقلال همهی فوتبالیها) یتیمتر از همیشه الاهلی را در هم میشکند؛ کاری کردی کارستان و آن تیم رها شده در بیتدبیری را به ساحلی رساندی که بیش از اینهایش لیاقت است.
استقلالی بودی، استقلالی بمان و این قایق (و نه کشتی، که سالهاست فوتبال ایران ندارد) را به ساحل امن برسان، درود بر تو و همهی بازیکنان پرتلاش تیمات.
.
*- احتمالا پنالتی از دست رفته سال بعد در برابر همان گسترش بود که با درخشش رضا محتشم (دروازه بان) در آن بازی دو بر یک پیروز شد.
- نویسنده : افشین معشوری
- منبع خبر : اختصاصی
تاجی
تاریخ : ۳ - مهر - ۱۳۹۹
باز دو قطبی راه انداختین! بابا بسه دیگه
رامین
تاریخ : ۳ - مهر - ۱۳۹۹
دستش درد نکنه ولی با یه برد بزرگش نکنید
هدیه گ
تاریخ : ۳ - مهر - ۱۳۹۹
ما دبیرستانی بودیم بازی می کرد…چقدرم دوسش داشتیم
ادیب مرادی
تاریخ : ۳ - مهر - ۱۳۹۹
بازیکن محبوب من بود
هادی امین
تاریخ : ۳ - مهر - ۱۳۹۹
سرورش پرسپولیسه
ه.پ.گ
تاریخ : ۳ - مهر - ۱۳۹۹
عشق منه
امین پور
تاریخ : ۳ - مهر - ۱۳۹۹
چقدر فوتبالیه این سایت؟!
ممدحسن
تاریخ : ۳ - مهر - ۱۳۹۹
آبییییییییییته
محمد شاد
تاریخ : ۳ - مهر - ۱۳۹۹
مرسی برای این یادداشت خوب
از تالش
تاریخ : ۳ - مهر - ۱۳۹۹
تالش آبیته
بهروز آ
تاریخ : ۳ - مهر - ۱۳۹۹
«هفتنماهای ظاهرفریب» پایشان به توپ پلاستیکی نخورده بود
سروش
تاریخ : ۳ - مهر - ۱۳۹۹
مزخرف نوشتی
شهین
تاریخ : ۳ - مهر - ۱۳۹۹
من زیاد فوتبال دوست دارم اما وقتی عربستان رو بردیم احساس غرور کردم
صحن سرایی
تاریخ : ۳ - مهر - ۱۳۹۹
حالا این برد بین مدیران استقلال «صد تا صاحاب» پیدا کرده