چهارشنبه, ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۳ Wednesday, 24 April , 2024
  • ترانه از در و دیوار خانه می‌بارد 04 اردیبهشت 1403

    یادداشتی بر «طنین کومه باران» سروده‌ی احمد خویشتن‌دار لنگرودی؛
    ترانه از در و دیوار خانه می‌بارد

    احمد خویشتن‌دار لنگرودی مثل غزل‌هایش ساده و صمیمی و پر احساس، و از شاعران پیشکسوت لنگرود است که هرجا باشد به یاد لنگرود می‌بارد.

آن‌کس که نه آدمی‌ست، گرگ است* 21 اسفند 1402

نگاهی به «آهو» داستان عاشقانه‌ی هادی غلام‌دوست آن‌کس که نه آدمی‌ست، گرگ است*

مرا نمی‌توانید از گهواره‌ام جدا کنید 26 بهمن 1402

درباره‌­ی ادبیات بومی استان کرمانشاه مرا نمی‌توانید از گهواره‌ام جدا کنید

از «صفی‌الله» تا «نیازعلی» ندارد 19 بهمن 1402

نگاهی به «خواب اسب» نوشته‌ی هادی غلام‌دوست از «صفی‌الله» تا «نیازعلی» ندارد

نوچه‌پروری، آفت ادبیات امروز 12 تیر 1402
واکاوی یک عادت ناپسند

نوچه‌پروری، آفت ادبیات امروز

«نوچه پروری، یک آفت است. به چاپلوسی و بی‌شخصیتی دامن می‌زند. افرادی تحویل می‌دهد بی‌هویت و بی‌ضابطه که می‌توانند تناقض‌ها را با وقاحت جمع کنند.»

این‌جا مرگ سمبُل نیست* 07 تیر 1402
نقد کتاب شعر «ندرت ناگوار مرگ» سروده‌ی حنیف خورشیدی

این‌جا مرگ سمبُل نیست*

شاعر در چندین ایپزود، جلوه‌گری مرگ را از مفهومش بیرون می‌آورد و می‌کوشد ناگفته‌ها و ناشنیده‌هایی را برای مخاطبش تصویرسازی کند. این‌جا مرگ سمبُل نیست، آرمان نیست و قرار نیست مرگ در اتفاق طبیعی خودش به خاک شناخته شود.

سنت‌های زبانی غزل کلاسیک با بهره‌گیری از زبان امروز 05 تیر 1402
نقدی بر مجموعه‌غزل «گل پر» سروده‌ی فاطمه حبیبی

سنت‌های زبانی غزل کلاسیک با بهره‌گیری از زبان امروز

نوعی کهنه‌گرایی و ارتجاع ادبی در شعر و به ویژه غزل معاصر در حال رخ دادن است و اتفاقا وظیفه‌ی شاعران جوان این است که با این ارتجاع مبارزه کنند، چون هر حرکت رو به عقبی محکوم به شکست و فنا خواهد انجامید؛ به خصوص اگر این حرکت در ادبیات و هنر رخ بدهد.

یادداشتی بر داستان «عصیان یک بزاز لنگرودی» نوشته قاسم کشکولی 20 فروردین 1402
حوالي زوال زير باران

یادداشتی بر داستان «عصیان یک بزاز لنگرودی» نوشته قاسم کشکولی

داستان با روايت سوم شخص محدود به ذهن حاج حسن آغاز مي‌شود و آهسته آهسته با تك‌گويي‌هاي دروني مخلوط مي‌شود. كشكولي تك‌گويي‌هاي دروني حاج حسن را بين گيومه لابه‌لاي روايت سوم شخص قرار داده است. 

«…که جز مرگ کس را ز مادر نزاد» 04 فروردین 1402
یادداشت محمدجعفر یاحقی درباره‌ی احمد سمیعی گیلانی؛

«…که جز مرگ کس را ز مادر نزاد»

اگر او اجازه می‌داد که نامش را در شناسنامه کتاب‌هایی که با ویرایش وی تشخص یافته و راهی بازار شده، قید کنند، امروز چه‌همه کتاب‌هایی که به نام او مزیّن نبود!