پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳ Thursday, 25 April , 2024
  • ترانه از در و دیوار خانه می‌بارد 04 اردیبهشت 1403

    یادداشتی بر «طنین کومه باران» سروده‌ی احمد خویشتن‌دار لنگرودی؛
    ترانه از در و دیوار خانه می‌بارد

    احمد خویشتن‌دار لنگرودی مثل غزل‌هایش ساده و صمیمی و پر احساس، و از شاعران پیشکسوت لنگرود است که هرجا باشد به یاد لنگرود می‌بارد.

آن‌کس که نه آدمی‌ست، گرگ است* 21 اسفند 1402

نگاهی به «آهو» داستان عاشقانه‌ی هادی غلام‌دوست آن‌کس که نه آدمی‌ست، گرگ است*

مرا نمی‌توانید از گهواره‌ام جدا کنید 26 بهمن 1402

درباره‌­ی ادبیات بومی استان کرمانشاه مرا نمی‌توانید از گهواره‌ام جدا کنید

از «صفی‌الله» تا «نیازعلی» ندارد 19 بهمن 1402

نگاهی به «خواب اسب» نوشته‌ی هادی غلام‌دوست از «صفی‌الله» تا «نیازعلی» ندارد

توهم «لاس‌وگاس‌بودن» بندرانزلی 19 فروردین 1402

توهم «لاس‌وگاس‌بودن» بندرانزلی

ساختمان‌های بی‌قواره‌ای، بدون کمترین سنخیتی با جامعه، فرهنگ و موقعیت جغرافیایی انزلی (در مسیر تهرانیزه‌کردن انزلی) سربرمی‌آورند و محدود چشم‌اندازهای ناب و جذاب  باقی‌مانده را نیز از بین می‌برند.

«…که جز مرگ کس را ز مادر نزاد» 04 فروردین 1402
یادداشت محمدجعفر یاحقی درباره‌ی احمد سمیعی گیلانی؛

«…که جز مرگ کس را ز مادر نزاد»

اگر او اجازه می‌داد که نامش را در شناسنامه کتاب‌هایی که با ویرایش وی تشخص یافته و راهی بازار شده، قید کنند، امروز چه‌همه کتاب‌هایی که به نام او مزیّن نبود!

سوگ‌سرود ِ سال سگ 28 اسفند 1401
بر ما روا نبود!

سوگ‌سرود ِ سال سگ

«گوجه‌های پلاسیده» با حجم کمی بیش‌تر از این‌ها ‌که من دارم برمی‌دارم، برخلاف گوجه‌ی سالم، اتیکت دارد «کیلویی ۱۰ هزار تومان»، از همان‌ها که باید چپاند توی حلق فروشنده‌اش!

چرا پیکان‌ سوارها نباید به کیش بروند؟! 27 اسفند 1401
یک موی صاحب پیکان کهنه، می‌ارزد به تمام هتل‌های کیش

چرا پیکان‌ سوارها نباید به کیش بروند؟!

ببیند کار به کجا رسیده است که راست راست در چشم مردم نگاه می‌کنند و می‌گویند اگر پول ندارید به کیش نیایید.

این کاغذِ عزیزِ لعنتی ِ آویزان 17 اسفند 1401
نگاهی به مجموعه‌شعر «دارکوب‌ها راست می‌گفتند» سروده‌ی افشین معشوی، انتشارات یانا 1401

این کاغذِ عزیزِ لعنتی ِ آویزان

کتاب را که ورق می‌زنی، سرشار از کلمات سبز است. سرشار از آب و درخت و پرنده و باران و این موقعیت جغرافیایی شعر معشوری است که با زادگاه‌اش رابطه‌ی نزدیک دارد و حس شعرها را دلپذیر می‌کند.