دغدغه بسیار و گوش شنوا کم…
دغدغه بسیار و گوش شنوا کم…
کاش به جای برگزاری همایش‌های تجلیل آن‌هم یک روز در سال، تدبیری اندیشیده می‌شد تا مسئولان مربوطه، سالی چند بار به دور از فضای رسمی و همایشی، کنار اهالی مطبوعات بنشینند و از نزدیک با انبوه دغدغه‌ها و مشکلات این قشر آشنا شوند.

معصومه(الهام) کیانپور

اولین قلم/ حرف حرف درد را/ در دلم نوشته است/ دست سرنوشت/ خون درد را/ با گلم سرشته است/ پس چگونه سرنوشت ناگزیر خویش را رها کنم؟ (قیصر امین‌پور)

هفدهم مرداد روزی است که به نام خبرنگار بر تقویم ایرانی حک شده است، روزی که اغلب به تبریک‌ها و تعارفات می‌گذرد و به بهانه‌ی آن، مسئولان و مدیران مختلف با خبرنگاران دیدار می‎کنند، مراسم و نشست برگزار می‌شود و البته بدون شنیده شدن دغدغه‎ها و حل شدن مشکلات خبرنگاران، این روز هم چون هر سال، به پایان می‌رسد.

به واسطه‌ی تغییر حوزه‌ی ارتباطات و حضور پررنگ فضای مجازی و تحلیل رفتن توجه مردم به مطبوعات، اقتصاد نشریات در وضعیت نامطلوبی قرار گرفته که به شکل مستقیم بر وضعیت خبرنگاران و روزنامه‌نگاران نیز تاثیر گذاشته است. خبرنگارانی که قلم می‌زنند تا مشکلات جامعه را بیان و رفع کنند، اما در این میانه، خود پاسخی برای مشکلات ناتمام‌شان دریافت نمی‌کنند. دغدغه‌‌های معیشتی، بیم از بیکاری، ناامنی شغلی و ده‌ها نگرانی دیگر، خبرنگاران را که نیروی کار فرهنگی این کشورند، در خود بلعیده است.

در هر شغلی ساعت کاری معینی تعریف شده است؛ اما در حرفه‌ی خبرنگاری ساعت کاری مشخصی وجود ندارد و پس از پایان هر نشست و همایشی، تازه کار خبرنگار آغاز شده و باید خبرها در هر شرایط مکانی و زمانی تهیه و ارسال کند.گاهی باید زمان زیادی را برای شروع یک رویداد و یا مراسم در انتظار بماند و گاه ….

کاش به جای برگزاری همایش‌های تجلیل آن‌هم یک روز در سال، تدبیری اندیشیده می‌شد تا مسئولان مربوطه، سالی چند بار به دور از فضای رسمی و همایشی، کنار اهالی مطبوعات بنشینند و از نزدیک با انبوه دغدغه‌ها و مشکلات این قشر آشنا شوند. مشکلاتی که بخشی از آن‌ها ناشی از‌ وضعیت نامناسب اقتصادی، مشکلات بیمه و مانند آن است و بخشی دیگر تعریف نشدن صحیح این حرفه که منجر به ورود افراد غیرمتخصص برای پرکردن اوقات فراغت و نظیر آن شده است که همه‌ی آن‌ها ضربه‌ی مهلکی بر پیکر خبرنگار زده و هویت و مطالباتش را زیر سوال می برد.

در این میانه صدمات ناشی از همه‌گیری ویروس کرونا، نیز تبعات اجتماعی و اقتصادی فراوانی را به اکثر اهالی فرهنگ به ویژه روزنامه‌نگاران و خبرنگارانی که درآمد ثابت و امنیت شغلی ندارند، تحمیل کرد و موجبات بیکاری و مشکلات معیشتی اکثر آن‌ها را رقم زد. در ابتدای سال جاری صندوق اعتباری هنر، در راستای حمایت از هنرمندان اعلام نمود که حق بیمه‌ی سه ماهه‌ی اول سال هنرمندان، توسط صندوق پرداخت ‌می‌شود. اما روند امضای تفاهم‌نامه و هماهنگی با سازمان تامین اجتماعی از سوی صندوق، تا آن‌جا به طول انجامید که اهالی مطبوعات از ترس قطع شدن بیمه‌ی خود و همچنین نیاز مبرم به دفترچه‌ی درمانی خود در روزهای کرونایی، با تمام سختی‌های موجود، حق بیمه‌ی خود را پرداخت کردند. عده‌ی‌ بسیاری نیز به امیدِ قول داده شده، فیش دریافت کرده و در انتظار پرداخت صندوق ماندند.

اما در خبرهای بعدی از سوی صندوق اعتباری هنر گفته شد، هنرمندانی که اقدام به گرفتن فیش بیمه نموده‌اند، باید خودشان حق بیمه را بپردازند و به همراه هنرمندانی که حق بیمه‌ی سه‌ماهه‌ی خود را پرداخت نموده‌اند، منتظر واریز مبلغ به حساب‌شان در ماه‌های آینده بمانند. جدا از بحث سرگردانی و استرس، پرداخت حق بیمه اهالی مطبوعات، باید به این مهم نیز اشاره کرد تا به امروز (پایان تیرماه) حق بیمه فروردین‌ماه به حساب عده‌ای واریز شده و برای عده‌ای دیگر هنوز خیر…

در رابطه با بیمه‌ی تکمیلی نیز حرف بسیار است. به گفته‌ی صندوق اعتباری هنر، بیمه‌ی تکمیلی هنرمندان تا پایان شهریور ۱۳۹۹ تمدید شده است، این در حالی است که به طور عملی تمدیدی صورت نگرفته و این قول فقط در حد حرف باقی مانده و در این دوره‌ی بحرانی کرونایی، هنرمندان مجبور به پرداخت هزینه‌های درمانی سنگین خود شده‌اند.

از چند سال گذشته، هزینه‌ی بیمه‌ی تکمیلی خبرنگاران استان گیلان از سوی استانداری تامین اعتبار می‌شد و پرداخت صد درصدی این هزینه‌ به حساب خبرنگاران استان موجب دلگرمی بود و بس. اما خبرها حاکی از آن است که امسال از این پرداخت خبری نیست، آن هم در بحبوحه‌ی این دوران و کوهی از مشکلات معیشتی این قشر…

دردهای خبرنگاران داستان تازه‌ای نیست بلکه سال‌هاست گفته و نوشته می‌شود،اما تاکنون پاسخی موثری ندیده و رفع مشکلات‌شان، سال‌ها در حد حرف و شعار باقی مانده است.۱۷ مرداد به ۱۷ مرداد، از این سال تا آن سال از خبرنگاران و روزنامه‌نگاران یاد می‌شود و دوباره این قشر در لایه‌های بی‌مهری فراموش می‌شوند، چرا که هنوز جایگاه شان به رسمیت شناخته نشده است.

روز خبرنگار، باید بهانه‌یی برای توجه به نیازهای واقعی این قشر و رفع مشکلات اساسی‌شان باشد. استقبال از انتقادات خبرنگاران و روزنامه‌نگاران، احترام ویژه به آن‌ها به عنوان نماینده‌ی افکار عمومی، ارائه‌ی اطلاعات صحیح و احقاق حقوق آن‌ها، تنها خواسته‌های خبرنگاران است که می‌‌تواند بهترین هدیه و تبریک روز خبرنگار باشد.

  • نویسنده : الهام کیانپور
  • منبع خبر : اختصاصی