در کوچه باد میآید
پنهان کردن نام شخصیت های داستان خاصه در داستان کوتاه امری رایج است، اما به نظر می رسد خانم رضایی عمدی در این مساله داشته است زیرا اسامی در یک داستان می توانند گاهی ذهنیت درست یا نادرستی در اندیشه ی مخاطب ایجاد کنند و این امر بالطبع در اینجا نیز ممکن بود اتفاق بیفتد.
وقتی ترغیب میشوی داستانی را دوباره بخوانی
در بیشتر داستانهایش به طرز مشخصی از تجربیات و علایق شخصی خود مایه گرفتهاست و بی تردید یکی از شاخصه های اصلی موفقیتش همین امر است. او از چیزهایی مینویسد که با پوست و استخوان تجربهشان کرده و به همین علت، شناخت کافی و وافی از آنها دارد.
سنتهای زبانی غزل کلاسیک با بهرهگیری از زبان امروز
نوعی کهنهگرایی و ارتجاع ادبی در شعر و به ویژه غزل معاصر در حال رخ دادن است و اتفاقا وظیفهی شاعران جوان این است که با این ارتجاع مبارزه کنند، چون هر حرکت رو به عقبی محکوم به شکست و فنا خواهد انجامید؛ به خصوص اگر این حرکت در ادبیات و هنر رخ بدهد.
سفری ذهنی به رنجهای انباشته شده*
استفاده از موضوعات ساده و گاه تکراری زندگی و تبدیل آنها به ماجراهایی تاثیر گذار، به کار گیری نوع بیان ساده، نثر گویا و تا حدی بدون زوائد و از همه مهمتر انتقال دقیق احساسات و هیجانات زندگی و گاهی حتی زنده و واقعی جلوه دادنِ گفتوگوها از ویژگیهای دیگر داستانهای سوسن پیله ور است.
در جستوجوی هویت گمشدهی زن *
شعر زنان علاوه بر پیوند با عرصههای ادبی، نشانهای از تحولات اجتماعی، فرهنگی و... است که در سدهی گذشته در ایران به اوج خود رسیده است. به شکلی که امروزه به صراحت میتوان عنوان کرد که شعر امروز ایران تا حد زیادی به زنان فرهیخته و جریانساز خود وابسته و مدیون است و نیمی از بدنهی شعر معاصر ایران را شعر زنان و شعر زنانه تشکیل میدهند.