تورج عاطف
روزنامهنگار
دو تصویر در فضای مجازی، میتواند تفاوت حکایتهایی که در دیار ما نقل میشوند و آنچه در جهان رخ می دهد را به خوبی نمایان کند.
در تصویر چپ، یک نما از تیم بارسلونا که سال جدید چینیها را به آنها تبریک میگوید و در تصویر سمت راست قابی است که توسط عدهیی از کاربران فضای مجازی ساخته شده است و نشان از وابستگی کنفدراسیون فوتبال آسیا به سعودیها دارد.
تصویر اول قصهی اتحاد و درایت و دیپلماسی و عزت را نشان میدهد و در تصویر دوم بهانهجویی و شعارزدگی، دروغ و توهم وجود دارد و به واقع، نشان از تفاوتهایی دارد که بین مردان تصمیم گیرندهی ما و مسئولینی که منافع ملی و عزت را نه در شعار که در شعور میبینند.
حکایت واقعی اما از زبان مهدی مهدویکیا یکی از بزرگترین فوتبالیست های تاریخ ایران به خوبی بیان شد، او می گوید:
«گفتن این که در هیچ جا و هیچ قدرت و نفوذی نداریم برای مردم قابل درک تره ، امان از دروغ و فرافکنی که در همه جای مملکت رخنه کرده»
کلمهی دروغ ناخودآگاه مرا به یاد استراتژی دروغ بزرگ روزگار هیتلر میبرد که میگفت:
«قانون این است که هیچوقت نگذارید مردم دلسرد شوند، هیچوقت خطا و تقصیری را نپذیرید، هیچوقت تصدیق نکنید که دشمن ممکن است صفت خوبی داشته باشد، هیچوقت جایی برای جایگزین باقی نگذارید، در آن واحد روی یک دشمن متمرکز شوید و تقصیر هر اتفاق بدی را بر گردن او بیاندازید. مردم دروغ بزرگ را زودتر از دروغ کوچک باور میکنند و اگر دروغی را مکرراً تکرار کنید، دیر یا زود آن را باور خواهند کرد»
البته این استراتژی چندان هم موثر نبود، زیرا:
۱-هیچ ملتی قرار نیست همواره به دروغهایی که مرتبا تکرار میشود، اعتماد کند .
۲- نمیتوان همواره و همیشه یک دشمن فرضی را متهم و خود را عاری از هر خطا شمرد.
۳-هیچگاه نمیتوان به همهی ضعفها لقب قدرت داد.
و شاید مهمترین این است که مردم همواره از دروغهایی که به آنها گفته می شود دلگرم نمیشوند.
دنیای امروز، فقط با ارتباطهای صحیح اداره میشود و عزت و منافع ملی در صلح و آشتی و نه جنگ و قهر میسر می شود.
امروز هم مانند همیشه منطق راه گشای ماست، منطقی که سخن از احترام و ارتباط و خردورزی میکند. چیزی که سالهاست ما آن را با دروغ و قهر و نابخردی جایگزین کردیم و ندانستیم دروغ بزرگ، زشتترین است و در آموزههای چند هزار ساله باید دروغ را چون خشکسالی میدانستیم.
- نویسنده : تورج عاطف