فرزین فخر یاسری
با من بیایید…
برویم به جنگل حیوانات
بیا و ببین که هر یک در درون ما
با صفاتی زشت و زیبا، رنگارنگ
حکایاتی دارند تلخ و شیرین
میگویم از نجابت اسبها و معصومیت برّهها
میخوانم از بیخیالی گاوها و اطاعت الاغها
میسرایم از دلربایی آهوها و مهربانی سگها
مینویسم از مکر و ریای روباهها و هوسهای خوکها
اکنون نپرس از درندگی شیرها و گرگهای گرسنه
که همیشه فکر تو را در کمین معدهی خود دارند
و چه موذی موشها و سمورها
نه نمیخواهم بگویم از نمکناشناسی گربهها که فراواناند
از آدمها هر چقدر که بگویم کم است
که در قفس وجودشان پر است-
-از جانوارانی که حکایاتی بسیار دارند
تلخ و سوزناک و چقدر هم باید فکر کرد…
از امروز تا فرداهای نامعلوم…!