زبانها، بخشی از سرمایهی فرهنگی و هویتی هر جامعه به شمار میروند. با بیمهری به زبانها و گویشهای محلی، بخش وسیعی از تاریخ، ادبیات، هنر، موسیقی و فرهنگ مردم نیز به فراموشی سپرده میشود. ایران نیز با دارا بودن زبان و گویشهای بومی بسیار در بخشهای جغرافیایی از جمله مناطق بسیار آسیبپذیر از نظر زبانی به شمار میرود.
به باور جامعهشناسان، زبان یکی از مؤلفههای فرهنگی و بخشی از هویت یک قوم و ملت به حساب میآید، در واقع باید زبان را از سایر عناصر فرهنگی متمایز دانست، چرا که از یک سو خود وسیلهیی برای بیان آموزش و توسعهی فرهنگ است و از سوی دیگر وظیفهی انتقال فرهنگ از نسلی به نسل دیگر را بر عهده دارد.
از اینرو، مرگ زبان، تنها از میان رفتن یک ابزار ارتباطی نیست، بلکه مرگ هویت یک قوم با تمام گذشتهی تاریخی، فرهنگی و اجتماعی آن است. زبان گیلکی نیز از این مقوله مستثنی نیست. عوامل درونی و بیرونی بسیاری در سالهای اخیر توانسته است مانع از اقبال گویشوران، مخصوصا در بین نسل جوان به زبان گیلکی شود و این خود میتواند یکی از عوامل تسریع کنندهی استحالهی این زبان باشد.
بنا بر عقیدهی زبانشناسان زمانی، زبان یا گویشی به مرحلهی زوال میرسد که کودکان آن قوم دیگر به آن زبان یا گویش صحبت نکنند، هرچند اگر نسل گذشته هنوز به آن زبان سخن بگوید. شاید بتوان گفت، قرار گرفتن در سراشیبی فراموشی زبان گیلکی، ناشی از انقطاع و عدم ارتباط زبانی بین نسل گذشته و نسل امروز است.
بر اساس اکثر پژوهشگران حوزهی روانشناسی، زبان مادری تاثیرات فراوانی در شکلگیری شخصیت کودکان و نوجوانان دارد، احساس بیگانگی با زبان مادری بدترین حس ممکن است که کودکان ممکن است آن را حس میکنند. معمولا در خانوادههای گیلانی، زبانی برای تکلم واحد وجود ندارد، افراد میانسال و کهنسال خانواده با دیگر اعضا به گیلکی صحبت میکنند، اما با کودکان و نوجوانان، به فارسی مکالمه دارند. شکاف زبانی در میان نسلها، موجبات اختلال در ارتباطات را فراهم میآورد و نسل جدید به دلیل عدم توانایی در ارتباط با بزرگها، دچار سرخوردگی و دوگانگی میشود. کنار گذاشتن زبان مادری به لحاظ علمی، آسیبی جبرانناپذیر به روند رشد شناختی و هوشی، عاطفی و کلامی کودک وارد میکند.
تأکید بر حفظ زبان مادری بهمنزلهی فارسستیزی که این روزها، برخی گروهها در فضای مجازی به راه انداختهاند، نیست. فارسی، زبان رسمی کشور ایران بوده و بیتردید همهی ما به آن افتخار کرده و باید در حفظ و نگهداری آن بکوشیم. تأکید بر حفظ زبان و گویشهای محلی در کشور گستردهیی چون ایران، نهتنها باعث ضعف زبان رسمی نمیشود، بلکه به غنای آن میافزاید. چرا که، لهجهها و از آن مهمتر خردهفرهنگها، بهمنزلهی ریشههای فرهنگ، زبان و ادب پارسی است.
ما همانگونه که تلاش میکنیم آثار تاریخیمان چون: بناها، پلها و قلعههای قدیمیمان از بین نرود، باید برای حفظ زبان مادریمان نیز همانقدر کوشا باشیم تا به آیندگان برسد، چراکه زبان مادری نیز چون آثار تاریخی، میراث نیاکان ماست. در وهلهی نخست در این راه، اگر خانوادهها همت نکنند، بیتردید تدریس زبان گیلکی نیز در مدارس، دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی چارهساز نخواهد بود.
یادمان نرود که زبان، خانه هستی و شجرهنامهی مردم است و بیشک ما، بدون زبان بومی و محلی خود، مردمانی بدون ریشه و تاریخ هستیم..
.
- نویسنده : معصومه(الهام) کیانپور
- منبع خبر : اختصاصی