دربارهی ادبیات بومی استان کرمانشاه مرا نمیتوانید از گهوارهام جدا کنید
نگاهی به «خواب اسب» نوشتهی هادی غلامدوست از «صفیالله» تا «نیازعلی» ندارد
تحلیلی بر دو داستان کوتاه از « کتاب همه داستان های من» نوشته ی مهناز رضایی در کوچه باد میآید
فریماه فرجامی، آهویی با نگفتههای دردآلود
سِحری که از وجود و نوع بازیاش برمیخاست و میخواست رازی را بگوید که هیچوقت نمی گفت. چون نمیخواست. شاید هم نمی توانست. اما، معمای آن راز همیشه با مخاطبش میماند و آنقدر به او منتقل میشد که انگار به جوابش رسیده است.
مفاخر و مشاهیر کداماند؟!
نخبه به فرد برجسته و کارآمدی اطلاق میشود که اثرگذاری وی در تولید و گسترش علم و هنر و فنآوری و فرهنگسازی و مدیریت کشور محسوس باشد و هوش، خلاقیت، کارآفرینی و بلوغ فکری وی در راستای تولید و گسترش دانش و نوآوری موجب سرعت بخشیدن به رشد و توسعه علمی و اعتلای جامعه انسانی کشور گردد.
اینجا مرگ سمبُل نیست*
شاعر در چندین ایپزود، جلوهگری مرگ را از مفهومش بیرون میآورد و میکوشد ناگفتهها و ناشنیدههایی را برای مخاطبش تصویرسازی کند. اینجا مرگ سمبُل نیست، آرمان نیست و قرار نیست مرگ در اتفاق طبیعی خودش به خاک شناخته شود.
سنتهای زبانی غزل کلاسیک با بهرهگیری از زبان امروز
نوعی کهنهگرایی و ارتجاع ادبی در شعر و به ویژه غزل معاصر در حال رخ دادن است و اتفاقا وظیفهی شاعران جوان این است که با این ارتجاع مبارزه کنند، چون هر حرکت رو به عقبی محکوم به شکست و فنا خواهد انجامید؛ به خصوص اگر این حرکت در ادبیات و هنر رخ بدهد.
«حاجی» تو برو لقمهی خود گاز بزن…
در روزهایی که مرد همیشه معترض حق به جانب مدتهاست از یادها رفته است و کسی حتی در پستوی ذهناش سراغی از او نمیگیرد، در حالی روی آنتن زندهی تلویزیون میآید -که پیش از این در برنامههای شبکههای آن سوی آب که به زعم بسیاری از مسئولان نظام معاند محسوب میشوند شرکت میکرد- و ناگهان چنان بیپروا به دیگران میتازد که هر انسان دارای شخصیتی حتی از شنیدناش شوکه میشود.