دربارهی ادبیات بومی استان کرمانشاه مرا نمیتوانید از گهوارهام جدا کنید
نگاهی به «خواب اسب» نوشتهی هادی غلامدوست از «صفیالله» تا «نیازعلی» ندارد
تحلیلی بر دو داستان کوتاه از « کتاب همه داستان های من» نوشته ی مهناز رضایی در کوچه باد میآید
«…که جز مرگ کس را ز مادر نزاد»
اگر او اجازه میداد که نامش را در شناسنامه کتابهایی که با ویرایش وی تشخص یافته و راهی بازار شده، قید کنند، امروز چههمه کتابهایی که به نام او مزیّن نبود!
سوگسرود ِ سال سگ
«گوجههای پلاسیده» با حجم کمی بیشتر از اینها که من دارم برمیدارم، برخلاف گوجهی سالم، اتیکت دارد «کیلویی ۱۰ هزار تومان»، از همانها که باید چپاند توی حلق فروشندهاش!
چرا پیکان سوارها نباید به کیش بروند؟!
ببیند کار به کجا رسیده است که راست راست در چشم مردم نگاه میکنند و میگویند اگر پول ندارید به کیش نیایید.
این کاغذِ عزیزِ لعنتی ِ آویزان
کتاب را که ورق میزنی، سرشار از کلمات سبز است. سرشار از آب و درخت و پرنده و باران و این موقعیت جغرافیایی شعر معشوری است که با زادگاهاش رابطهی نزدیک دارد و حس شعرها را دلپذیر میکند.
سفری ذهنی به رنجهای انباشته شده*
استفاده از موضوعات ساده و گاه تکراری زندگی و تبدیل آنها به ماجراهایی تاثیر گذار، به کار گیری نوع بیان ساده، نثر گویا و تا حدی بدون زوائد و از همه مهمتر انتقال دقیق احساسات و هیجانات زندگی و گاهی حتی زنده و واقعی جلوه دادنِ گفتوگوها از ویژگیهای دیگر داستانهای سوسن پیله ور است.