دیر شد دکتر، دیر…
دیر شد دکتر، دیر…
کاش دکتر نیکفر رسانه‌ها، به ویژه رسانه‌های بومی لاهیجان را غیرخودی نمی‌دانست و دست‌کم برای شنیدن مطالبات مردم کوچه‌وبازار، رسانه‌های محلی را که نمایندگان افکار عمومی‌اند، دعوت می‌کرد تا بخشی از خواسته‌های موکلین‌اش را آن‌گونه بود، نه آن طور که مشاوران‌اش و هواداران‌اش به اطلا‌ع‌اش می‌رساندند، می‌شنید.

 

 

 

افشین معشوری

این‌که چطور یک پزشک مردمی پیش از نمایندگی‌اش در مجلس شورای اسلامی به روستاهای دوردست می‌رود تا بیماران -گاه مستمند و ندار- را ویزیت کند؛ اما ۴ سال پس از اولین حضور بر صندلی نمایندگی، فیلم‌ «کولی» گرفتن از هواداران‌اش در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شده و موجب استهزایش می‌شود، البته نیاز به واکاوی جامعه‌شناختی دارد که جایش در این یادداشت نیست؛ اما او که پس از انتخاب از سوی مردم لاهیجان، سیاهکل، پیرکوه و … به عنوان نماینده، در حالی که هنوز نماینده‌ی قبلی در بهارستان بود، در گفت‌وگو با دوهفته‌نامه‌ی خردورز گفته بود:

 

«کجای قانون آمده نماینده باید سابقه‌ی اجرایی داشته باشد؟»۱

تلویحا در پاسخ منتقدان‌اش یادآور شده بود اگرچه سابقه‌ی اجرایی ندارد، اما در مدت نمایندگی‌اش خواهد آموخت، چیزی که به یقین تا پایان دوره‌ی ۴ ساله‌ی نمایندگی‌اش اتفاق نیفتاده است.

وی در همین گفت‌وگو از حل معضلات کشاورزان چای‌کار و برنج‌کار می‌گوید و راهکارهایی که به نظر می‌رسد «مصاحبه‌کننده»۲ در همین گفت‌وشنود به درستی به «مصاحبه‌شونده» یادآور شد که این خواسته‌ها آرمانی است.

از بحث اکنون خارج نشویم. از وعده‌ها می‌گذریم که از هجّی‌اش پیداست «وعده» است؛ اما مطالبات بسیاری در حوزه‌ی نمایندگی‌اش وجود داشت و دارد که برآورده نشد و صد البته شایبه‌های بسیاری در عزل و نصب‌ها در مدت ۴ سال نمایندگی‌اش در شبکه‌های اجتماعی و برخی سایت‌ها وجود داشت که کم‌تر توسط دکتر نیکفر به آن پاسخ داده شد؛ یا به صورت کلی با حضور در دفاتر برخی سایت‌های –محرم- به آن‌ها پرداخته شد.

نماینده‌ی محترم تا زمان هست در یکی از همین سخنرانی‌های معمول که عده‌یی -به درست یا غلط- او را سوار بر دوش خود! این‌سو و آن سو می‌برند، بگوید بالاخره پروژه‌ی «میدان گیل» سرانجام چه زمانی بهره برداری خواهد شد.

کاش دکتر نیکفر رسانه‌ها، به ویژه رسانه‌های بومی لاهیجان را غیرخودی نمی‌دانست و دست‌کم برای شنیدن مطالبات مردم کوچه‌وبازار، رسانه‌های محلی را که نمایندگان افکار عمومی‌اند، دعوت می‌کرد تا بخشی از خواسته‌های موکلین‌اش را آن‌گونه بود، نه آن طور که مشاوران‌اش و هواداران‌اش به اطلا‌ع‌اش می‌رساندند، می‌شنید.

پیش‌تر یک‌بار دیگر در مطلبی با عنوان «دارد دیر می‌شود دکتر» در دوهفته‌نامه‌ی خردورز، نماینده‌ی محترم لاهیجان را خطاب قرار داده بودم، اما این‌بار گویا باید بنویسم :
دیر شد دکتر، دیر..

امیدوارم نماینده‎ی منتخب این یادداشت را بخواند و به کار بندد تا مجبور نشویم در پایان ۴ سال نمایندگی‌اش آن‌چه در جمع‌بندی عملکرد سلف‌اش نوشتیم؛ برای او نیز بنویسیم.

 

پانوشت:
۱-دوهفته‎نامه‌ی خردورز، شماره‌ی ۳، اردیبهشت۹۵
۲- مسعود پیوسته (روزنامه‌نگار)

  • نویسنده : افشین معشوری
  • منبع خبر : اختصاصی