«سوشیال مدیا» اسب تروای ادبیات گیلکی
«سوشیال مدیا» اسب تروای ادبیات گیلکی
چیزی که مسلم است، هیچ شاعری در فوران شعری خود نمی‌گوید که این طوفان کلماتی که به ذهنم حمله کرده است را در غزل بنویسم یا رباعی یا نو و فرانو و سایر قالب‌های موجود شعر، که اگر این کار را انجام دهد؛ آسیب جدی به زبان شعری شاعر و نوع ارائه‌ی موضوع شعری اوست

شاعران گیلکی سرا

تیترما – فرزین کارگر/ در تعریف کوتاه، سوشیال مدیا به شبکه‌های اجتماعی معنی می‌شود. در واقع سوشیال مدیا ابزاری برای به دست آوردن مخاطب و جلب توجه آنان است. فضای مجازی امروزه تبدیل به بخش بزرگی از زندگی روزمره‌ی ما شده است؛ بخشی که به دلیل وابستگی شدیدی که به‌وجود می‌آورد و با توجه به تغییر سبک زندگی جزء لاینفک زندگی امروز است.

اسب تروا

یونانیان پس از ۱۰ سال محاصره تروا، نتوانستند آن را تصاحب کنند. پیشگویان (در برخی از روایات، اولیس) به آگاممنون پیشنهاد ساخت اسب چوبی میان تهی کردند تا جنگاوران یونانی بتوانند داخل آن شوند و به این بهانه وارد شهر گردند. این نقشه کارگر افتاد و مردم شهر تروا (واقع در ترکیه کنونی) با دیدن اسب چوبی بیرون دروازه‌های شهر، اقدام به داخل بردن اسب نموده و یونانیان در نیمه شب وقتی مردم تروا در خواب بودند از داخل اسب بیرون آمده و شهر را تصرف کردند.

هر انسانی به طور طبیعی خودش را دوست دارد، و تمایل دارد دیگران به او احترام بگذارند و در کانون توجه قرار داشته باشد. حال اگر این شخص صاحب هنری باشد و محتوای هنری تولید می‌نماید به طور منطقی و طبیعی دوست دارد هنرش دیده شود و مورد تقدیر و تشویق قرار گیرد. تعریف و تشویق به معنای عام باعث ایجاد اعتماد به نفس و حس خوشایند در فرد می‌گردد. پس در ذات این کار نباید شک کرد که می‌تواند باعث ارتقای فرد در هنری که ارائه می‌کند شود و شخص بتواند اثر مطلوبی در ارائه‌ی هنری که تولید می‌کند، داشته باشد.

با گسترده شدن سوشیال مدیا و تأثیری این موضوع بر زندگی امروزمان -آن‌طور که قبل‌تر اشاره شد- وقتی هنرمندی -و مشخصاً شاعری- اقدام به انتشار شعر خود در این فضا می‌کند؛ با تعداد مخاطب بیش‌تری مواجه می‌شود و به همان نسبت تعریف و تمجید بیش‌تری دریافت می کند و هرچه این تعریف و تشویق‌ها بیش‌تر می‌شود، کم کم باعث افتادن از آن‌سوی بام خواهد شد و برخی به گمان این که به درجه‌ی استادی رسیده‌اند؛ روی گسترش اندوخته‌های خود اقدامی نمی‌کنند و از سوی دیگر، باعث کاهش نقدپذیری‌شان خواهد شد و اصطلاحاً دچار یک خودباوری کاذب می شوند.

حال خود ما هم در این دنیای غول‌آسای مجازی در به‌وجود آمدن این بحران مقصریم و بارها و بارها از روی رودربایستی و علی‌رغم میل باطنی، اقدام به تأیید یک کار ضعیف و نازل که به زبان و ادبیات گیلکی آسیب‌های جدی وارد خواهد نمود، کرده‌ایم.

تصویر تزئینی است

مواردی مثل این بارها اتفاق افتاده است و شاعران مختلفی را در سوشیال مدیا و مشخصاً در اینستاگرام می‌بینیم که افرادی دور شاعر جمع شده‌اند و «شاعر شعری ضعیف با پرداخت محتوائی نازل می‌خواند و اطرافیان‌اش به‌به و چه‌چه راه انداخته‌اند» و وی گمان می‌کند که شعر بزرگ قرن را سروده است. آیا به این شخص می‌توانید در این وضعیت بگوئی که شعرش ضعیف است؟ مسلماً نه! دقیقاً در همین مرحله است که می‌گویم سوشیال مدیا اسب تروای شعر گیلکی و به دنبال آن زبان و ادبیات گیلکی است.

باید بدانیم شاید در همین فضای بی در و پیکر، گروه‌ها و یا دسته‌هائی هم باشند که اصولی‌تر به شعر و ادبیات بپردازند که جای تقدیر دارد؛ اما این مطلب به صورت کلی نگاشته شده است و این مرثیه را بنا به علاقه‌ام به شعر گیلکی، برای شعر و داستان گیلکی نوشته‌ام؛ اما با نگاهی به شعر فارسی و یا هنرهائی که در سوشیال مدیا قابل ارائه باشد نیز صادق است و وضعیت آن‌ها نیز بهتر از شعر و داستان گیلکی نیست.

اما راه چاره چیست؟

چیزی که مسلم است؛ نمی‌توان و نباید به هیچ کسی حکم کرد که در دنیای مجازی شعرت را منتشر  نکن! اما می‌توان به اثر وی با نقدی منصفانه و به صورت خصوصی پرداخت و همچنین با تأئید نکردن (حال به اصطلاح متداول لایک نکردن) اثر به او متذکر شد که این اثر قابل تأئید نیست. (البته قبول که این فضا با منیت‌هائی روبه‌روست و خیلی از افراد به صورت گزینشی اقدام به تأئید و عدم تأئید افراد می‌کنند که مبادا کسر شأن‌شان نشود که مطلب فلانی را لایک کرده‌اند، ولی مطلب مزخرف یک اسم معروف را لایک می کنند) در این کار ممکن است شاعری بنا بر همان اعتماد به نفس کاذبی که دارد، تحمل پذیرش نقد را نداشته باشد و این فرد به کسانی که وی را مورد تأئید قرار داده‌اند، توجه نمی‌کند، بلکه به تعدادی که تأئیدش می‌کنند، استناد می‌کند.

می‌توان به کیفیت شعر گیلکی از ده سال پیش تاکنون که مصادف است با گسترش ابزارهای نوین ارتباط جمعی نگاهی انداخت و پذیرفت که در این ده ساله  پیشرفت چشمگیری نداشته است. شاید برخی از افراد قالب‌های جدیدی از شعر گیلکی را معرفی نموده اند؛ اما آیا این قالب‌ها توانسته است حتی در بین شاعران گیلکی‌سُرا با استقبال مواجه شود؟

شاید این شیوه‌های جدیدی که برای شعر گیلکی معرفی می‌شود در سال‌های آینده با تکاملی که می‌پذیرد، بتوانند موفقیتی نسبی پیدا کنند؛ اما آیا شعری که در قالب جدیدی سروده می شود، لزوماً شعر موفقی است؟ آیا تأثیر شعر بر مخاطب در این بین مطرح نیست؟ آیا شاعر فقط برای قشری خاص شعر می‌گوید و همان قشر خاص تأثیر مثبتی از آن اشعار خواهند گرفت؟

گاهی وقتی به برخی از این قالب‌های تازه و نمونه شعرِ شاعر نگاهی می‌اندازید و با مشابه همان قالب در سایر زبان‌ها -و دقیق‌تر بگویم- در زبان فارسی مقایسه می‌کنیم؛ به این نتیجه می‌رسیم که شاید برخی از این قالب‌ها به دلیل نقصی که به وجود آورنده‌ی آن‌ها در بیان شعری خود دارند و به دلیل کوله‌باری از «دست! و شیب! و هورائی!»[۱] که از مخاطبان‌شان به دوش می‌کشند، اسمی برای این نقص گذاشته‌اند تا منتقد نتواند ایرادی برای او بگیرد. یعنی به نوعی نقص شعری خود را پشت اسمی پنهان می‌کنند.

چیزی که مسلم است، هیچ شاعری در فوران شعری خود نمی‌گوید که این طوفان کلماتی که به ذهنم حمله کرده است را در غزل بنویسم یا رباعی یا نو و فرانو و سایر قالب‌های موجود شعر، که اگر این کار را انجام دهد؛ آسیب جدی به زبان شعری شاعر و نوع ارائه‌ی موضوع شعری اوست. شعر یک جوشش است و شاعر باید آن‌قدر هنرمند، باهوش، ورزیده در شاعری و آگاهی بالا باشد تا بتواند به بهترین شکل ممکن موضوع شعری خود را به مخاطب (چه با تعریف عام چه با تعریف خاص) منتقل کند و در نهایت این مخاطب است که باید با شعر ارتباط برقرار کند و باید بپذیریم که شعر خوب باید بتواند ذهن مخاطب را با موضوعی که به آن پرداخته است، درگیر کند و او را به فکر فرو ببرد. حال این شعر می‌خواهد غزل باشد، قصیده باشد، نو باشد و یا هر قالب دیگری. باید دید شعر چه گفته است و آیا توانسته به دل و جان مخاطب خود رسوخ کند، شاید در گام بعدی به «چطور گفته است» که معمولاً برای مخاطب خاص و حرفه‌یی شعر مهم است بررسی شود؛ والاّ همه می‌دانیم که شعر یک جریان است، مثل رودخانه‌یی که هرجایی راهش گرفته شود، راه تازه‌یی برای خود پیدا می‌کند.

 

 

[۱] دست، سوت و هورا

  • نویسنده : فرزین کارگر
  • منبع خبر : اختصاصی