شوالیه‌ی سیری‌ناپذیر آبی‌ها
شوالیه‌ی سیری‌ناپذیر آبی‌ها
فتح‌الله‌زاده در دیدار و رایزنی ید طولایی دارد، او در سه-چهارسال قبل با کوجی‌هاندا، سفیر کبیر امپراتوری ژاپن دیدار کرد، دیداری که گفته شد به منظور یافتن راه های همکاری در مناسبات ورزشی، فرهنگی و هنری بین کشورهای ایران و ژاپن بوده است؛ اما این‌که چرا فتح‌الله‌زاده به نمایندگی از ورزش ایران برگزیده شد، کسی پاسخی نداد!

 

احسان محمدی، روزنامه‌نگار

احسان محمدی

 

از آن دسته مدیرانی است که بی‌هیچ تواضعی از خودش تعریف می‌کند. می‌گوید «شهریار قطعه شعری را به من تقدیم کرد». می‌گوید « توانایی نوشتن مطالبی را دارم که اگر ۱۰ نفر آن را بخوانند، حداقل ۶ نفرشان گریه کنند!». می‌گوید «چند سال قبل به من پیشنهاد شد که استاندار همدان شوم؛ اما به خاطر آقامحمدی آن را قبول نکردم.» می‌گوید «۴ سال سابقه‌ی جبهه دارم. از جمع ورزشی ها یادم نمی‌آید کسی در جبهه هم دوره‌ی من بوده باشد.»

می‌گوید «رکورددار مدیرعاملی در استقلال هستم. موفقیت‌های من برابری می‌کند با موفقیت‌های ۵۰ سال گذشته استقلال. در ۵ دهه‌ی گذشته حدود ۴ قهرمانی داشتیم؛ اما در ۶، ۷ سال که من مدیرعامل بودم، به ۵ قهرمانی رسیدیم.» می‌گوید «محبوب‌ترین مدیرعامل باشگاه استقلال از دیدگاه هواداران هستم.» می‌گوید «آن‌قدر فوتبالم خوب بود که با ۱۲ سال سن در رده‌ی بزرگسالان هم بازی می‌کردم! حتی در یک مقطعی که مهاجرانی سرمربی جوانان ایران بودند من، باغ‌آبادی و شیخ‌لاری را به تیم جوانان دعوت کرد.»

می‌گوید «آن‌قدر سرعتم زیاد بود که همبازی‌های‌م می‌گفتند که همیشه از توپ جلوترهستی. در سرعتی بودن من همین بس که قهرمان دوی صد متر غرب کشور هم بودم. فوتبالم تقریبا شبیه برهانی بود با این تفاصیل که سرعتی‌تر از او بودم!» می‌گوید «کار اصلی من واردات کاغذ است و به شخصه کاغذ بسیاری را از روزنامه‌ها را تامین می‌کنم.» می‌گوید «بالغ بر ۱۵ سال سرمقاله‌ی مجله جوانان را می‌نوشتم. یک‌‌سری مقالات سیاسی بنده نیز در روزنامه‌های کیهان و اطلاعات به چاپ رسیده است. آن زمان جنگ بود و مسایل جنگ را به خوبی تحلیل می‌کردم.». می‌گوید …

این‌ها و بیش از این‌ها را علی فتح‌الله‌زاده‌خویی می‌گوید. متولد ۱۳۳۷ خوی در استان آذربایجان غربی. کارش را با روزنامه‌نگاری شروع کرد و سال‌هاست که یا مدیرعامل باشگاه استقلال تهران است، یا آلترناتیو ازلی-ابدی آن. خودش را دارای دو مدرک دکترای اقتصاد از آکادمی ملی علوم آذربایجان می‌داند و می‌گوید: «با تصویب مجلس آذربایجان، تغییراتی در شیوه‌ی آموزشی این کشور ایجاد شده و طبق این تغییرات، افرادی که در رشته‌ی اقتصاد تحصیل می‌کردند، دو مدرک اقتصاد کلان و اقتصاد بین‌الملل دریافت می‌کنند. الان هم من دو تا دکتری از آکادمی علوم آذربایجان گرفته‌ام.»

این آکادمی در شهر باکو واقع است و گفته می‌شود مهم‌ترین سازمان پژوهشی دولتی در جمهوری آذربایجان به‌شمار می‌رود. مهم‌ترین وظیفه‌ی این نهاد «پاسداری، گسترش و پرورش زبان ترکی آذربایجانی» عنوان می‌شود. برخی می‌پرسند فتح الله زاده آن‌چنان به زبان انگلیسی تسلط ندارد که بتواند از تز دکترایش دفاع کند و اصلاً این مدرک دکترا را به چه زبانی گرفته است نکند مثل همان عنوان شوالیه باشد؟!

لقب شوالیه به یک سوژه‌ی همیشه تکراری برای عادل فردوسی‌پور در برنامه‌ی ۹۰ تبدیل شده بود و دست از آن برنمی‌داشت. علی فتح‌الله‌زاده که به دعوت مرکز تحقیقات و نوآوری مدیریت اروپا به بروکسل سفر کرده بود، طی مراسمی نشان و لوح شوالیه فوتبال ایران را از آن خود کرد.

اما بعدها فاش شد او برای دریافت این لقب مبلغ ۳۰۰۰ دلار پرداخت کرده است که به گفته‌ی خودش این مبلغ بابت ثبت‌نام بوده است. چندی بعد دفتر نمایندگی این شرکت در تهران پلمب شد تا شائبه‌ی خریداری این لقب پررنگ تر شود. به طوری‌که یکی از مدیرعامل‌های یک تیم لیگ برتری گفت: افراد علاقه‌مند می‌توانند با پرکردن فرم و ارسال مدارک خود، درخواست دریافت این نشان را داشته باشند. موسسه‌ی فوق به برخی مدیران ایرانی در دفتر کارشان نشان شوالیه را اهدا کرد و نیازی به سفر آن‌ها به اروپا هم نیست.

او در چند سال گذشته یا مدیرعامل استقلال بوده یا آلترناتیو مدیریت در این باشگاه. به صورت مکرر استعفاهای مصلحت‌آمیز داده است و همیشه از بی‌پولی و عدم کمک‌های دولتی گله‌مند است و می‌گوید از دسته چک و حساب شخصی‌اش برای خرید بازیکن و مدیریت باشگاه استقلال کمک می‌گیرد.

فتح‌الله‌زاده را یکی از مدیران باهوشی می‌دانند که روابط سیاسی‌اش را افشا نمی‌کند و بسیاری از ارتباطات با محافل سیاسی را زیرپوستی انجام می‌دهد. او البته سال ۸۹ با احمدی‌نژاد که می‌گفتند هوادار آبی‌هاست دیدار کرده است و در مورد مشکلات استقلال از او کمک خواسته است. خودش می‌گوید: «من یک بار خدمت دکتر احمدی‌نژاد رییس‌جمهور رسیدم و در ۴ دقیقه صحبت، بسیاری از مشکلات استقلال را حل کردم، چون رییس‌جمهور بسیار دقیق و فهیم بود و با توضیحاتی که دادم دستورات لازم را صادر کرد. اگر ۵ دقیقه دیگر بتوانم با رییس‌جمهور صحبت کنم و او وقت بدهد، تمام مشکلات استقلال را حل می‌کنم». دیداری که به نظر می‌رسد با حسن روحانی هیچ‌وقت انجام نگرفت یا اخبار آن به بیرون درز نکرد.

البته فتح‌الله‌زاده در دیدار و رایزنی ید طولایی دارد، او در سه-چهارسال قبل با کوجی‌هاندا، سفیر کبیر امپراتوری ژاپن دیدار کرد، دیداری که گفته شد به منظور یافتن راه های همکاری در مناسبات ورزشی، فرهنگی و هنری بین کشورهای ایران و ژاپن بوده است؛ اما این‌که چرا فتح‌الله‌زاده به نمایندگی از ورزش ایران برگزیده شد، کسی پاسخی نداد! او البته در همین راستا با سفیر برزیل در تهران هم دیدار کرد! حتی گفته شد تعداد دیدارهای حسن روحانی با سفرای خارجی کم‌تر از دیدارهای فتح‌الله‌زاده با سفیران خارجی بوده است!

او البته در مراسم تحلیف روحانی حاضر بود. سایت مشرق عکسی از این حضور منتشر کرد و البته اجازه انتشار کامنت تلخ یکی از خوانندگان سایت را داد که نوشته بود: «تا دیروز بند کیف آقای دکتر احمدی‌نژاد بود، حالا الکی الکی روحانی روحانی می‌کنه. خوبه آدم یه کم معرفت داشته باشه!»

  • فتح‌الله‌زاده را یکی از مدیران باهوشی می‌دانند که روابط سیاسی‌اش را افشا نمی‌کند و بسیاری از ارتباطات با محافل سیاسی را زیرپوستی انجام می‌دهد. او البته سال ۸۹ با احمدی‌نژاد که می‌گفتند هوادار آبی‌هاست دیدار کرده است و در مورد مشکلات استقلال از او کمک خواسته است. خودش می‌گوید: «من یک بار خدمت دکتر احمدی‌نژاد رییس‌جمهور رسیدم و در ۴ دقیقه صحبت، بسیاری از مشکلات استقلال را حل کردم، چون رییس‌جمهور بسیار دقیق و فهیم بود و با توضیحاتی که دادم دستورات لازم را صادر کرد. اگر ۵ دقیقه دیگر بتوانم با رییس‌جمهور صحبت کنم و او وقت بدهد، تمام مشکلات استقلال را حل می‌کنم». دیداری که به نظر می‌رسد با حسن روحانی هیچ‌وقت انجام نگرفت یا اخبار آن به بیرون درز نکرد.

این خواننده احتمالاً عکس‌های مراسم گرامیداشت ناصر حجازی را هم دیده است، جایی که فتح‌الله‌زاده در یک‌قدمی سید محمد خاتمی که روی صندلی در ردیف نخست نشسته بود، به پاخاسته و رو به او کف می‌زند! او در واقع به نظر می‌رسد در ظاهر وانمود می‌کند با هیچ‌کس مشکلی ندارد و هرکس برای استقلال قدمی، قلمی یا درمی بردارد، برایش کف می‌زند. شوالیه چندی پیش در همین راستا گفت که برای حل مشکلات مالی باشگاه به روحانی نامه می‌نویسد. مشکلاتی که به نظر می‌رسد تا ابد ادامه خواهد داشت.

دکتر فتح‌الله‌زاده البته با بازیکنانش هم دچار مشکلاتی شد که چندان در پرده نماند. از یک‌سو مجتبی جباری مدعی شد که مدیرعامل را با مَشت نواخته است و از سوی دیگر ادبیات خاص فتح‌الله‌زاده هر بار باعث جنجال تازه‌یی می‌شود. او بعد از عقد قرارداد با خسرو حیدری گفت: «در نقل و انتقالات از تجربه‌ی دوستانم در شورای امنیت ملی استفاده کردم، چون آن‌ها ریگی را پایین آوردند، من هم حیدری را»! قیاس حیدری با عبدالمالک ریگی که به جرم اقدامات تروریستی به دار آویخته شد، حیرت‌انگیز بود؛ اما شگفتی‌آفرینی‌های فتح‌الله زاده ادامه داشت. او گفت: «به آندو گفتم یا قراردادت را امضا می کنی، یا پرتت می‌کنم بیرون!»

علی فتح‌الله‌زاده در میان استقلالی‌ها هواخواهان بسیاری دارد، برای او القاب مختلفی ساخته‌اند و لیدرهایی با تمام حنجره نامش را روی سکوهای گُرگرفته آزادی فریاد می‌زنند. او میان طیفی از آبی‌ها محبوب است، گرچه اختلاف‌هایی با قلعه‌نویی و حجازی داشته و دارد؛ اما توانسته است با سیاست خاص خودش از میان شعله‌هایی که حتی یکی از آن‌ها برای خاکستر کردن هر مدیری کافی است ققنوس‌وار بگذرد.

تردیدی نیست که فتح‌الله‌زاده علاوه بر ادبیات غافلگیرکننده، اشتیاق‌اش برای کُری خواندن، تلاشش برای جذب بازیکنان به هر قیمتی و بمب ترکاندن، در تمام این سال‌ها از لابی‌های سیاسی هم بهره برده است، اما این نیمه‌ی پنهان و روابطش در عالم سیاست و میان مجلسیون، هنوز هویدا نیست. او این روزها در حال تلاش برای بازگشت به استقلال است. در بلبشوی مدیریت فتحی و رفتن استرماچونی و استعفا و … او دوباره می‌خواهد به قلعه‌ی استقلال برگردد. مردی که سیری‌‌ناپذیر است و دوست دارد همه از او به عنوان فرشته‌ی نجات استقلال نام ببرند.

  • نویسنده : احسان محمدی
  • منبع خبر : عصرایران