حال گیلان خوب نیست!
حال گیلان خوب نیست!
کشاورزی در گیلان رو به نابودی است و هجوم بی‌حد مردم از برخی کشورهای همسایه‌ی ایران و از سراسر کشور این آسیب جبران‌ناپذیر را تشدید می کند و مصداق این سخن است که بگوییم «گیلان بزرگ‌تر ندارد.»

بر پیشانی گیلان سرسبز و دیدنی نوشته‌اند «قطب کشاورزی» و کشت‌گاه نعمت و برکتی که به سفره‌ی ما ایرانی‌ها از دیرباز طعم خاصی می‌دهد و بوی «برنج» سراسر وجودمان را از محبت و لطف خدا  پُر می‌کند و هم‌چنین، لحظه‌های «پرتقالی» ما به برکت باغ‌های مرکبات روز به روز جلوه‌های زیبای آفرینش را نمایان‌تر می‌کند.

اما این روزها حال گیلان خوب نیست و به بهانه‌ی توسعه و این‌که جمعیت فعلی نیاز به امکانات زندگی و رفاهی دارند، زمین‌های کشاورزی به آسانی «تغییر کاربری» می‌گیرند که اگر شرایط به همین صورت فعلی ادامه پیدا کند، مطمئنا به روزی خواهیم رسید که دیگر در گیلان جای تنفس باقی نمی‌ماند و می شود شبیه تهران که نمی‌تواند با آلودگی مبارزه کند.

این قضیه‌ی تغییر کاربری زمین‌های کشاورزی در گیلان داستان تازه‌یی نیست و سال‌هاست سودجویان با رانت برخی نیروهای دولتی به این موضوع دامن زده‌اند و با آمدن رییس دستگاه قضایی کشور به گیلان، متاسفانه برخی مستقبلین از همین جامعه‌ی آماری «سینه چاکان عدمِ جلوگیری از تغییر کاربری در گیلان» هستند.

در چنین شرایطی، این پرسش‌ها پیش می‌آید که آیا حتما بایستی از سطح ملی ورود کنند تا آستین ها بالا زده شود؟ آیا این روند بیمارگونه درمان ندارد؟ چراکسی دلش برای آیندگان نمی سوزد؟! چرا در شرایط کنونی نباید مواهب طبیعی را حفظ کنیم تا مردم سرشار از نشاط و شادی باشند و طبیعت زیبا، بکر و دیدنی حال مردم را به نیکی و شادی دیگرگون کند؟

این شاهد مثال را همیشه به کار می برم که وقتی زمین‌های کشاورزی «ولایت جنگل و دریا» به دست نااهلان -و با کمک برخی مسئولین- به یغما می‌رود، انگار «خانه‌ی دلم را می‌برند» و باز انگار خاطرات ما را دفن می کنند و این در شرایطی است که دست اندرکارانی که بایستی سخت‌گیر باشند؛ مردم را دور می زنند؛ مانند همان کاری که در ارتباط با حفظ نکردن آثار باستانی و دیدنی گیلان رخ می دهد.

از خود می‌پرسیم چرا «ترکیه»این همه پیش‌رفت کرده است؟! پاسخ روشن است. ترکیه را صنعت گردش‌گری نجات داد. کشوری که در حفظ آثار باستانی و مواهب طبیعی بسیار پی‌گیر و کوشاست.

کشاورزی در گیلان رو به نابودی است و هجوم بی‌حد مردم از برخی کشورهای همسایه‌ی ایران و از سراسر کشور این آسیب جبران‌ناپذیر را تشدید می کند و مصداق این سخن است که بگوییم «گیلان بزرگ‌تر ندارد.»

سبب نگارش این یادداشت؛ سفر یک روزه‌ی رییس قوه قضاییه به گیلان است که امید می‌رود پی‌گیر موکد این مشکل اصلی گیلان باشند و دستورات فوری را ابلاغ کنند و به مسئولین تکلیف نمایند که به داد گیلان برسند. استانی که کشاورزان با فروش زمین‌های مزروعی‌شان -به سبب نیاز روزمره- فرصت را برای پروار شدن سرمایه‌داران فراهم می‌کنند و چند صباحی بعد فقر دامن‌گیرشان می‌شود.

  • نویسنده : فرامرز محمدی پور
  • منبع خبر : دوهفته نامه خردورز، شماره 105