به گزارش تیترما، این شاعر آستارایی در گفتوگو با ایسنا دربارهی وظیفه اجتماعی ادبیات و خصوصا شعر در جریان حوادث اخیر اظهار کرد: شعر به عنوان یک رسانهی برتر که دائم با عواطف انسانی در ارتباط است، بزرگترین بار این غم ملی را بر عهده دارد و در طول تاریخ ملیمان همیشه مردم پا به پای شاعران و شاعران پا به پای درد مشترک مردم راه آمدند و دیوانهای شعر گواه این همدردی و همسویی با مردم است.
او افزود: میتوانیم بگوییم از آغاز شعر فارسی، شعر ایران، خصوصا غزل حافظ در زمانه خودش، تا به امروز که ما به شعر نو رسیدهایم همگی با هر زبانی به ستایش مهربانی برخاستند و غمی را که بر دل مردم نشسته است تسکین دادند. این روزها روزهای همدردی با مردم شریف است و ما خیال نمیکنیم که مثلا یک هواپیما با چند سرنشین از دست دادهایم، ما خیال میکنیم که یکی از اعضای خانوادهی خودمان را از دست دادهایم.
اکسیر گفت که یکی از جانباختگان حادثهی هواپیمای مسافربری اوکراین از دوستان نزدیک او بوده است و توضیح داد: یک دانشجوی آستارایی به نام بهاره کرمیفرد دوست نزدیک خانوادگی ما و برایمان عزیز بود. اینها نشاندهندهی این است این عزیزانی که برای تحصیل به خارج از کشور میرفتند، گل سر سبد خانوادهی خود و نمونه بودند و ما آنها را از دست دادیم که جایگزینش هیچ چیز نمیتواند باشد. من از روز آغاز این غمها و دردها اصلا شعر طنز از یادم رفته است و گیج، به شعرهای قبلی و غزلهایم پناه بردهام.
او افزود: برای پرداختن به این دین اجتماعی شاعران و نویسندگان ما باید پیشتاز مردم در جامعه باشند و این غم بزرگ را بین دل های مهربان ایرانیان صبور و جز این که تسلایی باشد برای خاطر داغ دیدگان و شهدای حادثههای اخیر باید شعرها غم نالههایشان را بسرایند و به اشتراک بگذارند و صبوری خود را حفظ کنند و بدانند که این غم همیشه با ماست و هر گز غم از یاد ما نخواهد رفت.
اکبر اکسیر در پایان شعر «سقوط» خود را که سالیان قبل سروده است، خواند که در پی میآید:
وقتی پرنده افتاد
از ارتفاع پرواز
وقتی که غنچه پژمرد
در اضطراب گلدان
وقتی تو گریه کردی
ای صادقانه ای شعر
از وحشت جدایی
من نیز گریه کردم