آصف سلطانزاده*
بنبست کنونی در افغانستان چنان پیچیده است که راه نجاتی از آن در ذهن نمیرسد. هر راهی را امتحان کردهایم و به دیوار روبهرو شدهایم. اختلاف بین دو گروه مدعی ریاست دولت نیز این وضعیت را بحرانیتر ساخته است. گروههای تروریستی نیز در این بیخبری و بیکفایتی مسئولان، فرصت تمرین کشتار یافتهاند و دنیا نیز تماشاگر درجهی تحمل مردمان زیر ستم از یک سو و درجهی شناعتی که موجودی بهنام انسان میتواند به آن برسد، شدهاند. شگفتزده هستند که انسان چگونه به چنان درجهیی از شقاوت میرسد که زن و نوزاد را به گلوله ببندد، آن هم هموطن و در ماهی که به باور خود آنها ماه رحمت است و جنگ در آن شدیداً حرام است. همین انسان جنایات دیگری را هم مرتکب شده از جمله فوتبال کردن با سرهای بریده شدهی سربازان هموطناش….عملی که به نظر من میتواند به نجات و رهایی مردمان این سرزمین از این وضعیت ناگوار منجر شود؛ این است که پروژهی صلح با طالبان از برنامهی آیندهی افغانستان کنار گذاشته شود. تنها و تنها خود مردمان افغانستان میتوانند عاملان و اجراکنندگان این طرح باشند، آن هم با اجرای راهپیماییها و ایجاد هرگونه اهرمهای فشار داخلی و خارجی. طالبان جنایتکارانی بیش نیستند و خانوادهیی را در افغانستان نمیتوان سراغ داشت که از جنایت آنها داغی به دل نداشته باشد. چگونه میتوان با آنها صلح کرد و باز آنها را معززانه آورد و قدرت را هم تحویلشان داد و در هر روز و شبی چهرهی فاتحانهی یکی از آنها را در تلویزیون و دیگر رسانهها دید که ایراد افاضات میکند و دستورهای امر و نهیگونه صادر میکند. گروههای جنایتکار در هرجای دنیا سرکوب شدهاند و در افغانستان نیز نباید برخوردی غیر از این با آنها بشود. تجربهی صلح با گروه حکمتیار به ما ثابت ساخته است که پس از آن نه تنها جنگ تمام نشد، بلکه شدت هم یافت، چون طالبان دریافتند که اگر بیشتر بر دولت و مردم فشار بیاورند، نه تنها صلح را از آنها دریوزه خواهند کرد، بلکه امتیازهای رنگارنگ هم به آنها پیشکش مینمایند. گیریم که طالبان را نیز توانستیم با دادن امتیازات بر روی دوش ملت سوار کنیم، آن گاه خالقان طالبان گروه داعش را وارد میدان خواهند کرد که هماینک هم کرده است. همانگونه که سربازان حکمتیار به کمک گروه طالبان شتافتند، پس از صلح با طالبان نیز نیروی طالبان همسنگر داعشیها خواهند شد. چند سال دیگر نیز پس از کشت و خون فراوان به آنها نیز برای صلح التماس کنیم و امتیاز ببخشیم؟ خالقان طالبان در ساختن گروههای جنایتکار، ید طولا دارند. مدام مهرههای جدید وارد میدان سیاست خواهند کرد و توان و امکانات مردم و دولت افغانستان تنها و تنها در خنثیسازی حرکات آن مهرهها صرف خواهد شد.
راه نجات همین است، صلح با هیچ گروه جنایتکار منطقی و عملی نیست و باید از آن دست کشید. پروژهبگیران صلح، مثل خلیلزاد را که نه تنها مردم ما بلکه دنیا را نیز فریبکارانه به انتظار گذاشتهاند، باید طرد کرد. دولتهای غربی را باید تشویق کرد که از حمایت این پروژهی به اصطلاح صلح دست بکشند و تنها از دولت مشروع افغانستان و نیروهای نظامی آن در وظیفهی سرکوب و حذف طالب و داعش و جنایتکاران دیگر حمایت کنند. دست پدران طالب و برادرانش را از دولت افغانستان و مراکز قدرت باید دور ساخت، چون رنجی که اکنون بر مردم تحمیل شده از اشتباهات نابخشودنی آنهاست.
دکتر عبدالله نیز باید از خواب و خیال رییس شورای صلح شدن بیدار شود و در دولت اشرف غنی منصب دیگری برای خود دست و پا کند. راه صلح و ترقی در افغانستان در همدل بودن و اراده کردن مردم آن سرزمین برای شکست طالبان جاهل خواهد بود، طالبانی که مانع بزرگ پیشرفت، آرامی، برادری و برابری در آن سرزمین هستند. و من الله توفیق.
* نویسندهی اهل افغانستان که مقیم اروپاست.
- نویسنده : آصف سلطانزاده
- منبع خبر : فیسبوک نویسنده
خامنه
تاریخ : ۲۰ - آذر - ۱۳۹۹
به راحتی
رشید
تاریخ : ۲۶ - مرداد - ۱۴۰۰
سلام بر این نویسندهی دانا، یک سال و چندماه پیش از تسلط طالبان بر افغانستان عحب یادداشتی نوشت.