آسیب‌شناسی تولیدات سینما و صداوسیما با مضمون گیلان
آسیب‌شناسی تولیدات سینما و صداوسیما با مضمون گیلان
نشست «بررسی و آسیب‌شناسی فیلم‌ها و سریال‌های پخش شده در سینما و صداوسیما با مضمون گیلان» عصر روز یکشنبه ۸ دی‌ماه با حضور محمدتقی پوراحمد جکتاجی، سیدهاشم موسوی، رضا‌ علیزاده و امیر روحانی در پژوهشکده‌ی گیلان‌شناسی دانشگاه گیلان برگزار شد.

به گزارش تیترما، در ابتدای این مراسم، سید هاشم موسوی با بیان آن‌که استان گیلان با تمدن هزار ساله و جغرافیای اقتصادی خودکفا، اولین استانی بود که مرکز فرهنگی ایران شد، گفت: گیلان به دلیل طبیعت سرسبز و ثروت فراوان  زودتر از مناطق دیگر  به انجام فعالیت‌های فرهنگی روی آورد. بنابراین باید این فرهنگ غنی را به درستی نمایش داده و از این بی‌برنامگی و سردرگمی در تصمیم‌گیری‌ها فاصله گرفت و کار به کاردان سپرد. رادیو و تلویزیون می‌تواند با تهیه‌ی فیلم‌های کوتاه، مستند و تاتر محلی، به خوبی معرف  فرهنگ غنی گیلان باشد.

رییس پژوهشکده‌ی گیلان‌شناسی، ضمن انتقاد از  از فیلم‌سازانی که بدون مشورت با پژوهشگران و فعالین حوزه‌ی گیلان‌شناسی اقدام به تولید فیلم می‌کنند افزود: این دست فیلم‌ها، موجب توهین به شخصیت گیلانیان و تخریب زبان گیلکی می‌شود.

این مردم‌شناس از نبود فرهنگ عذرخواهی بین بسیاری از مسئولین و مردم گله کرده و گفت: عادت جامعه‌ی ما این است که اشتباه را با اشتباه پاسخ می‌دهند. تلویزیون با برنامه‌ای پیرامون نقد و بررسی سریال وارش، در واقع عذری بدتر از گناه آورد. مسئولین باید بدانند که رسانه متعلق به قدرت نرم است و حتی یک مورد اشتباه، ممکن است مردم را  نسبت به رسانه بی‌اعتماد کند.

موسوی در پایان گفت: صداوسیمای ما نیاز به خلاقیت دارد. رسانه باید خود را به فرهنگ‌های مردمی نزدیک کند و مراقب باشد که موجب خدشه‌دار شدن افکار عمومی نشود، چرا که همگی می‌دانیم در جریان جامعه‌پذیری، تلویزیون نقشی اساسی را بازی می‌کند.

در ادامه محمدتقی پوراحمدجکتاجی  با بیان آن‌که کلیدواژه‌‌ی آسیب‌شناسی فیلم‌ها وسریال‌ها با مضمون گیلان بسیار گسترده است، گفت:  صداوسیمای گیلان (شبکه‌ی باران) در ۱۳  تیر ۱۳۷۷ افتتاح شد و در آن زمان شعارش جز حفظ فرهنگ بومی در سطح  استان‌ نبود. اما تاکنون که اندکی بیش‌تر از ۲۱ سال از آن زمان گذشته است، شاهد انتقادهای بسیاری نسبت به عملکرد آن بوده‌ایم و متاسفانه هیچ گوش شنوایی هم وجود ندارد. صدا و سیما باید  مشوق گروه‌های هنری باشد و تولیدات آن بازخورد اجتماعی داشته باشند که به نفع فرهنگ بومی باشد اما در عمل چنین اتفاقی نیفتاده است.

این روزنامه‌نگار پیش‌کسوت با اشاره به این‌‎که در اکثر این فیلم‌ها، از عنصر زبان بدون کارشناسی استفاده می‌شود، افزود: متاسفانه این فیلم‌ها به هیچ‌وجه جنبه‌ی تقویت فرهنگ گیلانی را نداشته و  زبان گیلکی را به بدترین حالت ممکن ارائه می‌دهند که به لودگی ختم می‌شود. صداوسیما در یک چهارچوب مشخص فقط به تولید فیلم‌های کلیشه‌ای می‌پردازد و در نتیجه، خلاقیت و ابتکار در آن مشاهده نمی‌شود. به کارگیری نادرست «گونه» به جای زبان گیلکی و بیان ضعیف آن موجب شده جوانان گیلانی صحبت کردن به زبان مادری را مخل شخصیت اجتماعی خود دیده و خانواده‌ها نیز تمایلی به آموزش آن به فرزندان‌شان نداشته باشند.

وی افزود: امیدوار بودم امروز در این مراسم، از مسئولین رسانه نیز حضور داشته باشند. هدف ما از برگزاری این نشست، انجام کاری فرهنگی به صورت گفتمان است تا اعتراضات و تجمع‌ها به خیابان‌ها کشیده نشود. اگر مسئولین رسانه نسبت به این موضوع مهم بی‌توجهی کنند، مشکلات فراوانی پدید خواهد آمد.  بعد از گذشت  ۲۱ سال، صدا و سیما هنوز به قول خود وفا نکرده و هم‌چنان ارتقای فرهنگ بومی را به فراموشی سپرده است.

جکتاجی ضمن اشاره به تاریخ گیلان، پیرامون سابقه‌ی طولانی زبان گیلکی و اشعار پیرشرفشاه در قرن ۸ صحبت نموده و گفت: در سال‌های اخیر نه تنها زبان گیلکی جدی گرفته نشده، بلکه در جهت تخریب آن برای مخاطبانی که ببش‌تر نسل جوان هستند نیز تلاش شده است که این جای تاسف  فراوان دارد.

در ادامه  امیر روحانی از آثار روانی رسانه با محتوای تخریب گیلانی‌ها، به ایجاد  شرم از نژاد، زبان و فرهنگ، احساس گناه، بی‌درک علت و احساس عدم تعلق به خاک یاد کرد و گفت:  این گونه بی‌مهری نسبت به زبان مادری در خطه‌ی شمال را در هیچ کجای کشور به این شدت نمی‌توان دید. پشت کردن به زبان مادری نشانه‌‌ای از  شرم از حضور و هویت است و آغاز واگذاری زبان، آغاز واگذاری زمین است.

این روان‌شناس عوامل بیزاری از زبان، هویت و تاریخ گیلان و مازندران را حکام بیگانه‌ی وارداتی و سیستم اداری دولتی، طبقه‌ی نوسرمایه‌دار وارداتی، غصب زمین، بازار و ثروت گیلانی، نهاد مدرسه، ادبیات گیلان‌ستیز، شبه‌محققین در خدمت قدرت و علیه گیلان، رسانه و بت‌سازی از دیگری در مقابل قدرت دانست و تاکید کرد: اثر تحقیر و تخریب سیستماتیک بر روان، موجب از خودبیگانگی بیش‌تر، تغییر زبان به طور تصنعی، شکنندگی عاطفی و فروپاشی روان، سقوط وجدان و اخلاق و سرانجام ترس و اضطراب می‌شود‌

روحانی در پایان گفت: با وفتی تلویزیون تا این حد  روی هویت ساختار و وجود شما دست بگذارد، چه بلایی سر شما می‌آید؟ به همین دلیل باید به خاطر خودمان سرزمین و فرزندان‌مان جلوی چنین مسائلی قاطعانه ایستاد.

در ادامه رضا علیزاده با اشاره به این نکته که به این اتفاق‌ها باید کلان‌تر و عمیق‌تر نگریست گفت: همیشه فیلم‌ها و سریال‌هایی که در حوزه‌ی اقوام ساخته می‌شوند با اعتراض‌ها و انتقادهای بسیاری همراه بوده است. رگه‌های سیاست، این امر را مدام بازتولید می‌کند. وی در ادامه گفت: تلویزیون ملی متعلق به تمام اقوام ایرانی است و ایران کثیرالقوم و فرهنگ است.  و این نکته که چگونه اقوام را بازنمایی کنیم، بسیار مهم است. صدا و سیما در بازنمایی اقوام دچار مشکل است و غالبا تصویری منفی از آن‌ها را نشان می‌دهد. مشکل اصلی در حوزه‌ی بازنمایی اقوام، سیاست همسان‌سازی است که ما را دچار تبعیض و مشکل خواهد کرد و خروجی‌اش  نیز ساختن افکار کلیشه‌ای یا کلیشه‌سازی از قومیت‌ها است. وی در ادامه تاکید کرد: این کلیشه‌سازی خود به خود یک نابرابری طبقاتی اجتماعی ایجاد می‌کند و بازنمایی رسانه‌ای اش به‌عنوان یک واقعیت روزمره برای ما به یک خشونت نمادین تبدیل می‌شود.

این جامعه‌شناس با بیان آن‌که سیاست‌هایی که به سبب همسان‌سازی اقوام برای مفهوم کلان اجرا می‌شود، باعث ایجاد افکار کلیشه‌ای از قومیت‌ها است گفت: این کلیشه‌ها در دراز مدت به امری طبیعی تبدیل خواهد شد و این طبیعی بودن یعنی زیرسوال بردن ارزش‌ها.

علیزاده با بیان آن‌که در بیشتر فیلم‌ها و سریال‌ها، گیلانی‌ها در  نقش‌های حاشیه‌ای به صورت افرادی ساده‌لوح و دارای منزلت اجتماعی پایین، با مشاغلی پیش پاافتاده و بسیار ساد  با گونه‌‌ی زبان ناهنجار در قالب شخصیتی طنز در برابر پایتخت‌نشین خردمند دیده می‌شوند، گفت: صدا و سیمای گیلان که باید خود مروج فرهنگ بومی باشد، با تولید کارهایی با سوژه‌های سطح پایین و بدون جذابیت، ضربه زننده‌ی اصلی به فرهنگ بومی به شمار می‌رود. وی با اشاره به واژه‌ی کلیشه ‌ای «وحدت ایرانیان»، خروجی را اما در کارهایی عنوان نمود که نه به سمت همگرایی،بلکه به سوی واگرایی رفته است.

عضو هیئت علمی پژوهشکده‌ی گیلان‌شناسی، رسانه‌ی صدا و سیما را با کلیشه‌سازی، مقصر تولید نسلی دانست که با مباحث هویتی و فرهنگی خود بیگانه هستند. وی با اشاره به این که یک سر نقد به ما گیلانی‌ها نیز وارد است این سوال را طرح نمود که ما چقدر حامی یکدیگر هستیم؟ و  افزود: این مسئله به گفتمان و مطالبه‌ی عمومی مردم تبدیل نشده است، فرهنگ گیلان را خود اهالی فرهنگ می‌توانند نجات دهند.

علیزاده در ادامه سریال‌های شبکه‌ی باران را  محور سخنان خود قرار داده و گفت: سریال‌های شبکه باران در انحصار تعدادی افراد خاص است و این فیلم‌‌ها فاقد سوژه و محتوای مناسب‌اند. مشروطه‌ی گیلان، تاریخ ابریشم، تاریخ سربازی اجباری در گیلان، تاریخ تاتر و مانند آن سوژه‌های مهم و خوبی برای پرداختن در فیلم‌ها و سریال‌ها در حوزه‌ی گیلان به شمار می‌روند.

لیلا پورکریمی،فعال فرهنگی و مجری این مراسم  ضمن خواندن بخشی از منظومه‌ی گیلکی شیون فومنی، پیرامون  کم‌لطفی نسبت به مردم گیلان در فیلم‌ها و سریال‌های اخیر و به دنبال آن تجمع اعتراضی و نارضایتی جوانان این خطه صحبت نمود و گفت: سکوت در برابر تلنگرهایی که از گذشته تا امروز به زبان، هویت و فرهنگ مردم گیلان در حال وارد شدن است، دیگر جایز نیست. رسانه‌ی ملی خواسته یا ناخواسته، برای مردم گیلان یک کلیشه‌ی هویتی سخیف و خلاف‌ واقع ساخته است  و  این توهین و تخریب  آشکار به یک قوم  تاکنون در هیچ فیلم و سریالی نسبت به اقوام دیگر صورت نگرفته است.

در انتهای این نشست، مدعوین، پرسش‌ها و‌ مطالب مرتبط به موضوع جلسه را مطرح نمودند. گفتنی است این مراسم بدون حضور نمایندگانی از صدا و سیمای گیلان پایان یافت که نشان از بی‌توجهی مسئولین نسبت به این انتقادات و اعتراض‌ها دارد.

 

خبرنگار و عکاس: الهام کیانپور