هرگز نگو هرگز، به ویژه در فوتبال!
هرگز نگو هرگز، به ویژه در فوتبال!
«توافق حاصل شد». این جمله سه کلمه‌ای خیلی اوقات خیال آدم را راحت می‌کند. فرقی نمی کند بعد از یک دعوای زن و شوهری باشد یا جنگ‌جهانی دوم! انسان (البته بیشتر انسان‌ها) به تجربه هزاران سال جنگ و جدل یاد گرفته‌اند که هرچه زودتر به توافق برسند، هزینه کمتری می‌دهند.

 

 

احسان محمدی

امروز و پس از جلسه با نمایندگان ایران، کنفدراسیون فوتبال آسیا پذیرفت که تیم‌های ایرانی از حق میزبانی خود در «دور گروهی» لیگ قهرمانان استفاده کنند. البته دو تیم استقلال و شهرخودرو هم پذیرفتند که بازی پلی آف را در خارج از خانه برگزار کنند.

بعد از اعلام خبر اولیه و اینکه «به دلیل عدم امنیت، امکان میزبانی از ایران سلب می‌شود»، نمایندگان تیم‌های ایرانی اعلام کردند کنار می‌کشند و «هرگز نمی‌پذیرند در کشور سوم بازی کنند» هیجانات بالا گرفت و حتی پیشنهاد حمله به صفحه AFC هم توصیه شد، نوشتم:«فارغ از اینکه موافق این ادعاها باشیم یا نه، بعید به نظر می‌رسد که راه حل برون رفت از این مشکل، توهین و پر‌خاش یا کُری‌خوانی باشد. خیلی از این راهکارهای ملی- محلی صرفاً مصرف داخلی دارد و برای «حال آمدن جگر» تجویز می‌شود اما گره‌گشا نیست. کشور در شرایطی نیست که افکار عمومی را گرفتار حاشیه‌ها و رنج‌های تازه کرد.

فوتبال در همه این سالها یک جان‌پناه برای ما بوده که برای دقایقی گرانی و بیکاری و مشکلات‌مان را با آن فراموش کرده‌ایم و سلب آن از هوادارانی که بسیاری از آنها کاری با سیاست ندارند قطعاً باعث ایجاد شکاف‌های تازه در بدنه اجتماعی می‌شود.

در چنین فضایی گرچه «اصلاٌ اینا کی هستن که برای ما با تمدن ۲۵۰۰ ساله خط و نشون بکشن» و … لایک دارد اما مذاکره و دیپلماسی را برای این دقایق گذاشته‌اند. کار آنها که کت و شلوار می‌پوشند در همه دنیا همین است.

درست وقتی سربازها به سوی هم شلیک می‌کنند، دیپلمات‌های اتوکشیده و ادکلن‌زده برای منافع کشورهایشان بدون گلوله با هم می‌جنگند و برخلاف جبهه جنگ که «یا مرگ یا پیروزی» شعار است، اینجا می‌شود گزینه‌های برد-برد را هم پیدا کرد».

اما کسانی مدام بر طبل «هرگز» کوبیدند. هرگز کوتاه نمی‌آیند. هرگز در این مورد مذاکره نمی کنند. هرگز…

و حالا توافق حاصل شد. این توافق مثل هر توافق دیگری قطعاً مخالفانی هم دارد. درست مثل آنها که بعد از توافق هسته‌ای به سمت دکتر ظریف لنگه کفش پرتاب کردند و در بعضی دانشگاه‌ها گلابی آوردند و گفتند این محصول برجام است و حالا بعد از خروج ترامپ می‌بینند که اتفاقاً آن توافق چنان به سود ما بود که آمریکایی ها را عصبانی کرد و ترامپ از آن خارج شد و حالا تحت فشار قرار گرفته‌ایم.

این توافق هم حتماً مخالفانی دارد به ویژه اگر استقلال در مرحله پلی‌آف نتیجه نگیرد. ولی بهتر از حذف و کناره‌گیری نیست؟ فکر می کنند اگر کنار بکشیم AFC نابود می‌شود؟ مسابقات مشروعیت خود را از دست می‌دهد؟ تیمی به سود ما کناره گیری می‌کند؟ یا تیم های ما چنان اسپانسرهای بزرگی دارند که AFC نگران شود دست از حمایت مالی این لیگ برمی‌دارند و ورشکست می‌شود؟!

وقتی تیم‌ملی فوتبال ایران برای مسابقه مقابل بحرین و عراق قرار گرفت و تعدادی از هواداران این دو تیم به صورت هماهنگ رفتار غیرمتمدنانه‌ای در قبال پخش سرود ملی ایران نشان دادند گفتیم که بیش از هر زمان دیگری تنها شده‌ایم. آن رفتارها مثل همیشه به پای «عده قلیلی» گذاشته شد و از اهمیت و اقتدار خودمان سخنرانی‌ها کردیم اما رفتار AFC در قبال حذف یا تهدید به حذف تیم‌های ایرانی از لیگ قهرمانان باشگاه‌های آسیا نشان داد تا چه اندازه لابی‌های قوی و صاحب نفوذی علیه ما وجود دارد.

مدتها بود ادعا می‌کردیم که حق ماست در کنفدراسیون فوتبال آسیا کُرسی کلیدی داشته باشیم ولی به راحتی آب خوردن روی نام تیم‌های ما خط قرمز کشیدند! یعنی تا این اندازه برایشان اهمیتی نداشتیم. آن رکوردهای بیشترین تماشاگر در بازی‌های خانگی به چشم‌شان نیامد و عشق هواداران و شور و لذت فوتبال FIFA در همه شعارها و نشست‌هایش بر آن تاکید می‌کند در این گوشه دنیا خیلی اهمیتی ندارد.

اقدامات AFC یک بار دیگر نشان داد که تا چه اندازه دست مردان کت و شلوارپوش پر است و چطور می‌توانند با خودنویس‌هایشان پای هر ستاره‌ای را در زمین فوتبال بچینند! فارغ از اینکه حق داشته باشند یا نه، این جور وقت‌ها یادمان می‌افتد که همه‌ی فوتبال، تربیت دروازه‌بان و مهاجم گلزن نیست. برای برتری در فوتبال لازم است هم‌پای بازیکنان مستعد، مدیران بین‌المللی هم داشته باشیم. کسانی که بتوانند مثل علیرضا بیرانوند پنالتی رونالدوها را در اتاق‌های دربسته مهار کنند و اجازه ندهند دروازه ایران باز شود.

اینها مصادیق واقعی «قدرت نرم» هستند. بدون گلوله هم می‌شود افکار عمومی یک کشور را آزار داد. به سمت تقویت خودمان برویم. بر مسند نشستن افراد ناتوان فرستادن کارت دعوت برای شکست است. چه در زمین بازی، چه در اتاق‌های مذاکره و البته یادمان نرود که «هرگز نگوییم هرگز»!

  • نویسنده : احسان محمدی
  • منبع خبر : عصر ایران